جوان آنلاین: رمانی که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، از سوی الکس هیلی نویسنده امریکایی به نگارش درآمده است. این کتاب حدود چهاردهه قبل، از سوی علیرضا فرهمند به فارسی برگردانده و به وسیله انتشارات امیرکبیر نشر یافت. «ریشهها» در کلیت خویش، آیینهای بر ستم فزاینده بر سیاهان امریکاست، داستانی که تا هم اینک نیز ادامه دارد و همین امر، موضوع کتاب را همچنان زنده داشته است. تارنمای رهبر معظم انقلاب اسلامی طی یادداشتی، به اهمیت این اثر ادبی- سیاسی پرداخته است. در این متن میخوانیم:
«مدتهای مدیدی بود که رهبر انقلاب، رمان خارجی را در سخنان عمومی خود پیشنهاد نداده بودند. در اشارات و توصیههای رهبر انقلاب به این آثار، صرفنظر از ارزشهای ادبی، معمولاً استفاده تاریخی و فرهنگی مدنظر است و در واقع رمانهایی از قبیل ریشهها، کاربردی فراتر و گستردهتر از ادبیات اثر دارد. رمان ریشهها بیشتر از یک توصیه ادبی، توصیهای سیاسی برای تقویت تصویر ذهنی مردم است. ریشهها کتاب جدیدی نیست و نخستین چاپ آن به بیش از ۳۰ سال پیش باز میگردد، اما برای جامعه جوان ما که شاید از تاریخ استعمار و سلطهگری غربیها کمتر بداند، آموزنده و خواندنی است. داستان ریشهها، جذاب و پرکشش است. با وجود حجم ۷۰۰صفحهای آن، بیشتر خوانندگانش اذعان دارند پس از شروع و درگیرشدن با موضوع اصلی کتاب، نتوانستند تا قبل از رسیدن به آخرین خط، آن را زمین بگذارند! کتابی که در سال ۱۹۷۶منتشر شد و در کمتر از هفتماه پس از انتشار، توانست بیش از ۵/۱ میلیون نسخه بفروشد و به بیش از ۳۷زبان زنده دنیا ترجمه شود. دو سریال مهم و پربیننده امریکایی بر اساس این کتاب ساخته و در سالهای۱۹۷۷ و ۱۹۷۹، از یکی از شبکههای امریکا پخش شدهاند. بر اساس نظرات خوانندگان کتاب در سایت آمازون، بسیاری از خوانندگان بعدی کتاب کسانی بودند، که قبلاً و در دوران کودکی یا نوجوانی سریال این کتاب را دیده بودند. ریشهها برای هفتههای متمادی (۴۶ هفته)، در فهرست پرفروشهای بازار کتاب ـ که در نشریه نیویورکتایمز منتشر میشود- قرار داشت و ۲۲هفته در صدر این فهرست بود. با اینهمه ریشهها، نوعی خیالپردازی فانتزی برای سرگرمی ذهنی نیست. این کتاب بیش از آنکه رمان یا بیوگرافی باشد، تاریخ است. تاریخ ظلم و ستم مضاعف و بیرحمانهسفیدپوستان غربی در ساختن جامعه امریکا، با بهرهکشی از سیاهانی که بهزور آفریقاییان را از سرزمین مادریشان دزدیدند و با کشتی به امریکا آوردند، تا نیروی کار مجانی امریکا باشند. خانواده الکس هیلی نویسندهکتاب ریشهها، بخت خوشی داشتند که پس از جنگهای داخلی امریکا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵ میلادی)، کم و بیش وضعشان خوب شد. اما برای بیشتر سیاهان امریکا، اوضاع چنین نبود. در فاصله ۱۸۸۰ تا ۱۸۹۰میلادی هر سال، ۱۰۰ سیاهپوست لینچ شدند. یعنی یا آنها را زندهزنده سوزاندند، یا قطعهقطعه کردند، یا به دار آویختند. این وقایع افسانههای تاریخی مربوط به هزاران سال پیش نیست، بلکه اتفاقاتی واقعی و مربوط به ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال گذشته است. در گزارشی به رئیسجمهوری امریکا، در مورد شورش سال ۱۹۱۷ میلادی در شهر سنتلوئیس چنین آمده است: در منطقهای بهطول ۸۰۰متر سه یا چهار ساعت خون جاری بود! جلو اتوبوسها را میگرفتند و سیاهان را از هر سن و جنسی پیاده میکردند، با چماق و لگد میزدند و با خونسردی سیاهانی را که در خیابان در خون خود افتادهبودند، با هفتتیر میکشتند...».