شاید شما هم شنیده باشید که برخی از افراد آنقدر به دعانویسی ایمان و اعتقاد دارند که شبانهروز در حال مراجعه به دعانویسها هستند. دعا، دعانویسی، استخاره، سحر و جادو و از این قبیل مباحث، صحبتهایی است که در میان بسیاری از افراد مانند نقل و نبات است و برخی به آن آنقدر ایمان دارند که گاهی خداوند بزرگ را یادشان میرود و دست به دامان افرادی به عنوان دعانویس میشوند و برخی در نقطه مقابل اصلاً چنین چیزهایی را باور نداشته و تنها به راز و نیاز به پروردگار خود میپردازند. باشگاه خبرنگاران جوان در مطلبی به بررسی دعانویسی و اصل آن در اسلام و همچنین حکم شرعی پیرامون آن پرداخته است که با اندکی تلخیص در ادامه میآید.
دعانویس شخصی است که با استفاده از نوشتن متون دعا روی اجسامی مانند قفل و کلید و کاسه یا روی کاغذ ادعا میکند که میتواند مشکل مردم را حل کند. این افراد شیادانی هستند که جنبههای شرعی را رعایت نمیکنند و در موارد زیادی دیده شده که به جای حل مشکل، مشکلات مردم را دوچندان کردهاند.
گاهی برخی از طلسمهای شیطانی را به عنوان دعا به مراجعهکنندگان میدهند. در اوایل شاید در ظاهر، شخص تأثیری در زندگی خود ببیند، اما پس از مدتی با ورود اجنه و شیاطین به زندگی آن شخص، مشکلات پیچیده دامن افراد را میگیرد!
بهترین راه برای حل مشکلات و کسب توفیقات، استفاده از دعاهایی است که از معصومین (ع) رسیده و علما بدان توجه کردهاند. کتبی مثل مفاتیحالجنان که بسیار در حل مشکلات تأثیرگذار است و نمازی بسیار پرفضیلت مثل نماز جعفرطیار میتواند نمونهای از همین ادعیه باشد.
قرآن کریم میفرماید: «ادْعُواْ رَبَّکمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیةً إِنَّهُ لاَ یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»؛ «پروردگار خود را به زاری و نهانی بخوانید که او از حد گذرندگان را دوست نمیدارد.»
در این آیه شریفه خدای متعال بندگان را به مناجات و خواندن خویش فرا میخواند. نکتهای که وجود دارد این است که از واژه «رب» استفاده شده و این واژه نشاندهنده مقام ربوبیت پروردگار متعال است؛ یعنی انسان به این صفت پروردگار متعال توجه داشته باشد که اوست که پرورشدهنده است و تمام امور انسان به دست قدرت خدای متعال است.
نکته بعدی که از این آیه شریفه استفاده میشود، این است که خدای متعال به دعا و خواندن خدای متعال با حالت تضرع، خضوع و خشوع امر فرموده است. در سیره اهلبیت (ع) نیز دیده میشود که بکاء و خشوع در مناجات و دعا در رفتار آن بزرگواران دیده میشود.
راوی نقل میکند که قطرات اشک پیوسته از چشمان مبارک حضرت جاری بود و ایشان در حال گریه، دعا میخواندند، اما نکتهای که در دعا وجود دارد، این است که همراه با زاری و ناله و تضرع به درگاه الهی باشد.
نکته دیگر که از این آیه شریفه استفاده میشود، این است که میفرماید خدا را در خفا و پنهانی بخوانید. در سیره اهل بیت (ع) نیز میبینیم که مناجاتهای آن حضرات (ع) غالباً در نیمههای شب بوده است. در ادامه آیه شریفه میفرماید که خدای متعال معتدین را دوست ندارد. واژه «معتد» به معنای کسی است که تعرض و تعدی میکند.
