جوان آنلاین: نگاهی به لیست فیلمهای حاضر در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نشان میدهد، همچنان پیوند میان ادبیات در سینمای ایران بسیار ضعیف است و فیلمسازان علاقهای نسبت به ادبیات داستانی نشان نمیدهند.
در لیست فیلمهای حاضر در جشنواره فیلم فجر امسال، تفیلم رسول صدرعاملی از روی کتابی داستانی، اقتباس شده و کارگردانان دیگری سراغ اقتباس از رمانها و داستانها نرفتهاند. «زیبا صدایم کن»، اقتباسی از کتابی به همین نام و به قلم فرهاد حسنزاده است که در حوزه سینمای نوجوان ساخته شده و تنها نماینده ادبیات داستانی در جشنواره است.
انیمیشن «زال و رودابه» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدعلی سجادی، اقتباسی از داستانهای شاهنامه است. فیلم «اشک هور» نیز به نویسندگی و کارگردانی مهدی جعفری و تهیهکنندگی مجتبی فرآورده و فیلم سینمایی «اسفند» هر دو اقتباسی از کتاب «قرارگاه نصرت» است. همچنین فیلم سینمایی «پیشمرگ» نیز از دیگر آثار اقتباسی این دوره به کارگردانی علی غفاری و تهیهکنندگی آرش زینال خیری، براساس کتاب «یادداشت های سعید» به قلم محمدرسول رستمی است. این کتاب درباره دست نوشتههای سردار شهید سعید قهاری است.
فیلم «ناتور دشت» با اینکه عنوانش را از اثر معروف نویسنده شهیر امریکایی سلینجر، برداشته ارتباط مضمونی و محتوایی خاصی با این کتاب ندارد و مشخص نیست محمدرضا خردمندان بر چه اساسی نام فیلمش را از این کتاب معروف برداشته است. در غیاب ادبیات در جشنواره، چیزی که بیشتر از همه به چشم میآید این است که فیلمسازان، سوژه فیلمهایشان را از شخصیتهای حقیقی و اتفاقات واقعی انتخاب کردهاند. توجه بیش از اندازه به واقعگرایی و رفتن به سمت سوژههای حقیقی باعث میشود آن عنصر خیالانگیز و خلاقانه در روایت و داستان از بین برود که این اتفاق خوبی برای سینمای کشور نخواهد بود.
در جشنواره سال گذشته نیز تعداد فیلمهای اقتباسی از روی کتابها به نسبت کل فیلمها بسیار کم بود و به نظر میرسد مدیران سینمایی برنامه مشخصی در این زمینه ندارند. سال گذشته سه فیلم «شکار حلزون»، «باغ کیانوش» و «آپاراتچی» با اقتباس از کتابهایشان ساخته شدند که فیلم «باغ کیانوش» بیشتر از بقیه مورد توجه قرار گرفت.
یکی از انتقادات اساسی به سینمای ایران به ضعف در فیلمنامهنویسی و بهتبع آن در روایت و داستانپردازی برمیگردد. ضعفی که به اذعان اهالی فن با رفتن به سمت ادبیات و اقتباس از آثار ادبی تا حدود زیادی برطرف خواهد شد، اما فیلمسازان خیلی علاقهای به این کار نشان نمیدهند تا ضعفهای فیلمهای ایرانی در فیلمنامه مشهود و پررنگ باشد.
با اینکه تعداد فیلمهای اقتباسی در سینمای ایران زیاد نیست، ولی از همین تعداد کم هم چندین فیلم خوب در سینمای ایران ماندگار شدهاند. داریوش مهرجویی یکی از کارگردانان خوبی بود که به ادبیات علاقه زیادی داشت و چندین فیلم درخشان اقتباسی از خود برای سینمای ایران به یادگار گذاشت. «گاو»، «دایره مینا»، «درخت گلابی»، «مهمان مامان»، «پری» و «لیلا» نمونهای از فیلمهای اقتباسی مهرجویی از ادبیات داستانی هستند. فیلمهای خوب دیگری مثل «ناخدا خورشید»، «گاوخونی»، «شبهای روشن»، «خواهران غریب» و «اینجا بدون من» نمونههایی از فیلمهای ماندگار سینمای ایران هستند که با اقتباس از آثار ادبی ساخته شدهاند.
سینماگران سراسر دنیا نگاهی ویژه به ادبیات دارند و با خواندن رمانهای مختلف به دنبال پیدا کردن بهترین داستان برای فیلمشان هستند. دقیقاً به خاطر همین توجه در جایزه اسکار، بخش فیلمنامه به دو بخش تقسیم میشود و فیلمنامه اقتباسی بخشی مجزا دارد.
نکته جالب توجه دیگر در اینجاست که با نگاهی به لیست فیلمهای نامزد شده در بخش فیلمنامه اقتباسی میبینیم کارگردانانش به چه آثار درخشانی توجه داشتهاند. مثلاً در جایزه اسکار سال گذشته فیلمهای «اوپنهایمر»، «بیچارگان» و «منطقه دلخواه» که جزو بهترین فیلمهای سال بودند از روی کتاب ساخته شدند یا در جایزه اسکار دو سال پیش، بهترین فیلمهای آن سال اقتباسی بودند. «حرفهای زنانه»، «در جبهه غرب خبری نیست» و «زندگی» نمونهای از فیلمهای اقتباسی در مراسم اسکار ۲۰۲۳ بودند.
متأسفانه ارتباط فیلمسازان ایرانی با ادبیات قطع شده و آنها آنقدری که کارگردانان خارجی برای خواندن رمانها و داستانها وقت میگذارند، وقت نمیگذارند. البته شرایط فیلمسازی در ایران به نسبت کشورهای دیگر متفاوت است، ولی در همین شرایط هم میتوان سالی چند اثر اقتباسی خوب و قابل قبول از کتابها ساخت.
فعلاً فیلمسازان به جای وقت گذاشتن برای خواندن کتابهای ادبی، سراغ سوژههای در دسترستر رفته و میروند، سوژههایی برگرفته از واقعیت، چالش کمتر و سادهتری برای تبدیل شدن به فیلم دارند و در شرایط فعلی انتخاب سوژههای زودبازده برای تهیهکنندگان و فیلمسازان اولویت دارد.