سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در میان رویدادهای ثبت شده در جبهه دفاع از حرم، وقایع سرخی را میبینیم که طی آنها، چندین نفر از رزمندگان مدافع حرم در یک روز و نهایتاً به فاصله چند ساعت به شهادت رسیدهاند. روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۴ یکی از همین روزهاست. در این روز چهار نفر از رزمندگان مدافع حرم به نامهای روحالله قربانی، قدیر سرلک، اسماعیل زاهدپور و محسن فانوسی به شهادت رسیدند. قدیر سرلک و روحالله قربانی با هم در یک وسیله نقلیه بودند که مورد اصابت موشک هدایت شده دشمن قرار گرفتند و آسمانی شدند. محسن فانوسی و اسماعیل زاهدپور نیز در درگیریهای اطراف حلب به شهادت رسیدند. به مناسبت ششمین سالگرد شهادت این چهار شهید مدافع حرم، گذری کوتاه بر زندگی و خاطراتشان را تقدیم حضورتان میکنیم.
شهید روحالله قربانی تولد بعد از جنگ
زمانی که شهید روحالله قربانی به دنیا آمد، یک سال از اتمام دفاع مقدس میگذشت. او متولد اول خردادماه ۱۳۶۸ بود. کمتر از دو هفته بعد امام خمینی (ره) که گویی عهدی با شهدای دفاع مقدس داشت، درگذشت. در حالی که برخی تصور میکردند عصر خمینی و یارانش به پایان رسیده است، تولد روحالله قربانی و جوانانی از این دست، نشان داد راه امام که برگرفته از قیام عاشوراست تا قیام منجی ادامه خواهد یافت.
روحالله که بزرگ شده محله سنتی و قدیمی دولاب تهران بود، در یک خانواده مذهبی و انقلابی پرورش پیدا کرد. پدرش سردار داود قربانی از رزمندگان و فرماندهان دفاع مقدس بود که سالها در جبهههای جنگ تحمیلی جنگیده بود. مادرش هم زن مؤمنهای بود که ۱۵ سال پس از تولد روحالله درگذشت. مادری که آرزو داشت پسرش طلبه یا شهید شود و روحالله با شهادتش در جبهه دفاع از حریم اهل بیت، آرزوی مادر را محقق کرد.
شهید قربانی پس از اینکه به دوران نوجوانی رسید، فعالیتش را در بسیج آغاز کرد. تربیت او زیر نظر پدری که سالها در جبههها جنگیده بود، باعث شد او هم به راه و مرام شهدای دفاع مقدس علاقهمند بشود و کمی بعد روحالله لباس پاسداری به تن کرد و در نیروی قدس سپاه مشغول شد.
این شهید مدافع حرم در سال ۹۱ با دختری که از هر لحاظ شبیه او بزرگ شده بود، ازدواج کرد. همسرش نیز دختر یک نظامی و رزمنده دفاع مقدس بود و به این ترتیب، این دو جوان به خوبی همدیگر را درک میکردند؛ لذا وقتی روحالله تصمیم گرفت در جبهه دفاع از حرم شرکت کند، همسرش نیز با او همراه و موافق بود.
روحالله قربانی به عنوان نیروی قدس سپاه به سوریه رفت و پس از مدتی مجاهدت در جبهه مقاومت اسلامی روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۴ به همراه همرزمش قدیر سرلک در عملیات محرم به شهادت رسید. خودروی روحالله و دوستش قدیر در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار گرفت و این دو همرزم با هم به شهادت رسیدند. اما به دلیل وجود مهمات در خودرویشان، پیکرشان به شدت سوخت، چنانکه چیز زیادی از بدن مطهر روحالله باقی نمانده بود. پیکر شهید قربانی در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) در جوار محرم ترک و رسول خلیلی (که از دوستان شهید بود) به خاک سپرده شد.
شهید قدیر سرلک بسیجی پای کار
بسیجی شهید قدیر سرلک نیز همانند شهید روحالله قربانی متولد شهر تهران بود. در زندگی او و روحالله اشتراکات زیادی مانند پرورش یافتن در خانواده مذهبی و انقلابی دیده میشود؛ هرچند که قدیر پنج سالی از روحالله بزرگتر بود و به عنوان یک بسیجی در جبهه دفاع از حرم شرکت کرده بود.
سال ۱۳۷۹ زمانی که قدیر تنها ۱۶ سال داشت، اتفاقی در زندگیشان افتاد که خانواده را تا مدتها درگیر خود کرد. برادر بزرگتر قدیر در این سال مرحوم شد و این اتفاق، تأثیر زیادی روی او و پدر و مادرش گذاشت. اما این حادثه تلخ باعث نشد سالها بعد که قدیر میخواست داوطلبانه به جبهه دفاع از حرم برود، والدینش با تصمیم او مخالفت کنند.
قدیر نیز همانند روحالله از دوران کودکی و نوجوانی جذب بسیج و محیط مسجد شد. به گفته پدرش پای منبر بزرگ و از همان جا یاد گرفت که مسیر زندگیاش را چطور انتخاب کند. حضور شهید قدیر سرلک در بسیج آنقدر گسترده و ادامهدار بود که وظایف و سمتهای مختلفی را تجربه کرد؛ فرماندهی گروهان ۱۱۵ امام حسین (ع)، فرماندهی گردان ۱۱۸ امام حسین (ع)، فرمانده گردان ۱۱۴ امام حسین (ع)، ۱۰ سال فرماندهی پایگاه بسیج مسجد ۷۲ تن شهرک رضویه و فرمانده گردان، در دو منطقه یافتآباد و محلات از جمله فعالیتهای او بود.
شهید سرلک سال ۸۸ ازدواج کرد و از همان ابتدا نیز به همسرش توضیح داد که حضورش در بسیج و کارهایی که انجام میدهد چقدر برایش اهمیت دارد. به همین خاطر وقتی که تصمیم گرفت رزمنده مدافع حرم شود، هیچ کدام از اعضای خانوادهاش با او مخالفت نکردند و قدیر دو نوبت در جبهه دفاع از حرم حضور یافت و عاقبت روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۴ همراه همرزمش روحالله قربانی به شهادت رسید.
شهید اسماعیل زاهدپور نیروی نخبه و ورزیده
شهید اسماعیل زاهدپور متولد سال ۱۳۵۰ در کردکوی یکی از شهدایی است که روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۴ در حلب به شهادت رسید. هرچند که در خصوص روز شهادت او ۱۱ آبان ماه نیز ذکر شده است. شهید اسماعیل زاهدپور از تکاوران یگان صابرین تیپ مردم پایه نینوای گلستان و از مربیان آموزش پاراگلایدر و چتربازی و تخریب بود که پس از بازنشستگی با اصرار در جبهه دفاع از حرم حضور یافت و قبای شهادت به تن کرد.
زاهدپور یک نیروی نخبه نظامی به شمار میرفت. با اینکه در زمان شهادت ۴۴ سال داشت، از نظر جسمی بسیار ورزیده و کاربلد بود. سالها حضور در یگان ویژه صابرین و طی کردن انواع آموزشهای تخصصی و رزمی، باعث شده بود تا از او به عنوان یک مربی با تجربه برای نیروهای تکاور سپاه یاد بشود.
نکته بارز در زندگی شهید زاهدپور این نکته است که از ۱۳ سالگی توانسته بود خودش را به جبهههای دفاع مقدس برساند و سپس سالها در مناطق غربی کشور با ضد انقلاب و گروهکهای جداییطلب جنگیده بود. حضور در جبهه آن هم از سنین نوجوانی باعث شده بود اسماعیل با فرهنگ شهادت خو بگیرد و سالها پس از اتمام دفاع مقدس نیز گویی که گمشدهای داشته باشد، همواره به میادین سخت ورود کند و از خطرات باکی نداشته باشد.
او که در جوانی با دختر یکی از اقوامش به صورت سنتی ازدواج کرده بود، در هنگام شهادت دارای دو فرزند به نامهای علی و آرمیا بود. یکی از دوستانش در بیان خاطرهای از این شهید بزرگوار میگوید: «حاج اسماعیل عاشق شهید و شهادت بود و هرجا یادواره شهدا برگزار میشد با ذوق و شوق در آن مراسم شرکت میکرد و معتقد بود هرچه که در آن مراسم میل میشود تبرک است و شفا...» وقتی موسم دفاع از حرم آغاز شد، او که سالها حسرت دوری از دوستان شهید را میخورد، با اصرار توانست خودش را به میدان جنگ دیگری برساند و این بار در قامت یک مدافع حرم، اسلحه به دست گرفت و با تروریستها و تکفیریها به مبارزه برخاست. عاقبت خون سرهنگ حاج اسماعیل زاهدپور در آبان ماه ۹۴ مصادف با عاشورای حسینی به زمین ریخت و او نیز با قافله سرخ سالار شهیدان اباعبداللهالحسین (ع) همراه شد.
شهید محسن فانوسی پاسدار نمونه
شهید محسن فانوسی از دیگر شهدای مدافع حرم آبان سال ۹۴ در سوریه بود. محسن درست در همان سالی که جنگ تحمیلی شروع شد، در همدان به دنیا آمد و ۲۰ سال بعد، در سال ۷۹ در گردان ۴۳ رزمی مهندسی امام علی (ع) سپاه مشغول به کار شد. از آنجایی که علاقهمند به شهدای دفاع مقدس بود، سعی میکرد عمده مأموریتهایش در مناطق عملیاتی دفاع مقدس باشد. چنانکه ۱۳ سال در جهت پاکسازی میدان مین در مناطق مرزی کشور از جمله شمال غرب، جنوب و شلمچه و بسیاری از مناطق دیگر خدمت کرد و در سال ۹۲ به عنوان پاسدار نمونه انتخاب شد. محسن سال ۷۹ با همسرش آشنا شد و آنها دو سال بعد در آبان ماه ۱۳۸۱ عقد کردند. «آبان» در زندگی شهید فانوسی نقطه عطف بود. در همین ماه زندگی مشترکش را آغاز کرد و در همین ماه نیز به شهادت رسید و آسمانی شد. همسر شهید میگوید: «محسن در اکثر مواقع در مأموریت بود و میتوانم بگویم ما بیشتر از سه سال در کنار هم نبودیم، حتی یک هفته بعد از عروسی حدود یک ماه به مأموریت رفت، و از همان لحظه بود که سختیهای شغل محسن آغاز شد. حاصل زندگی مشترک ما دو فرزند است که محمد مهدی در سال ۸۵ و فاطمه زهرا در سال ۹۲ به دنیا آمد و ایشان با وجود اینکه در طول یک ماه تنها یک هفته در خانه بود، وظایف خود را بهعنوان یک پدر در نهایت دقت و بهطور کامل انجام میداد و از تعهدات شغلی خود نیز غافل نمیشد.»
از آنجا که شهید فانوسی از نیروهای نخبه تخریب و پاکسازی بود، پس از بالا گرفتن موضوع جبهه مقاومت اسلامی، تصمیم گرفت به دفاع از حرم برود و تجربه سالها فعالیتش در مناطق عملیاتی دفاع مقدس را به سوریه منتقل کند. او در حالی به جبهه میرفت که دخترش تنها دو سال داشت و رابطه عاطفی عمیقی بین او و دو فرزندش وجود داشت. اما شهید فانوسی که در سالهای فعالیت روی میادین مین آموخته بود برای رضای حق باید از تعلقات گذشت، به آوردگاه سخت سوریه ورود کرد و درست ۲۵ روز پس از اعزام در آبان ماه ۱۳۹۴ به شهادت رسید.