پس از آنکه عملیات کربلای ۴ در پنجم دی ماه ۱۳۶۵ به اتمام رسید، عملیات کربلای ۵ درست ۱۴ روز بعد در ۱۹ دی ماه ۶۵ آغاز شد. از سال ۶۲ که ایران به عملیات سالانه بزرگ روی آورده بود و هر سال تنها یک عملیات بزرگ انجام میداد، سابقه نداشت که دو عملیات در فاصله زمانی کم از هم انجام بگیرند. اما علت شروع کربلای ۵ تنها دو هفته پس از عملیات قبلی چه بود؟
سال ۶۵ اوج دفاع مقدس بود. شش سال از شروع جنگ تحمیلی میگذشت و ایران از تیرماه ۱۳۶۱ حالت هجومی به خود گرفته بود و سعی داشت دشمن را در خاک خودش تعقیب و تنبیه کند. تا سال ۶۴ سیاست ورود قوای ایرانی به خاک دشمن متجاوز چندان موفقیتآمیز نبود. اما در زمستان سال ۶۴ عملیات والفجر ۸ توانست یک موفقیت بزرگ نصیب جبهه خودی کند و با تصرف شبهجزیره فاو، دسترسی عراق به آبهای آزاد تا حد زیادی مسدود شد.
انجام موفقیتآمیز عملیات والفجر ۸ بارقههای امید را در دل جبهه ایران از نو تازه کرد. از همین جا بود که فکر اعزام قوای یکصد هزارنفری محمدرسولالله (ص) برای تقویت جبههها در فکر مسئولان و فرماندهان زده شد و تبلیغات بسیاری هم برای جذب و اعزام این تعداد نیرو صورت پذیرفت.
تا زمان انجام عملیات والفجر ۸ به صورت میانگین ۱۰۰ الی ۱۵۰ گردان در عملیات بزرگ شرکت میکردند. همواره مباحثی بین فرماندهان سپاه و برخی از سیاسیون مطرح بود که باید برای یورش به اهدافی، چون بصره یا العماره و حتی بغداد، با ۵۰۰ گردان وارد عمل شد، اما این جمله سیاسیونی که میگفتند: «نمیتوانیم بند پوتین این رزمندهها را هم تأمین کنیم» طرح ۵۰۰ گردانی را مسکوت گذاشته بود. تا اینکه موفقیت در عملیات والفجر ۸ باعث شد اتفاقی بین این دسته از سیاسیون و فرماندهان میدانی دفاع مقدس صورت گیرد.
سال ۶۵ با اعزام سپاه محمدرسولالله (ص) به جبههها، قرار شد کربلای ۴ با ۲۵۰ گردان رزمی انجام گیرد. هنوز تا ۵۰۰ گردان فاصله زیادی بود، اما همین ۱۰۰ گردان نیروی اضافه نیز میتوانست گشایش خوبی را در عملیات آتی که کربلای ۴ بود، صورت دهد.
از بعد بینالمللی نیز پس از فتح فاو در زمستان ۶۴، کمکهای تسلیحاتی به عراق شدت گرفت. همچنین اهرم اقتصادی علیه ایران در تابستان ۶۵ به اوج خود رسید و با همراهی عربستان، کویت و دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس، نفت به بشکهای زیر شش دلار رسید. بنابراین فشارهای اقتصادی نیز ایران را بر آن داشت تا در عملیات آتی هر چه دارد به میدان بیاورد تا با تکمیل متصرفات فاو و رسیدن نیروهای ایرانی به شهر بصره، کار جنگ را یکسره کند.
لو رفتن عملیات کربلای ۴ و اتمام ۳۶ ساعته آن تمام اهداف و امیدهایی را که برای این عملیات بزرگ در نظر بود، تحتالشعاع قرار داد. اگر عملیات در همین مرحله تمام میشد، عمده سپاه محمد (ص) که از داوطلبان بسیجی بودند به خانههای خود برمیگشتند و جمعآوری مجدد این یکصد هزار نفر کار راحتی نبود. همچنین دو یگان لشکر فجر شیراز و تیپ ابوالفضل (ع) لرستان در محور ایذایی عملیات کربلای ۴ که منطقه شلمچه بود، موفقیت دور از انتظاری کسب کرده بودند که باعث شد فرماندهان به فکر انجام عملیاتی دیگر در همین محور بیفتند.
بنابراین پس از جلسهای که در پادگان گلف بین هاشمی رفسنجانی، محسن رضایی و فرماندهان لشکر انجام گرفت، تصمیم گرفته شد تا نیروها را ترخیص نکنند و این بار از منطقه شلمچه عملیات کربلای ۵ را انجام بدهند. از آنجایی که نیروهای اطلاعاتی لشکر فجر و تیپ ابوالفضل (ع) شناساییهای خوبی را در شلمچه انجام داده بودند، طرح انجام عملیات کربلای ۵ به سرعت ریخته شد و در نتیجه دو هفته پس از اتمام کربلای ۴، بزرگترین و سختترین عملیات طول دوران دفاع مقدس با نام کربلای ۵ در منطقه عملیاتی شلمچه آغاز شد.