اثری که در این مجال به شما معرفی میشود، ابعادی نوین و ناگفته از مصاف حزبالله لبنان با ارتش اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه را بازگو ساخته است. این مجموعه توسط علی حسنخلیل به نگارش درآمده، صفاءالدین تبرائیان آن را ترجمه کرده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، روانه بازار نشرش ساخته است. تارنمای ناشر در اشارتی کوتاه، اینگونه به معرفی این کتاب پرداخته است: «تاکنون درباره جنگ تحمیلی ۳۳ روزه اسرائیل با لبنان، آثار فراوانی منتشر شده است که در آن، به ریشهها و علل وقوع جنگ و اتفاقات مهم آن پرداخته شده است. البته در اکثر قریب به اتفاق این کتابها، مسائل نظامی در اولویت قرار دارد، اما در تحقیق حاضر به نکات کمتر دیده و شنیده شده جنگ پرداخته میشود. در این اثر با چگونگی انتقال پیامهای سرّی میان سید مقاومت و رئیس مجلس لبنان، همچنین درگیرهای پشت پرده سیاسی میان بازیگران منطقهای آشنا میشویم که شناخت آنها بسی حائز اهمیت است. در خلال این جنگ، مقاومت اسلامی لبنان با اتخاذ استراتژی، تاکتیک و حربههای نوین و غافلگیرکننده، دشمن تا بن دندان مسلح را مات و مبهوت کرد و پس از سالهای متمادی، احساس حقارت را از دل و دیده جهان اسلام زدود و طرح خاورمیانه نو امریکایی را از بین برد....»
در بخشی از این پژوهش، در باب نطق تاریخی سیدحسن نصرالله و وعده پیروزی وی به ملت لبنان، چنین آمده است: «دبیرکل حزبالله لبنان پس از انجام عملیات وعده صادق و به اسارت گرفتن دو نظامی صهیونیست، طی سخنانی به روشنی پشت صحنه تهاجم جنونآمیز اسرائیل را برملا ساخت. به فرموده سید مقاومت: آنچه امروز در لبنان جریان دارد، واکنش به عملیات گروگانگیری نیست، بلکه تسویه حساب با ملّت لبنان، مقاومت، دولت، ارتش، نیروهای سیاسی، مناطق مختلف لبنان، روستاهای این کشور و خانوادههایی است که به این رژیم متجاوز ناآشنا با شکست، شکست تاریخی وارد کردند... ایشان در بخش دیگری از سخنانش بار دیگر یادآور شد: من با توکل و اعتماد به خداوند سبحان و با اطمینان به رزمندگان و به شما و با شناختی که از این ملّت و این دشمن دارم، همچنان که بارها وعده دادهام باز هم به شما وعده پیروزی میدهم...، اما نکته بسیار مهم در سخنان سید آنجایی بود که به آنان یادآور شد این جنگ به حیفا محدود نخواهد شد و این که: لن تهدم بیوتنا، لن یقتل اطفالنا، لن یشرد شعبنا، بدأ زمن الأنتصارات و ولی زمن الهزائم... آری: امروز دیگر نخواهیم گفت اگر بیروت را بزنید، حیفا را میزنیم... شما جنگی تمامعیار خواستید، ما هم وارد جنگی تمامعیار میشویم و آماده آن هستیم، نامحدود و تمامعیار، این جنگ فراتر از حیفا و پس از آن خواهد بود. این بار دیگر تنها ما بهای این جنگ را نمیپردازیم، تنها خانههای ما ویران نمیشود، تنها کودکان ما به قتل نمیرسند و تنها ملّت ما آواره نخواهد شد. زمان پرداخت هزینه یکطرفه خاتمه یافت، زمان شکستها پایان یافت و عصر پیروزیها آغاز شده است. شما نمیدانید امروز با چه کسی میجنگید. شما با فرزندان محمّد (ص) و علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) و با اهل بیترسولخدا (علیهمالسلام) و اصحاب او میجنگید. شما با قومی میجنگید که ایمانی برتر از همه انسانهای کره خاکی دارند. به یاری خدا پیروزیمان محقق است. اینک آن وعده غافلگیرکننده من به شما، شروع میشود. اینک روی آبهای ساحلی بیروت، ناوچه جنگی اسرائیل را که به تأسیسات و ساختار اقتصادی ما، خانههای مردم و غیرنظامیان تجاوز میکرد، ببینید که چگونه به همراه دهها سرباز صهیونیست در حال سوختن است و غرق خواهد شد....»