جوان آنلاین: سریال «لمندگان» اثر جدید شبکه دوم سیماست که پخش آن از ۲۳ فروردین شروع شده و تا الان ۱۰ قسمت آن روی آنتن رفتهاست. کارگردان این سریال محمدصادق بکتاشیان است که پیش از این تجربه ساخت چند مستند و سریال را برای تلویزیون دارد.
«لمندگان» روایتگر سه دوست از نسل جدید است که با درک عمر طولانی لاکپشت و نسبتش بر کند بودن و کمتحرکی تصمیم به ساخت منشوری با قوانین مخصوص میکنند و با رفتن به باغ پدر یکی از شخصیتها شروع به سبک زندگی جدیدی میکنند و در این مسیر با چالشهایی مواجه میشوند.
ناامیدی از نویسنده و کارگردان
سریال در ۴۰ قسمت در مرکز سیمرغ تولید شدهاست و با ترکیبی پربازیگر پخش میشود، اما در کنار بازیگران، مهمترین نکته سریال «لمندگان» نام نویسنده آن، یعنی مهدی علی میرزایی است. میرزایی سابقه نویسندگی آثاری مثل «پالتو شتری»، «فیالمدتالمعلوم»، «کاتیوشا» و «گشت ارشاد» را در کارنامه خود دارد و همین حضور یکی از دلایل کنجکاوی برانگیز سریال بود.
برای بسیاری از مخاطبان جدی تلویزیون، نام نویسندهای پرکار و فعال در سینما میتواند یه عنوان عامل جذابیتی برای سریال تبدیل شود. به هر حال میرزایی نویسندهای است که کارشناسی سینما و کارشناسیارشد فلسفه دارد و به نظر میرسد ترکیب این دو رشته به بهتر شدن کار نویسنده کمک کرده باشد.
اما در مورد «لمندگان» این مورد طبق انتظار پیش نرفت! اولین سؤالی که مخاطبان سریال با آن مواجه میشوند، این است که چطور نویسنده از آن آثار سینمایی که بعضیهایشان پرفروش و بین مردم محبوب هستند، به چنین سریال کم جان و ناپختهای رسیدهاست. مثل اینکه متن بازنویسی دیگری دارد و جدا از آن هم دیگر نمیشود سریالها را فقط به خاطر یک عامل تماشا کرد و باید مجموعهای از عوامل در جذاب شدن یک سریال دخیل باشند.
«لمندگان» به نقد نسل جدید و جوان میپردازد و میخواهد چالشهای پیشروی آنها را نشان دهد، اما نمیتواند این ایده را به شکلی جذاب به تصویر بکشد. ایدههای خام سریال قابلیت درگیر کردن مخاطب را ندارد و نمیتواند باعث جذابیت و دیده شدن اثر شود.
ضعف درایدهپردازی
سریال اپیزودیک است و در هر قسمت، راوی یک موضوع تازه است، اما ضعفهای مفرط سریال در داستان و ایدهپردازی سبب میشود تا «لمندگان» به سریال ضعیف و فاقد ارزش برای تماشا تبدیل شود. در مرحله اول در انتخاب بازیگران اصلی سریال سعی شدهاست از چهرههای جوان و محصول صداوسیما استفاده شود که مهمترین عضو سه لمنده، امیر کاظمی است که او را به خاطر ایفای نقش در «لیسانسهها» به خاطر داریم، اما امیر کاظمی «لیسانسهها» با «لمندگان» فرسنگها فاصله دارد و این نشان میدهد کارگردان در بازی گرفتن از بازیگران چه نقش مهمی دارد.
نکته اینجاست که در کنار بازیگران جوان، کارگردان از تیم بازیگری خوبی برخوردار است و حضور بازیگران چهرهای مثل میرطاهر مظلومی، سیاوش چراغیپور، کاظم نوربخش و سیروس همتی میتواند به برگ برنده سریال تبدیل شود، ولی در عمل چنین اتفاقی نمیافتد.
ترکیبنشدن بازیگران با هم اثری منفی در کلیت اثر گذاشته است. حضور بازیگران چهره تفاوتی با کارهای قبلیشان ندارد و به شدت تکراری است. این بازیگران آورده خاصی برای سریال ندارند و حتی کمدینی مثل محمد معتضدی و مجید افشاری که سابقه اجرای استندآپ کمدی و در آوردن موقعیتهای کمدی را دارند، در این سریال از طنازی به دور هستند.
داستان کممایه و کمزور و کارگردانی بسیار ضعیف سریال این حس را به مخاطب القا میکند که سریال به شکلی دوستانه و دورهمی ساختهشده و خبری از یک فضای حرفهای نیست. «لمندگان» تلاش دارد در لابهلای قصه، پیامهای اخلاقیاش را هم به مخاطب بدهد و در این راه هم آنقدر بدعمل میکند که قدرت اثرگذاریاش را بر بیننده از دست میدهد.
سریالهایی برای ریزش مخاطب
ماهیت سریالهایی مثل «لمندگان» بر این است که هنگام تماشا حسی از آرامش و رضایت به مخاطب بدهد، ولی ضعفهای سریال نهتنها باعث ناامیدی مخاطب، بلکه باعث ناراحتی و آزارش هم میشود. اولین گزارهای که با دیدن چنین سریالی در ذهن مخاطبان شکل میگیرد، این است که چطور چنین سریالهایی با این سطح از کیفیت اجازه ساخت و پخش میگیرند و چرا مدیران تلویزیون به راحتی تن به پخش سریالهای ضعیف و فاقد جذابیت میدهند تا در نهایت به اعتبار رسانه ملی ضربه وارد شود.
سریالی مثل «لمندگان»، اثری نیست که مخاطبان تلویزیون را راضی کند و آنها را هر شب با ذوق پای تلویزیون بنشاند. ساختن سریالهای اپیزودیک، کار راحتی نیست و تیم نویسندگی و کارگردانی باید زمان زیادی برای نوشتن قسمتها بگذارند و سهلانگاری در نوشتن اپیزودها، خروجی نهایی اثر را ضعیف میکند. با توجه به کیفیت محتوایی «لمندگان» به نظر میرسد، حساسیت و وسواس لازم برای نگارش و ساخت سریال لحاظ نشدهاست.
مدیران شبکههای تلویزیونی باید فکر چارهای برای پخش سریالهای ضعیف و بیکیفیت از شبکههای تلویزیونی بکنند. امروز شبکههای تلویزیونی رقابت جدی و سنگینی جهت جذب مخاطب سریالهایشان دارند و با حساسیت زیادی پروژههایشان را جلو میبرند، اما در تلویزیون همچنان کیفیت فنی و محتوایی حلقه گمشده سریالهاست.
این سریالها با بودجه و هزینههای کمی ساخته نمیشوند، ولی به هیچ عنوان کیفیت اثر با میزان بودجه تناسب ندارد و نمیتواند مخاطبان تلویزیون را راضی کند. آن هم مخاطبانی که امروز دسترسی راحتتری به سریالهای جذاب خارجی دارند و به راحتی با مقایسه سریالهای کشورهای دیگر میتوانند به عمق فاجعه در ساخت سریالهای تلویزیونی پی ببرند.
ادامه این روند برای تلویزیون آسیبهای زیادی به همراه خواهد داشت. علاوه بر هدررفت بودجه بیتالمال، از دست دادن مخاطب، چیزی نیست که به راحتی جبران شود. نتیجه این سبک سریالسازی همین میشود که مردم همچنان پای بازپخش سریالهای قدیمیای از شبکههای آی فیلم و تماشا بنشینند و علاقهای به دنبال کردن سریالهای جدید تلویزیون نداشته باشند.