کد خبر: 1264549
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۰
علیرضا حسین‌نژاد

روستا، عبارت از محدوده‌ای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی، عواطف و علائق مشترک هستند، در آن تجمع می‌یابند و بیشتر فعالیت‌هایی که برای تأمین نیازمندی‌های زندگی خود انجام می‌دهند، از طریق استفاده و بهره‌گیری از زمین و در درون محیط مسکونی‌شان صورت می‌گیرد. این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی یا دامداری اشتغال دارند «دِه» نامیده می‌شود. 
همیشه صحبت از مهاجرت روستاییان به سمت شهر‌ها نگرانی‌های زیادی را به همراه دارد. خالی‌شدن مناطقی که روزی به عنوان مولد به شمار می‌آمدند و حالا نه تنها این عنوان را از دست می‌دهند، بلکه ساکنان‌شان خود به مصرف‌کننده‌ای در شهر‌های مصرف‌کننده به دنبال شغلی کاذب می‌گردند. 
شاید ساکنان سالخورده روستا به امکانات اندک قانع باشند و توان مهاجرت به شهر را نداشته باشند، ولی جوان‌تر‌ها به امکانات محدود راضی نیستند و دائم به فکر تغییر مکان هستند تا از ظرفیت‌های موجود در آنجا بهره‌مند شوند. 
با مهاجرت جوان‌های روستا به شهر، افراد مسن نیز به تدریج توانایی انجام کار‌های مربوط به کشاورزی و دامداری را از دست می‌دهند و به ناچار به تابعیت از جوانان به شهر‌ها نقل مکان می‌کنند. این مهاجرت‌ها آنقدر ادامه می‌یابد تا روستا‌ها متروک و خالی از سکنه شوند که به طور قطع بر مشکلات شهر‌ها و حاشیه‌نشینی می‌افزاید. 
بدون‌شک اگر روستاییان از امکاناتی که در شهر‌ها وجود دارد، بهره‌مند شوند به شهر‌ها مهاجرت نمی‌کنند و موجب بروز درد‌های بیشتر برای خود و جامعه نمی‌شوند. 
هر روستایی که خالی از جمعیت و متروکه می‌شود، به طور قطع ضربه‌ای بزرگ بر پیکره تولید در کشور وارد می‌کند که خسارت جبران‌ناپذیری نیز به دنبال دارد. 
درست است که همیشه از نیازسنجی برای تأمین زیرساخت‌ها و نگه داشتن ساکنان روستا‌ها صحبت می‌شود، اما حقیقت این است که کمبود مطالعات و تحقیقات و ضعف شناخت در مورد آنها اولین خلأ در روستا‌های ایران است. بنابراین با توجه به پیچیدگی مناطق روستایی نیاز عمیق به شناخت افزون‌تر آنها به منظور اتخاذ تصمیمات خردمندانه آشکار می‌شود. 
در ایران گرچه از ابتدای قرن حاضر تلاش‌های پراکنده‌ای برای توسعه روستایی آغاز شده و در تدوین برنامه‌های عمرانی کشور نیز تا حدودی مورد توجه قرار گرفته است، اما تغییر و تحول در جامعه روستایی ایران با انقلاب اسلامی ابعاد گسترده و عمیقی یافت، هر چند به تناسب دگرگونی‌ها بر مسائل و چالش‌های توسعه روستایی نیز افزوده شده، به طوری که امروزه بسیاری از مسائل دیرینه کماکان به جای مانده، چالش‌های نوینی نیز سر بر آورده‌اند. 
تاکنون راه‌حل‌های متفاوتی برای مقابله با بیکاری، توسعه فعالیت شغلی و توسعه روستایی ارائه شده است. شاید عامل اصلی بیکاری در کشور‌های در حال توسعه این است که زمین نمی‌تواند جمعیت روز‌افزون روستا‌ها را به کارگیرد و احتمال زیادی وجود دارد که اتوماسیون در آینده بسیار نزدیک موجب تنزل مطلق اشتغال در صنایع تولیدی شود، علاوه بر آن به‌رغم اینکه صنایع کوچک تولیدی و صنایع‌دستی آماده استفاده وسیع از نیروی انسانی است، اما این استراتژی با مشکل رقابت در بازار فروش مواجه می‌باشد. 
به طور مرسوم وقتی از توسعه روستایی صحبت می‌شود، چنین برداشت می‌شود که این عبارت به معنی این است که روستا‌های موجود کشور یا باید حفظ شوند یا گسترش پیدا کنند، در حالی که هر دوی این معانی غلط است. توسعه روستایی را باید همان بازسازی روستا بدانیم؛ بازسازی روستا از دیدگاه فکری، اندیشه‌ای، آموزشی، تکنولوژی و تولید. این امور از سوی توسعه اقتصادی انجام می‌شود. 
پس هدف، بازسازی کامل جامعه روستایی است، بنابراین توسعه روستایی را باید به مفهوم نوسازی و رساندن امکانات مورد نیاز به جامعه روستایی در نظر گرفت. در یک کلام، توسعه روستایی، توسعه فرایند نوسازی و بازسازی جامعه براساس اندیشه‌ها و باور‌های تازه است. اتفاقی که می‌تواند به مهاجرت معکوس منتهی شده و یکبار دیگر روز‌های روشن گذشته را رقم بزند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار