اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، «امامخمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین» نام دارد. این پژوهش توسط فاطمه نظریکهره انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انجام آن همت گماشته است. مؤلف در دیباچه خود بر این کتاب در باب سوژه آن، اینگونه به ایراد توضیح پرداخته است:
«پس از اتمام اولین انتخابات ریاست جمهوری و کسب اکثریت آرا از سوی بنیصدر، وی در پی برقراری حاکمیت و اثبات نظریات خود در بین قوای حکومت و حتی در سطح جامعه برآمد. با شروع جنگ تحمیلی، بنیصدر در مقام فرمانده کل قوا با سیاستهای نظامی سپاه و نیروهای مردمی به مخالفت پرداخت. سیاستهای دفاعی بنیصدر، بیشتر بر واگذاری زمین تکیه داشت و سعی میکرد از طریق اتکا به قدرتهای خارجی مشکل جنگ را حل کند. پس از ناکامیهای او در فرآیند جنگ تحمیلی، پشت جبهه و عرصه سیاسی کشور، محلی برای تنازعات وی با نیروهای خط امام شد. او این بار به مدد منافقین که قدرت میلیشیای جوان خود را بیش از اقتدار سپاه و کمیتهها در ذهن بنیصدر القا کرده بود، به جنگ امام آمد. تقابل جریان فتنه سال ۶۰ - که جبهه متحد ضد انقلاب را به همراه داشت- با نیروهای حزباللهی به نقطه اوج خود و زمان سرنوشتساز رسید. امام در سخنرانیهای متعدد بنیصدر را نصیحت میکرد، اما او با تکیه بر منافقان بر شدت مخالفتهای خود میافزود. امام سرانجام در ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ و طی حکمی به ستاد مشترک ارتش، رئیسجمهور را از فرماندهی کل قوا عزل کردند و در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. همزمان با خلع بنیصدر از ریاست جمهوری، سازمان منافقین به بهانه حمایت از جان بنیصدر، جنگ مسلحانه را با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی آغاز کردند. تشکیلات اهریمنی منافقین و گروههای همسو، هر چند درگیریها و آشوبهای متعددی را باعث شدند، ولی با پیروزی حزبالله، مجبور به انزوا یا فرار از کشور شدند. مهار این بحران از سوی حضرت امام، با صبر انقلابی در مواجهه با بنیصدر و سرسختی و مقاومت در قبال گروههای منافق فتنهگر، مدلی از مدیریت اسلامی به جامعه عرضه کرد و توانست کشور را از بحران پیچیدهای نجات و به سوی استقرار و ثبات سوق دهد.
کتاب امامخمینی و مهار فتنه بنیصدر و منافقین، در پنج فصل سازماندهی شده است؛ فصل اول به مفهوم فتنه، ویژگیها و عوامل پیدایش آن در جامعه و همچنین جریان نفاق و سیر شکلگیری آن در تاریخ اسلام اختصاص دارد. در فصل دوم با توجه به نقش محوری منافقین و بنیصدر در شکلگیری جریان نفاق در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰، ابتدا به معرفی آنها و سپس علل پیدایش جریان نفاق پس از انقلاب اسلامی و شیوههایی که منافقان برای کسب مشروعیت و مقبولیت در نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کردند، میپردازد. فصل سوم به روند تکوین اتحاد میان منافقین و بنیصدر اختصاص یافته است، در این فصل مواضع بنیصدر و منافقین نسبت به یکدیگر و رویدادهایی که پس از انقلاب به جریان این اتحاد کمک کرد، بررسی شده است. در فصل چهارم نقش امامخمینی در مهار فتنه نفاق و مواضع ایشان در برخورد با این جریان، ارزیابی شده است و در فصل پنجم سرنوشت فتنه نفاق و اقداماتی که سران فتنه پس از شکست در برنامههای خود در پیش گرفتند، بررسی شده است. کتاب با نتیجهگیری، اسناد و تصاویر مرتبط با موضوع کتاب خاتمه یافته است....»