اینکه در این آیه شریفه فرموده: «خداوند معتدین را دوست ندارد.» بیانکننده این نکته است که شخص دعاکننده باید دعا را با حالت التجاء بخواند و دعا برای مقاصد ناصحیح نکند، بنابراین در روایات آمده است که علیه دیگران دعا نکنید، دعا علیه دیگران یکی از مصادیق اعتدا است. دعا باید در جهت مصالح شخصی و در جهت مصالح امت اسلامی باشد.
انسان نباید دعای شر کند و دعای شر یکی از مصادیق اعتدا است و انسان باید همواره خواستههای خیر داشته باشد. در روایات آمده است که یک دعای پنهانی برابر ۷۰ دعای آشکار و علنی است.
خدای متعال در آیه شریفه دیگری از قرآن کریم میفرماید: «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا آن رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ.» – «و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید و با بیم و امید او را بخوانید که رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.» (سوره مبارکه اعراف، آیه شریفه ۵۶)
نکتهای که در این آیه شریفه وجود دارد، این است که کسانی که اهل دعا هستند، اهل فساد نیستند و در واقع اهل دعا، مصلح هستند، همچنین میفرماید که خدا را با بیم و امید بخوانید، یعنی دعاکننده نباید با حالت طلبکارانه خواستهای از خدا طلب کند، بلکه با حالتی بین خوف و رجا به درگاه الهی دعا کند و از او طلب حاجت کند.
انسان دعاکننده نباید از رحمت الهی مأیوس باشد، چون یأس از رحمت الهی از گناهان کبیره است که به مرتکبشوندگان این گناه، وعده عذاب داده شده است. قرآن کریم میفرماید: «وَلاَ تَیأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکافِرُونَ؛ و از رحمت خدا نومید مباشید، زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمیشود.» (سوره مبارکه یوسف، آیه شریفه ۸۷)
انسان باید حالت اعتدال در برابر خدای متعال داشته باشد، هم از نافرمانی و عذاب الهی بیم داشته باشد و هم به رحمت الهی امیدوار باشد، البته در روایات آمده است که انسان دعاکننده باید به اجابت الهی اطمینان داشته باشد.
دعا دو مرتبه دارد، یک مرتبه دعا، معاشقه با پروردگار است؛ یعنی عبد با مولای خودش عاشقانه مناجات بکند که این مرتبه عالی دعاست. بنده در مراتب بالای دعا اصلاً چیزی از خدای متعال طلب نمیکند، چون بینیاز است و خودش را از عوامل مادی بینیاز میبیند، رضوان و رضایت الهی برترین چیزی است که چنین بندهای از خدای خودش طلب میکند و تنها به فکر رضای الهی است.
بخشی از دعاهای اولیای الهی از سنخ این دعاهاست. امیرالمؤمنین علی (ع) به خدای متعال عرضه میدارد که خدایا اگر من تو را عبادت میکنم، از روی ترس از جهنم نیست. به شوق بهشت هم تو را عبادت نمیکنم، بلکه از آنجا که تو را شایسته عبادت یافتهام، عبادتت میکنم.
مرتبه دوم دعا، طلب حاجت از پروردگار است. اصل مسئله دعانویسی مورد تأیید اسلام است، در زمان اهل بیت (ع) افرادی به آن بزرگواران مراجعه میکردند و برای نیازهای مختلف مادی و معنوی خودشان از آن حضرات (ع) کمک میخواستند و ائمه (ع) نیز به آن افراد دعای خاصی میدادند.
گاهی ائمه (ع) به افراد، دعا برای شفای بیماری خاصی میدادند، بنابراین اصل دعانویسی البته اگر توسط شخص مهذب و خودساختهای صورت بگیرد، مورد تأیید است. اگر بنده، مطیع محض پروردگار باشد، خدای متعال به او عنایت خاصی میکند. حدیث قدسی داریم که خدای متعال فرموده است: «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی؛ بنده من، مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم.» بالاترین منصب رسول اکرم (ص) عبودیت ایشان بوده است، بنابراین زمین و آسمان، گوش به فرمان حضرت رسول (ص) بوده است.