کد خبر: 1085222
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
جلوه‌هایی ماندگار از ساده‌زیستی پیشوایان
ساده‌زیستی در مکتب اسلام به معنای اعراض و پرهیز از نعمت‌های دنیوی نیست. ساده‌زیستی یک فرهنگ اصیل و متعالی است که به زیبایی در زندگی پیشوایان به چشم می‌خورد و نشان از شکرانه عمیق آنان از نعمات و برکات الهی دارد.

ساده‌زیستی در مکتب اسلام به معنای اعراض و پرهیز از نعمت‌های دنیوی نیست. ساده‌زیستی یک فرهنگ اصیل و متعالی است که به زیبایی در زندگی پیشوایان به چشم می‌خورد و نشان از شکرانه عمیق آنان از نعمات و برکات الهی دارد. ساده‌زیستی، یک ارزش معنوی است که هیچ تضادی با پیشرفت و فعالیت اقتصادی ندارد، بلکه برعکس، آدمی را به کار و تلاش دعوت می‌کند. ساده‌زیستی، یعنی به غایت دنیا را آباد کن، اما به اعتدال مصرف کن تا به مواهب خداوندی احترام بگذاری. فراز‌هایی از مصادیق این نگرش و منش ارزشمند را در سیره معصومین (ع) می‌خوانید.

کم‌هزینه و پرکار
امیرمؤمنان علی (ع) در مورد «صعصعه بن صوحان» می‌فرماید: «انک ما علمتُ حَسَنُ المعونه خفیف المؤونه، همانا تو تا آنجا که دانسته‌ام، یاوری نیکو و کم‌هزینه‌ای.»
همچنین آن حضرت در توصیف «زید بن صوحان» که در جنگ جمل به شهادت رسید، فرمود: خداوند تو را رحمت کند‌ای زید که به راستی کم‌هزینه و پر‌کار بودی.
امام علی (ع) از میان همه کمالات «صعصعه» و «زید» به این ویژگی مهم آنان (کم‌هزینه و پرکار بودن) اشاره می‌کند تا جایگاه ارزشی ساده‌زیستی برای همگان مشخص شود.
در اهمیت این مقوله ارزشمند همین بس که همه پیامبران الهی از آدم تا خاتم، به آن متصف بوده‌اند.
ساده‌زیست، اما آراسته
پیامبر اسلام (ص) نمونه کامل ساده‌زیستی است. امام علی (ع) در توصیف آن حضرت می‌فرماید: برای تو کافی است که رسول خدا (ص) را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی‌ها و عیب‌های دنیا و بسیاری خواری و زشتی‌های آن باشد، چه اینکه دلبستگی‌های آن از او گرفته شده و برای غیر او گسترده شده است، از نوش آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد.
آن حضرت در ادامه می‌فرماید: پیامبر (ص) روی زمین غذا می‌خورد و همچون بندگان می‌نشست و به دست خود کفشش را پینه می‌زد و جامه خود را وصله می‌کرد و بر الاغ بی‌پالان سوار می‌شد و دیگری را در کنار خود سوار می‌کرد.
رسول خدا (ص) از سیره پادشاهان و نوع نشست و برخاست و رفت و آمد و تشریفات آن‌ها سخت بیزار بود. مردی نزد پیامبر (ص) آمد تا با وی سخن گوید، اما، چون ایشان را دید، دستپاچه شد و به لرزه افتاد. حضرت به او فرمود: راحت باش، من که پادشاه نیستم، من فرزند همان زنم که گوشت خشکیده می‌خورد.
پیامبر اکرم (ص) در عین سادگی و دوری از تجملات دنیوی، پاک و پاکیزه و خوشبو و معطر بود، چنان که وقتی از مسیری می‌گذشت، رهگذرانی که پس از وی از آنجا می‌گذشتند، از بوی خوش آن حضرت می‌فهمیدند که پیامبر (ص) از آنجا عبور کرده است.
پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: خدای تعالی دوست دارد وقتی بنده‌اش نزد برادران خود می‌رود، با ظاهری آراسته روبه‌رو شود. آن حضرت از مردی که مو‌های ژولیده و لباسی کثیف داشت، انتقاد کرد و فرمود: بهره بردن از نعمت‌های الهی و نمایاندن نعمت، جزو دین است.
به مردم گوشت می‌خوراند و خودش نان خشکیده می‌خورد
حضرت علی (ع) و فرزندانش، پاسداران سیره نبوی بودند و در ساده‌زیستی از آن بزرگوار پیروی می‌کردند. آن حضرت می‌فرماید: به خدا سوگند، این جامه پشمین خود را آنقدر وصله کرده‌ام که از وصله‌کننده آن شرم دارم.
امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش روایت کرده که فرمود: علی (ع) در کوفه به مردم نان و گوشت می‌خوراند و خود طعامی جداگانه داشت. بعضی گفتند: کاش می‌دیدیم که خوراک امیرمؤمنان چیست؟ پس عده‌ای به طور سرزده به حضور امام رسیدند، غذای او چنین بود: تریدی (خرده‌ای) از نان خشکیده خیسیده به روغن که با خرمای فشرده آمیخته شده بود و آن خرما را از مدینه برای وی می‌آوردند.
ابواسحاق سبیعی می‌گوید: یک روز جمعه بر دوش پدرم سوار بودم و امام علی (ع) خطبه می‌خواند. دیدم آن حضرت دست خود را تکان می‌دهد، گویا با آستین پیراهنش خود را باد می‌زند. به پدرم گفتم: آیا امیرمؤمنان گرمش است؟ گفت: او گرما و سرما را چیزی به حساب نمی‌آورد، بلکه پیراهنش را شسته و، چون پیراهنی جز آن نداشته، آن را مرطوب به تن کرده است و چنین می‌کند تا خشک شود.
کدام زمامداری را می‌توان مانند امام علی (ع) یافت که خوراک و پوشاکش، چون ضعیف‌ترین مردم باشد و از این سیره نیکو تا لحظه وداع از این دنیا دست برندارد.
همه را در راه خدا داد
مشهور است که امیرمؤمنان علی (ع) باغی را که پیامبر (ص) درخت نشانده و با دست خود آب داده بود، به ۱۲ هزار درهم فروخت و وقتی نزد خانواده‌اش آمد، از آن هیچ نمانده بود و همه را در راه خدا داده بود. حضرت فاطمه (س) به وی گفت: می‌دانی چند روز است که ما خوراک نخورده‌ایم و گرسنگی بر ما چیره گشته است، پس چرا قدری از آن را نگه نداشتی؟ حضرت فرمود: چهره‌هایی زرد و دردمند را که نمی‌خواستم ذلت خواهش را در آن‌ها ببینم، مرا بازداشت از اینکه چیزی از آن را نگه دارم.
۱۲ وصله بر چادر دختر پیامبر (ص)
حضرت زهرا (س) نیز شاگرد مدرسه پیامبر (ص) و الگوی ساده‌زیستی است. وقتی سلمان فارسی چادر کهنه ایشان را دید که با لیف خرما ۱۲ جای آن وصله شده بود، متعجب گردید و با گریه چنین گفت: دختران قیصر و کسری در سندس و حریرند و دختر محمد (ص) روپوشی کهنه بر تن دارد که ۱۲ جای آن وصله شده است. آن حضرت گفت: یا رسول‌الله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است من و علی جز یک پوست گوسفند نداریم که روز‌ها روی آن به شترمان علف می‌دهیم و، چون شب فرا می‌رسد آن را فرش می‌کنیم و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار