قبول کنید وضعیت فعلی همه ما به نسبت جایگاه مادیای که داریم، میتواند بسیار سادهتر شود، یعنی همان سادهزیستی که با تحقق آن آوردههای بسیار خوبی به ارمغان میآورد. زیست ساده به ما فرصت میدهد اولویتهای مهم، صدرنشین انتخابمان باشند، یعنی این مهم هم در مادیات و هم در رفتار قابل تعمیم است.
زیست ساده به جای سادهزیستی
شاید اگر به جای مفهوم «سادهزیستی» بنویسیم «زیست ساده» بار مفهومی درویشمأبانه آن کمرنگتر شود. وقتی اسم سادهزیستی میآید، شاید اکثر ما فکر کنیم منظور همان سبک زندگی است که افراد باید کنج عزلت پیشه و به زندگی روی یک زیلو قناعت کنند.
تقریباً میتوان گفت همه چیز در این دنیا نسبی است، از زشتی و زیبایی گرفته تا فقر و ثروت چراکه عمدتاً همه چیز قابل قیاس است. سادهزیستی هم میتواند برای هر فرد یک مفهوم نسبی باشد، اما در حالت کلی زندگی ساده را میتوان برای این مفهوم در نظر گرفت.
قدیمیها میگفتند هر چقدر سبکبارتر، راحتتر از این دنیا میتوان دل کند. همین مفهوم قدیمی امروز جای خود را به واژههای جدیدی داده است که شاید نزدیکترین مفهوم به آن مینیمالیسم باشد. این مفهوم به معنی سادهگرایی است. در سادهگرایی سادهترین حالت یا حداقل میزان یا درجه از هر چیزی انتخاب میشود، یعنی ما اضافات را کنار میگذاریم و جا را برای چیزهایی باز میکنیم که نیاز اصلی ما خواهد بود.
اضافهها را از زندگیات حذف کن
مینیمالیسم ابتدا یک جنبش هنری بود، اما به مرور یک واژهای برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی انسانها شد. سبک مینیمال اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی بنیان گذاشته است. به همین ترتیب سبک مینیمال در زندگی معطوف بر حذف بخشهای اضافه هر چیزی و تمرکز دقیقتر روی مسائلی است که اولویت بیشتری دارند. وقتی دغدغه ما از داشتن چیزی کم میشود، آزادی بیشتری نصیبمان خواهد شد و در مقابل اضطراب و استرسمان به حداقل میرسد.
این شیوه زندگی به ما وقت بیشتری برای پرداختن به کارها و ساحتهای مورد علاقه مانند تفریح، ورزش، مطالعه و ... ایجاد میکند. با کاهش دادن میزان ترس از شکست، حس شادی و رهایی انسان و به مرور زمان، اعتماد به نفس را افزایش میدهد.
مینیمالیسم ابزاری است که ما را به حس رهایی میرساند؛ رهایی از نگرانی و اضطراب هر روزه، از افسردگی و از فرهنگ مصرفزدهای که همه و همه گرفتار آن شدهایم. در یک کلام رهایی از هر آنچه اضافه است. رهایی از اضافات همان لذت زندگی سبک یا زیست ساده است.
امروز بسیاری از مردم کشورهای دنیا فارغ از هر کیش و آیینی سعی دارند خود را به این مفهوم نزدیک کنند چراکه باور دارند سرو سامان دادن محیط اطراف ذهن را آرام میکند. شاید شما هم تجربه کرده باشید با مرتب کردن محیط زندگی یا محل کار خود مشغولیت ذهنی شما کمتر میشود و کارایی شما بالاتر میرود. اینچنین حس خوشحالی و خرسندی بیشتری خواهید داشت.
برده مادیات و تبلیغات نباشیم
بیشک حذف هر آنچه ارزشی به زندگی ما عطا نمیکند، فواید زیادی دارد، اما این خود انسان است که باید تصمیم بگیرد چه ضروریاتی را برای زندگی داشته باشد و از چه چیزهایی چشمپوشی کند.
مینیمالیسم قائل به این نکته است که انسان برده مادیات نباشد و تنها چیزهایی را بخرد که احتیاج دارد یا خوشحالش میکند. این مفهوم میگوید خرید ما نباید تحت تأثیر تبلیغات مکارانه و طمعکارانه نظام سرمایهداری باشد.
در واقع مفهوم مینیمالیسم هر چند عموماً شامل اجسام میشود، اما باز هم میتوان همانگونه که این مفهوم را از جنبش هنری به زندگی مادی هدایت کرد، به سایر ابعاد هم گسترش داد. چه چیزهایی اطراف ما وجود دارد که حفظ کردن آن اهمیت داشته باشد؟! بودن یا نبودن چه موضوعاتی قابل اهمیت است؟! مثال بارز این موضوع داشتن انواع شبکههای اجتماعی است که گاهی حتی فرصت ساده مطالعه یا گپ و گفت با عزیزانمان را میگیرد، حتی اگر برای هر شبکه تنها چند دقیقه وقت بگذاریم، به خود میآییم و میبینیم ساعتها درگیر آن بودهایم. شبیه همین مثالی که آورده شد، در بسیاری از مقولههای دیگر نیز با نادیده گرفته شدن، چرخش مثبتی در زندگی ما ایجاد خواهند کرد.
قناعت پیشه و مناعت طبع
آنچه به اسم سادهزیستی در عوام شناخته میشود همین مفهومی است که درباره آن صحبت میکنیم؛ مفهومی که در معنای فرهنگی ما به قناعت هم شناخته میشود. قناعت از نظر لغوی بسنده کردن به مقدار کم، صرفهجویی و خشنودی است به آنچه از روزی و معاش قسمت او میشود. در عرف قدما قناعت با اقتصاد مترادف است. قناعت یعنی تمرکز بر استفاده حداکثری و مفید و نیز مسرت و خوشحالی از داشتن و همچنین شفقت ورزی نسبت به کسانی که از موهبتها محرومند.
قبول کنید وضعیت فعلی همه ما به نسبت جایگاه مادیای که داریم، میتواند بسیار سادهتر شود، یعنی همان سادهزیستی که با تحقق آن آوردههای بسیار خوبی به ارمغان میآورد. زیست ساده به ما فرصت میدهد اولویتهای مهم، صدرنشین انتخابمان باشند، یعنی این مهم هم در مادیات و هم در رفتار قابل تعمیم است. کم کردن دغدغه داشتن، آزادی و آرامش بیشتری به ما میدهد که کاهش استرس را به دنبال دارد. ساده زندگی کردن به ما امکان میدهد برای انجام کارهایی که دوست داریم وقت بیشتری داشته باشیم. با کاهش دادن میزان ترس از شکست، حس شادی و رهایی پیدا میکنیم و به مرور زمان، اعتمادبهنفس بیشتری خواهیم داشت.
نکته آخر اینکه قناعت به معنای خست نیست و برعکس، آنکه روحیه قناعت دارد، مناعت هم دارد و از آنجا که به لحاظ شخصیتی فردی مستغنی است، مناعت طبع او نیز بالاست.