کد خبر: 1263699
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
نبودنت، نه فیلمی هنری است که مخاطب خاص از دیدن آن لذت ببرد  و نه اثری که مخاطب عام بتواند دیدن آن را تحمل کند
افشین علیار

جوان آنلاین: سومین فیلم کاوه سجادی‌حسینی، اثری بی‌قاعده و بی‌قواره است. نه آسیب می‌شناسد و نه توانایی ایجاد بحران را دارد. قصه ناتوان و الکن است و به فیلمنامه نمی‌رسد. جهان فیلم کوچک و محدود است و فقط می‌تواند موقعیت‌سازی کند. موقعیت‌هایی که فاقد منطق روایی هستند. فیلم سعی کرده کوچک باشد و حرف بزرگ بزند و شریف جلوه کند، اما گره‌افکنی سینمایی که توان دراماتیک داشته باشد، رخ نمی‌دهد و خط روایی‌اش بی‌دلیل کش آمده است، به‌طوری‌که می‌توانست یک فیلم کوتاه ۱۰ دقیقه‌ای باشد، اما حالا در ۹۰ دقیقه نه شخصیت‌ها رشد کرده‌اند و نه روابط قانع‌کننده شده است. مضمون اثر مهاجرت غیرقانونی است، اما پرداخت به این موضوع آنقدر عقب افتاده است که تبدیل به کمدی ناخواسته شده است. چگونه می‌شود پذیرفت که سجادی‌حسینی به این اندازه مبتدیانه به سینما نگاه می‌کند که قهرمانش الکن و بیمار است! مرضیه به این امید است که پس از پنج سال شوهرش که غیرقانونی مهاجرت کرده به خانه برگردد و حالا با بازگشت چند ساعته شوهر بعد از پنج سال به خانه، مرضیه باردار می‌شود. کارگردان در فیلم یک مرد آرایشگر هم گذاشته که عاشق و دل‌خسته مرضیه است و حالا کسی از بازگشت چند ساعته فرهاد به خانه خبر ندارد و همه فکر می‌کنند که مرضیه با مرد آرایشگر ارتباط داشته است. این همه ساده‌انگاری در قصه‌گویی نمی‌تواند در ایجاد درام تأثیرگذار باشد، چراکه چرخه درام در یک ایستایی مطلق گیر افتاده است، نه توان حرکت دارد و نه می‌تواند جذابیت دراماتیک ایجاد کند. بنابراین خط روایی اثر مخدوش شده، زمانی که فیلمنامه توان قصه‌گویی نداشته باشد و بسترسازی مناسب و به قاعده ایجاد نکند، چه انتظاری می‌شود از فیلم داشت؟! جهان فیلم عصبی و مغشوش است و تا نیمه‌های فیلم نمی‌دانیم چرا سیاوش همراه فرهاد تن به مهاجرت غیرقانونی داده است. همچنین شیرین چرا مرضیه را سرزنش می‌کند؟ حضور پروانه برای چیست و چه کارکردی دارد؟ نماینده زنان خیابانی است؟ تمامی خرده‌پیرنگ‌های فیلم در سطحی‌ترین نوع ممکن است و فارغ از کمی تلاش کارگردان که فیلمش را به طرف سینما و یک پیرنگ اصلی و مهم هدایت کند. اینکه یک فیلم روی پرده نمایش داده شود، سینما به وجود نمی‌آورد. سینما در بطن فیلم از ایده تا اجرا شکل می‌گیرد. زمانی که فیلم کشش لازم را برای قصه‌گویی سینمایی ندارد، تبدیل به یک اثر مبتدیانه و کسالت‌آور می‌شود. 
نبودنت مواد لازم برای ایجاد یک فیلم سینمایی را ندارد و روی پرده سینما لق می‌زند. کارگردان به جای اینکه به موازات فیلمنامه و ساختار سینمایی رسیدگی کند دوربینش را دائماً به چپ و راست حرکت می‌دهد. این حرکات نابه‌جا به دور از هنر و سینماست. این همه تمهیدات غیرحرفه‌ای که بیشتر شکل اثر را تجربی کرده، چه منفعتی برای ساختار یک اثر سینمایی دارد؟ آیا کارگردان تصور کرده از دل این حرکت‌های نابجا فرم پدید می‌آید؟ در متن و اجرا هیچ نکته مثبتی پیدا نمی‌شود. سحر دولتشاهی همان نقش فیلم خط فرضی را در این فیلم بازی می‌کند، آزاده صمدی آنقدر مبتدیانه بازی کرده و دیالوگ می‌گوید که تمامی گفتارهایش نامفهوم است و به گوش مخاطب نمی‌رسد. نبودنت نه فیلم هنری است که مخاطب خاص از دیدن آن لذت ببرد و نه اثری است که مخاطب عام بتواند دیدن آن را تحمل کند.

برچسب ها: کمدی ، هنر ، فیلم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار