کد خبر: 1202707
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۲ - ۰۰:۴۰
دکتر فرشته روح افزا استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه زنان:
همچنین دانشجو بودن در سنی برای دختر و پسر جوان رقم می‌خورد که آن‌ها در اوج جوانی هستند و کنار لذت درس خواندن باید از دیگر مواهب این دوران بهره ببرند، بنابراین باید برای دادن پاسخ صحیح به همه نیازهایشان مدیریت و حمایت شوند، از این رو لازم است هم مسئولان دانشگاه و هم والدین در رسیدن به این اهداف با آن‌ها همراه و همدل شوند.
محبوبه قربانی
جوان آنلاین: دانشگاه محلی است که دانشجویان و اساتید، علم‌آموزی و علم‌اندوزی را به عنوان شریف‌ترین فعالیت سرلوحه قرار داده و زمینه پیشرفت جامعه را فراهم می‌کند، بنابراین رسالت اصلی دانشجویان پرداختن به یادگیری است، اما این یادگیری جدای از معرفت‌آموزی نیست و همواره باید یادگیری و آموزش با معرفت‌آموزی همراه باشد. همچنین دانشجو بودن در سنی برای دختر و پسر جوان رقم می‌خورد که آن‌ها در اوج جوانی هستند و کنار لذت درس خواندن باید از دیگر مواهب این دوران بهره ببرند، بنابراین باید برای دادن پاسخ صحیح به همه نیازهایشان مدیریت و حمایت شوند، از این رو لازم است هم مسئولان دانشگاه و هم والدین در رسیدن به این اهداف با آن‌ها همراه و همدل شوند. از جمله این نیاز‌ها میل به ازدواج است، نیازی که نباید به بهانه درس خواندن از آن غافل شد. از طرفی با توجه به سن کم و تجربه پایین در بعضی دانشجویان این تصمیم باید به والدین یا مراکز مشاوره دانشگاه منتقل شود تا با تصمیم‌گیری درست و منطقی از ایجاد رابطه عاطفی غلط جلوگیری شود، بنابراین از آنجا که این نوع ازدواج یکی از موفق‌ترین ازدواج‌هاست، هم خانواده و هم مسئولان باید مأمنی امن و مشوقی برای به انجام رساندن این ازدواج‌ها باشند و به جای سنگ‌اندازی اگر موانعی بود آن‌ها را مرتفع کنند. 
به بهانه روز دانشجو با دکتر فرشته روح افزا، استاد دانشگاه و پژوهشگر گفتگو کرده‌ایم. وی در این گفتگو به محاسن ازدواج دانشجویی و نقش حمایتی خانواده‌ها و مسئولان دانشگاه‌ها پرداخته است. 
 
سرکار عالی به عنوان استاد دانشگاه تعاملات زیادی با دانشجویان داشته و دارید. هرچند با برتری‌های ازدواج دانشجویی آشنا هستید، اما با توجه به تجربیاتی که داشته‌اید مخاطبانمان را با محاسن این نوع ازدواج بیشتر آشنا کنید. 
به جرئت می‌توان گفت ازدواج دانشجویی یکی از موفق‌ترین ازدواج‌هاست، چراکه آمار طلاق در آن بسیار پایین است. کسانی که این نوع ازدواج را انتخاب کرده‌اند در آشنایی‌هایشان بنیان‌های مشترکی داشته و انتخابشان همراه با دانش و بینش بوده است. زوج‌های دانشجو از نظر اقتصادی توقع بالایی ندارند، چراکه اطلاعاتشان از اقتصاد روز جهان خوب و بالاست. تنش در این نوع از زندگی‌ها نیز کم است، چراکه آن‌ها بعد از تشکیل زندگی مشغول به تحصیل هستند و بیشتر وقتشان به درس خواندن می‌گذرد به همین دلیل رشد اندیشه دارند و فرصت ایراد گرفتن ندارند. این قبیل زوج‌ها اهل مطالعه هستند و درگیری‌های ذهنیشان بالاست. به همین خاطر مهارت‌های همسرداری را خوب یاد می‌گیرند. این ازدواج‌ها عاری از هرگونه ریا و دورنگی است و بار مالی کمتری دارد، اما اگر این ازدواج در مقاطع بالای تحصیلی یا فارغ‌التحصیلی اتفاق بیفتد دیگر سخت می‌توان دختر و پسر را با توقعات کم قانع کرد. از طرفی می‌دانیم معیار‌های مهم ازدواج هم کفو بودن است، این مهم از محاسن ازدواج دانشجویی است، چراکه اختلاف سن بالا نیست و این نوع ازدواج چالش‌های دنیای دانشجویی را کم می‌کند. پس لازم است دانشجویان این فرصت را غنیمت بدانند و با نظر مشاوران و خانواده‌هایشان به ازدواج در دوران دانشجویی به شکلی عمیق فکر کنند. 
 
بعضی دانشجویان بر این باورند که ابتدا تحصیلاتشان را تمام و بعد به ازدواج فکر کنند و گاهی این فکر از سوی والدین به آن‌ها القا می‌شود. نظر شما در این باره چیست؟
این تفکر اشتباه است، چراکه یادگیری هیچ وقت تمام شدنی نیست. آن‌هایی که هدفمند درس می‌خوانند می‌دانند در دانشگاه فقط تئوری‌ها را می‌آموزند و بعد از اتمام دانشگاه تازه باید وارد فاز عملیاتی زندگی شوند. پس چه زمانی می‌خواهند از دوران جوانیشان لذت ببرند؟ آن‌ها می‌توانند با تصمیم و انتخاب عاقلانه تحصیل و زندگی را به موازات هم ادامه دهند و احساسات جوانی را نادیده نگیرند. با آرامشی که در پی ازدواج به دست می‌آید اتفاقاً درس نیز بهتر خوانده می‌شود. 
 
این تفکر که با بالا رفتن تحصیلات، موقعیت‌های بهتری به لحاظ شغل و درآمد مهیا می‌شود، درست است؟ نظر شما چیست؟
این تفکر هم غلط است، چراکه با بالارفتن تحصیلات هم کفو بودن سخت و درک متقابل هم کمتر می‌شود. یکی از دلایل آن این است که طرف مقابل او را آماده دیده و سختی‌های رسیدن به این مقام را درک نکرده، بنابراین همراهی در زندگی و درک متقابل کمتر می‌شود. 
 
بعضی دانشجویان دختر از ازدواج در دوران تحصیل منصرف می‌شوند، چراکه فکر می‌کنند با ازدواج و در پی آن مادر شدن مانع از ادامه تحصیلشان می‌شود. آیا در قانون جوانی جمعیت این موارد لحاظ شده است؟ 
بله. در قانون جوانی جمعیت، این قوانین برای دانشجویان خوب نوشته شده است. مثلاً می‌توانند بین سال‌های تحصیلی فاصله بیندازند یا مرخصی بگیرند. اگر خلئی هم هست باید مطالبه شود نه اینکه فرصت شیرین پدر و مادر شدن را از خودشان سلب کنند. از طرفی مادرشدن در سنین بالا شادابی زیادی ندارد و این نقش بهتر است در سن کم شکل بگیرد. 
 
پاسخ شما به بعضی از دیدگاه‌هایی که از سوی والدین مطرح می‌شود، از جمله اینکه حالا به درس فکر کن و زود است بخواهی به ازدواج فکر کنی یا برایت موقعیت‌های بهتری فراهم خواهد شد، چیست؟
خداوند انسان را بر اساس زوجیت آفریده است. این زوجیت در هستی هم وجود دارد، چراکه خلقت بر پایه زوجیت است و انسان بر این پایه رشد می‌کند. گاهی دیده می‌شود والدین توقعاتی دارند که نرمال نیست، مانند موردی که در سؤال مطرح شد یا والدین دخترانی که وقتی دانشجویی به خواستگاریشان می‌رود با تعجب می‌گویند «دخترم را به دانشجو بدهم؟!» انگار از آینده دانشجو بودن اطلاعی ندارند! نمی‌دانند شخصی که الان دانشجو است، آینده‌ای روشن دارد. او ممکن است نویسنده شود یا نماینده مجلس یا دکتر یا معلم. بالاخره یک آدم خوشفکر دارای شغلی خواهد شد که پایه اصلاح جامعه می‌شود. 
والدین باید به این فکر کنند که فرزندشان در سنی است که باید از زندگی خود لذت ببرد. این یک مشکل روحی است که بخواهیم شخصیت گم شده‌مان را اثبات کنیم و بچه‌ها را از لذت یک زندگی شاد، هویتی پایدار و عشقی واقعی محروم کنیم. البته این بدان معنا نیست که سن بالا مانع ازدواج است. ازدواج آنقدر ثمره دارد که در هر زمانی انجام آن بجا و درست است. با این تفکر بیشتر مواقع خانواده‌ها سنگ اندازی می‌کنند و می‌گویند الان وقت ازدواج نیست. این تفکر لطمات بسیاری دارد. 
 
پس والدین را باید با تبعات اینگونه تفکرات و دیدگاه‌ها آشنا کرد، چراکه آنان فکر می‌کنند، چون فرزندشان سرگرم درس و تحصیل است، تعویق ازدواج عاری از هر گونه لطمه‌ای است. 
اینگونه تفکرات به هر بهانه‌ای می‌تواند دانشجو را به روابط غلط بکشاند. ابتدا به شکل دوستی‌های ساده و بعد باعث رابطه عاطفی عمیقی می‌شود که در صورت منتهی نشدن به ازدواج، در آینده فراموش کردن آن سخت می‌شود. همچنین این دوستی‌های موقت در ذهن می‌ماند، چراکه در این نوع از دوستی‌ها مشکلات زندگی تجربه نشده است و وقتی شخص وارد زندگی می‌شود و به آن دوران خوش دوستی‌هایش فکر می‌کند باعث سست‌شدن پایه‌های زندگی‌اش می‌شود. با گذران دوران دانشجویی زیبایی‌ها کم و توانمندی ارتباط عاطفی پایدار فروکش می‌کند. چون در مقطعی که باید ازدواج می‌کرد، نکرده است یا حتی ممکن است فرزندان به ازدواج‌های ناپایدار رو بیاورند، چون ازدواج یک نیازی است که باید پاسخ داده شود مثل تشنه‌ای که باید سیراب شود. به همین خاطر وقتی جوانی به نیاز جوانی‌اش پاسخ داده نشود به فرهنگ‌های غلط غربی مثل ازدواج سفید رو می‌آورد. سقط جنین و ابتلا به انواع بیماری‌ها از جمله بحران‌هایی است که تا آخر زندگی تبعاتش باقی می‌ماند. از طرفی وقتی مانع ازدواج به موقع فرزندانمان شویم، آن‌ها از خانه و خانواده، فاصله می‌گیرند و مشکلاتشان را مطرح نمی‌کنند. در حالی که بچه‌ها مشکلاتشان را باید با پدر و مادر مطرح کنند، ولی خودمان ناخواسته مانع این ارتباط می‌شویم و اجازه می‌دهیم آن‌ها لطمه بخورند. 
والدین نباید بنا به خواسته خود مانع ازدواج آنان شوند، چراکه ممکن است باعث افسردگی فرزندانشان شوند. طوری که آن‌ها دیگر نمی‌توانند کسی را دوست داشته باشند و عاشق شوند، زیرا بدبین می‌شوند و این رویکرد به شخصیت، هویت و نظام عاطفی پسر و دختر لطمه می‌زند. اگر در زندگی خوبان و بزرگانی مثل حضرت امام (ره) یا پروفسور حسابی دقت کنیم، می‌بینیم همه آن‌ها به موقع زندگیشان را شروع کرده‌اند و همه موفقیت‌هایشان در روال زندگی متأهلی رقم خورده است. 
 
ازدواج دانشجویی چه پیامی برای جامعه دارد؟ 
بهتر است پاسخ به این سؤال با طرح یک مثال باشد. شما شهری را در نظر بگیرید که صد‌ها خانه دارد. بی‌تردید خانه‌هایی که ازدواج دانشجویی دارند، چراغ روشن‌تری دارند. پس این نوع ازدواج بهترین پیامش، روشنایی و هشیاری است. البته باز این نکته را یادآور می‌شوم که ازدواج در هر زمانی مناسب است و باید انجام شود، اما ازدواج در جای خود و در شرایط خود بسیار خوب و مفید و آثارش چندین برابر است. در این زمانه که گرایش به دانشجو شدن بالاست، می‌توانیم با نگرش درست سلامت جامعه را تضمین کنیم. 
 
در آخر برای ترویج این نوع ازدواج چه پیشنهادی به مسئولان دانشگاه‌ها دارید؟
استادان و بزرگان علمی همگی در ترویج این ازدواج سهیم باشند. آن‌ها نباید تنها توصیه به تحصیل و رتبه کنند. ما وظیفه داریم هم درس خواندن و هم زندگی درست داشتن را گوشزد کنیم و دانشجویان را به هر دو راه هدایت کنیم، چراکه ما دو قدم جلوتر هستیم و همه این شرایط را درک کرده‌ایم و تجربه داریم. باید وجهه عاطفی زندگیشان را یادآوری کنیم و سبک زندگی را یادشان دهیم نه اینکه برای ازدواج مانع تراشی کنیم. 
نکته‌ای آخر اینکه تنها حرف و شعار کافی نیست باید تلاش کرد. دانشگاه‌ها باید در معرفی دانشجویان مجرد در قالب ستاد برنامه‌ریزی کنند. همچنین مراکز مشاوره این رصد را داشته باشند تا نسخه غلط پیچیده نشود. استادان هم می‌توانند در رشد استعداد، فکر و عاطفه کمک و راهنمای خوبی برای دانشجویان باشند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار