درياچه خزر با وسعت 5/3 ميليون كيلومتر مربع به سواحل 9كشور محدود ميشود و از اين تعداد پنج کشور تحت تأثير مستقيم نوسانات تراز آب دريا هستند. در ايران مطالعه و تحقيق در مورد ميزان نوسانات بر عهده مركز ملي مطالعات و تحقيقات درياي خزر از زير مجموعههاي وزارت نيرو است. هر چه هست حالا وضعيت «خزر» اصلاً خوب نيست و با توجه به كاهش ورودي آب رودخانههاي كشورهاي حاشيه اين درياچه و همچنين تغيير اقليم عقبنشيني آب هشداري براي ساحلنشينان است. آنطور كه مركز ملي مطالعات و تحقيقات درياچه خزر آب درياچه خزر اعلام كرده است، تغييرات اقليمي تا سال 2050 موجب پسرفت آب خواهد شد که اين مسئله نيازمند مديريت كلان در اين اكوسيستم است، اما نكته حائز اهميت اينكه فقط 50 درصد از اين پسرفت مربوط به سرعت تبخير آب است و همين مسئله ميتواند تا 25 درصد از مساحت آن در بخشهاي شمالي كه سواحل روسيه را در بر ميگيرد، كاهش دهد.
ساحلنشينان تغييرات دورهاي خزر را به عنوان يكي از ويژگيهاي بارز و پديدهاي قبول كردهاند و بر همين اساس بررسي نوسانات آب اين درياچه از سال 1837 ميلادي بر مبناي قديميترين ايستگاه ترازسنجي آغاز شد. حالا رفتار خزر با توجه به دورههاي افزايشي و كاهشي افت وخيزهاي زيادي داشته كه اثرات آن به ويژه در 50سال اخير به وضوح در سواحل ديده ميشود.
سطح آب درياچه طي سالهاي 1320 تا 1356 به طور كلي روندي كاهشي داشته و به پايينترين سطح خود در سال 56 رسيده است. پس از آن در دهه 60 و 70 سطح آب نزديك به 5/2 متر افزايش يافت كه اين روند تا سال 1374 ادامه پيدا كرد. پس از آن تا امروز سطح تراز آب درياي خزر دو متر كاهش يافته است.
مدير مركز مطالعات و تحقيقات درياي خزر با بيان اينكه مطالعه روي رفتار نوساني خزر بيانگر اين موضوع است كه از حدود 17 سال پيش، يعني سال 1385 تاكنون سطح آب دريا، سالانه 10 سانتيمتر كاهش يافته است به «جوان» ميگويد:« نتايج بررسيهاي اين مركز نشان ميدهد سطح آب در سال 1401 نسبت به سال 1400 حدود 26 سانتيمتر كاهش يافته و سال 1400 نيز سطح آب اين دريا 24سانتيمتر نسبت به سال قبلتر پايين رفته بود. در مجموع طي دو سال اخير 50سانتيمتر افت سطح تراز اتفاق افتاده است.»
سيدهمعصومه بنيهاشمي با اشاره به اينكه حوضه آبريز خزر 5/3ميليون كيلومتر مربع وسعت دارد و حدود 5درصد از آن سهم ايران است، ادامه ميدهد: «همسايگان و وضعيت آب و هوايي و رفتاري آنها سهم زيادي در تأمين آب درياچه دارد.»
دردهاي بزرگترین درياچه
خزر به عنوان بزرگترين درياچه جهان ميزبان آب رودخانههاي زيادي است كه براساس آمار بيش از 130رودخانه به آن منتهي ميشود.
در اين ميان رودخانههاي بزرگي وجود دارند كه در سواحل شمالي قرار دارند و رودخانههاي كوچك در سواحل غربي و جنوبي پراكنده شدهاند. رودخانه ولگا در روسيه از نظر رژيم آبدهي مهمترين رودخانه در حوضهآبريز خزر بوده و رودخانه كورا در آذربايجان از درجه اهميت دوم است. ايران با سهم 5 تا 6 درصدي سهم چنداني در تغذيه منابع آبي درياي خزر ندارد و مهمترين رودخانههايي كه به اين دريا ميريزند، سفيدرود و رودخانه هراز است.
هر چند فعاليتهاي انساني و مديريت منابع ورودي آب رودخانهها از جمله عوامل كاهش سطح آب درياچه خزر بوده و به اين موارد بايد نيز افزود، اما كارشناسان معتقدند عوامل اقليمي به ويژه تغييرات مؤلفههاي آب و هوايي تأثير اصلي را در پسرفت آب دارند.
هماكنون برآوردها حاكي از بارش متوسط سالانه 220ميليمتر بر سطح دريا و تبخير متوسط سالانه بيش از هزار ميليمتر است. با توجه به نتايج تحقيقات علمي درباره كاهش سطح آب خزر، ضرورت دارد براي درك بهتر از روند تأثير تغيير اقليم بر بيلان آبي اين درياچه، اقدامهاي هماهنگي در كشورهاي حوضه درياي خزر براي مطالعه و مديريت يكپارچه حوضه آبريز جهت برنامهريزي و تمهيدات لازم در جهت مواجهه با شرايط محتمل آتي انجام شود.
تغييرات آب وهوايي، تغييرات اقليمي حاكم بر منطقه و به ويژه افزايش دما در مقايسه با ميانگين بلندمدت و تأثير آن بر افزايش ميزان تبخير از سطح دريا، كاهش بارش در حوضه آبريز خزر و پايين آمدن حجم آبدهي رودخانههاي اصلي بهعنوان عوامل تأثيرگذار در بيلان آبي خزر مطرح هستند كه بر مبناي سناريوهاي تغيير اقليم، افزايش دما و كاهش بيشتر سطح آب خزر تا پايان قرن 21 ميلادي ادامه خواهد يافت.
مدير مركز مطالعات و تحقيقات درياي خزر ميگويد: «به استناد مدلهاي پيشبيني، افزايش غلظت گازهاي گلخانهاي و تأثير آن بر گرمايش زمين و مؤلفههاي اقليمي منطقه تا سال 2100ميلادي، كاهش قابل توجه تراز آب خزر را به دنبال خواهد داشت. بر اثر اين كاهش تراز، حدود 23 تا 34 درصد از وسعت درياي خزر كاسته خواهد شد كه اين موضوع در صورت تحقق بر سواحل جنوب شرقي خزر تأثير قابل ملاحظهاي خواهد گذاشت.»
به گفته اين مسئول، عامل اصلي كاهش تراز آب خزر، افزايش دما و بالا رفتن ميزان تبخير از سطح آب درياست كه روند فزاينده آن با ورودي رودخانهها قابل جبران نيست.
ضربه كاهش آب به گردشگري
فراموش نكنيم كه عقبنشيني آب خزر فقط يك كاهش معمولي نيست و ميتواند به اقتصاد شهرهاي شمالي آسيب زيادي برساند. پسروي آب درياچه قبل از هر چيز حوزه گردشگري و اكوسيستم دريايي را به چالش خواهد كشيد. تغييرات سطح آببر تمامی كاربريها، سازهها و بهرهبرداريهاي متأثر از دريا به ويژه سواحل اثر مستقيم ميگذارد.
تجربهاي كه در دهه 60 و 70 از يك دوره پيشروي آب دريا به دست آمد، نشان داد که اين اتفاق باعث زير آب رفتن اراضي و ابنيههاي فراواني شد و به موجب آن اقدامات وسيعي از جمله ديوارهسازي و احداث سنگچين جهت جلوگيري از آسيبهاي احتمالي به تأسيسات ساحلي انجام شد كه همچنان در برخي از نقاط سواحل شمالي مشهود است.
كاهش سطح آب خزر و پسروي دريا در برهه كنوني نيز موجب ايجاد چالش در زيرساختها و كاربريهاي اقتصادي و گردشگري ميشود. كاهش ذخاير آبي وابسته به خزر مانند تالابها و خليج گرگان، افزايش عرصه ساحل و دخل و تصرف انساني و تجاوز به حريم دريا، تأثير بر فعاليت بنادر و شرايط دريانوردي، آسيب به انواع تنوع زيستي و اكوسيستمهاي ساحلي به ويژه در مصب رودخانهها و افزايش غلظت آلايندههاي محيطي دريا از جمله تأثيرات مخرب پسروي دريا در سالهاي اخير به شمار ميرود.