تاریخ دفاع مقدس مملو از حماسههای مختلف است. در هر عملیاتی میتوان ردی از حماسهآفرینیهای رزمندگان را مشاهده کرد و بهتر متوجه کار بزرگ دلاورمردان ایرانی در هشت سال دفاع مقدس شد. یکی از حماسههای مهم نیروهای ایرانی در جریان عملیات فتحالمبین رقم خورد. عملیات غرورآمیزی که در فروردین ۱۳۶۱ انجام شد و ثمرات زیادی را برای جبههها به ارمغان آورد. رهبرمعظم انقلاب در دیدار چند روز پیش با کارگزاران نظام با اشاره به دستگیری صدام در جریان عملیات فتحالمبین، نکات جالبی را از آن روزها و کار بزرگ رزمندگان بیان کردند.
رهبر انقلاب در دیدارشان با بیان خاطراتی از روزهای دفاع مقدس درباره دستگیری صدام چنین فرمودند: «آن اوایل انقلاب صدام حسین وقتی که حمله کرد به ایران یک مصاحبهای کرد در نزدیک مرزهای ما، طرف نزدیک ایلام و آنجا یک مصاحبهای کرد، گفت مصاحبه بعدی هفته آینده در تهران! این جوری گفت. وعده داد به خودش به مستمعینش که هفته بعد بیایند تهران، تهران را فتح کنند و مصاحبه بعدی را بکنند. دیدید به چه سرنوشتی دچار شد در جنگ و بعد از جنگ. در جنگ در یکی از عملیاتها وضع صدام حسین به جایی رسید که نزدیک بود به وسیله بچههای سپاه دستگیر شود؛ یعنی در فتحالمبین واقعاً اگر چنانچه بچهها نیم ساعت زودتر میرسیدند، صدام را دستگیر میکردند؛ دررفت، شانس آورد.»
دلیری رزمندگان در عملیات فتحالمبین مثال زدنی است. آنها پس از شناساییها و برنامهریزیهای لازم در حالیکه به لحاظ امکانات نظامی و تسلیحاتی از دشمن بعثی ضعیفتر بودند، با دست خالی و با توکل و اعتقاد قلبی یکی از شاهکارهای زمان جنگ را رقم زدند. فتحالمبین اولین عملیات بزرگ ایران در دفاع مقدس بود و به نوعی پایهگذار آزادی خرمشهر و عملیاتهای بزرگ بعدی نیز به شمار میرود.
این عملیات از دوم تا دهم فروردین طول کشید که هشت روز میشود. عملیات کاملاً موفقی بود و رزمندگان توانستند با این عملیات مشترک در غرب شوش، اندیمشک، کرخه و دزفول بیش از ۱۰۰ گردان را وارد عمل کنند و حدود ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک کشور را آزاد کنند. منطقه شمال خوزستان تقریباً آزاد شد و نیروهای ایرانی در چند کیلومتری مرز قرار گرفتند.
امیر رزاقزاده که به طور تخصصی درباره عملیات فتحالمبین پژوهش میکند، درباره ماجرای دستگیری صدام در این عملیات به «جوان» میگوید: «اگر مرحله سوم و چهارم عملیات کمی زودتر انجام میگرفت به خاطر حضور صدام در منطقه میتوانستیم او را اسیر کنیم. نیروهای دشمن از ترس این موضوع جلوی یک آمبولانس را میگیرند، افرادش را تخلیه میکنند و از سمت چنانه که مقر لشکر و سپاهشان بود به سمت فکه فرار میکنند. اگر اینجا سرعت عمل وجود داشت صدام اسیر میشد؛ و یکی دیگر از حماسههای زیبای این عملیات توسط رزمندگان رقم میخورد.»
همچنین در کتاب «ظهور و سقوط صدام» به قلم کانکاگلین نیز به ماجرای دستگیری صدام اشاره شده است. نویسنده با اشاره به انجام عملیات فتحالمبین مینویسد: «طی عملیات مارس (عملیات فتحالمبین ایرانیها) شایعهای در بغداد دهان به دهان پیچید مبنی بر اینکه صدام در حین حضورش در جبهه فاصله چندانی با اسیر شدن نداشته است؛ شایعه صحت داشت. کاروان خودروهای زرهی صدام حین عبور از جادهای در نزدیک جبهه ناگهان در محاصره نیروهای ایرانی قرار گرفت و این در حالی بود که ایرانیها خبر نداشتند صدام را در محاصره خود دارند، تنها یگان عراقیای که در آن نزدیکی بود و میتوانست صدام را از اسیر شدن به دست ایرانیها نجات دهند، یگان تحت فرماندهی ژنرال ماهر عبدالرشید، همشهری تکریتی صدام و یکی از قابلترین ژنرالهای ارتش عراق بود.
اما الرشید با صدام قهر بود زیرا چند سال قبل عموی او در جریان یکی از پاکسازیهای صدام کشته شده بود. الرشید قبل از اینکه وارد عمل شود، کاری کرد که صدام شخصاً از او درخواست کمک کند و تلویحاً بابت مرگ عمویش از وی عذر بخواهد. صدام زیر بمباران شدید نیروهای ایرانی و در حالی که محافظانش او را در بر گرفته بودند تا هدف هیچ ترکش بمبی قرار نگیرد، سرانجام توانست رضایت ژنرال الرشید را برای کمک به خودش جلب کند. الرشید بلافاصله دست به کار شد و با اعزام نیروهایش توانست رئیسجمهور را از حلقه محاصره ایرانیها بیرون بکشد.»