کد خبر: 1025738
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۹ - ۲۳:۴۴
ابعاد و پیامد‌های بین‌المللی اشغال لانه جاسوسی برای ایران در گفتگو با فرمانده وقت سپاه
تأیید امام خمینی باعث شد رفتار و موضع دست‌اندرکاران تصرف سفارت امریکا یک مقداری تغییر کند؛ اما مهم‌تر از آن، رفتاری بود که امریکایی‌هاانجام دادند یک قدرت‌نمایی به راه انداختند. بلافاصله بعدازاین وضعیت و رفتار امریکایی‌هابود که شرایط سفارت تغییر کرد تا سفارت در اختیار افراد باقی بماند
سرویس تاریخ جوان آنلاین: سفارت ایالات‌متحده امریکا به عنوان برهم زننده نظم اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی و محور شیطنت‌ها و ستاد ایجاد بحران برای جامعه سیاسی جدید ایران، مورد تنفر نیرو‌های انقلابی قرار گرفت و باعث تصرف این مرکز شرارت از سوی آحاد جامعه گردید. این عمل، سبب شد از سوی حضرت امام امریکا «شیطان بزرگ» خوانده شود و عملکرد نیرو‌های مذهبی به عنوان «انقلاب دوم» جامعه ایران شناخته شود. دکتر عیسی مولوی وردنجانی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در گفتگو با دکتر جواد منصوری، فرمانده وقت سپاه پاسداران و پژوهشگر تاریخ معاصر، ابعاد و پیامد‌های تصرف لانه جاسوسی برای ایران را مورد بحث قرار داده است. وی دلایل طولانی شدن تسخیر سفارت را مورد اشاره قرار می‌دهد و تأکید می‌کند برخی تمامی گرفتاری‌های کشور را مربوط به تصرف سفارت امریکا می‌دانند و می‌گویند اگر این قضیه اتفاق نیفتاده بود ما امروز با امریکا دوست بودیم و می‌توانستیم در اوج قدرت و عزت دنیا باشیم. اصلاً این‌طور نیست مگر در کشور‌های دیگری که سفارت امریکا را تصرف نکردند الان همه مسائلشان حل‌شده و به اوج قدرت و عزت رسیده‌اند، بلکه باید گفت دشمنی امریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ ارتباطی با تسخیر سفارت این کشور در ایران ندارد.

ابتدا توضیحی اجمالی پیرامون اشغال لانه جاسوسی و علت انجام این اقدام را بیان کنید و نقش شما در این رویداد چه بود؟

قبل از ورود به بحث نکته بسیار مهم در خصوص این موضوع و تحولات سیاسی و بین‌المللی دیگر که باید متذکر شد و در جریان بحث تأثیرگذار خواهد بود این است که هر پدیده و تحول سیاسی، اجتماعی و بین‌المللی را دقیقاً باید در شرایط خودش بررسی و تحلیل کرد. به عبارت دیگر اگر واقعه‌ای بعد از گذشت زمان و در شرایطی متفاوت با شرایط زمان آن پدیده تجزیه و تحلیل شود؛ مورخ به‌اشتباه رفته است و معمولاً این اشتباه بسیار تکرار می‌شود، بنابراین باید برای بررسی جریان تصرف سفارت امریکا زمینه‌ها، چگونگی و پیامد‌های آن را در آن دوره لحاظ کرد. باید شرایط سال ۱۳۵۸ ایران شناسایی شود و سپس به دنبال آن باشیم که در آن فضا و شرایط، آن اتفاق به چه دلیل واقع شد و چه آثاری داشت. به‌عبارتی دیگر این اتفاق در سال ۱۳۹۹ به‌گونه‌ای بسیار متفاوت تحلیل می‌شود. حتی ممکن است امروز ما تصرف سفارتخانه را به زیانمان بدانیم، ولی در سال ۱۳۵۸ اینگونه نبوده است. حداقل در تحلیل‌هایی که در آن دوره وجود داشت چنین نتیجه‌ای پیش‌بینی نمی‌شود.

جامعه انقلابی ایران در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به‌هیچ‌وجه قصدی برای درگیری با امریکا نداشت. به‌عبارت‌دیگر مسئولان جمهوری اسلامی یک سیاست کج دار و مریز بنیادی و اساسی را با امریکا پیش می‌بردند، زیرا می‌خواستند کشور را بسازند، انقلاب را تثبیت کنند، نظام جمهوری اسلامی ایران را شکل دهند و ساختار‌های آن را بسازند. به این خاطر لازم بود در یک محیط امن و آرامی این کار بسیار بنیادین و اساسی انجام گیرد. به این دلیل قصد درگیر شدن، تشنج و ایجاد مشکل با امریکا و نه با هیچ کشور دیگری جزء سیاست‌های انقلاب اسلامی نبود. اساساً منطق انقلاب اسلامی به دنبال تشنج‌آفرینی نیست، اما پس از انقلاب، این امریکا بود که از تیرماه ۱۳۵۸ شروع کرد به انواع توطئه‌ها در داخل کشور و در خارج کشور علیه انقلاب اسلامی، علیه ایران و علیه مقامات ایران، علیه سیاست‌ها و اقداماتی که در ایران صورت می‌گرفت. امریکایی‌ها انواع قطعنامه‌ها، انواع تبلیغات، انواع اتهامات، انواع دخالت در امور ایران را از تیر ۱۳۵۸ شروع کردند. اولین قطعنامه‌ای که در کنگره امریکا علیه ایران داده شد و از کشور‌های دیگر خواسته شد ایران را محکوم کنند و منزوی سازند در مورد این بود که چرا در ایران دادگاه‌های انقلاب تشکیل می‌شود؟ چرا یک عده‌ای محکوم می‌شوند و چرا یک عده اعدام می‌شوند؟ درحالی‌که این قضیه صددرصد داخلی بود و ارتباطی به دولت امریکا نداشت. بعلاوه اینکه کسانی اعدام می‌شدند که پرونده‌های خائنانه و جنایت‌کارانه علیه جامعه ایران داشتند، به همین دلیل امریکا به عنوان عامل اصلی وقوع انقلاب در ایران به شمار می‌رود. این‌ها به دلیل رفتار‌هایی که طی ۲۵ سال پس از کودتای ۲۸ مرداد تا سال ۱۳۵۷ انجام داده بودند باعث شده بود ملت ایران از منظری علیه سیطره نظام سلطه اقدام به انقلاب کنند. ملت ایران انتظار نداشت دولت امریکا این‌طور با این مردم و با این انقلاب و با این جریانی که در حال ساماندهی بر اوضاع داخلی خودش بود، برخورد کند.
این نکته کلیدی و مهمی است که امریکایی‌ها حامی جریان تجزیه‌طلب، گروه‌های معارض و ضدانقلاب در ایران و محرک دولت‌های منطقه علیه ایران بود، بنابراین امریکا اقداماتی را از تیرماه ۱۳۵۸ علیه ایران به‌صورت خیلی گسترده شروع نمود. البته در ایران اینگونه رفتار‌ها در اعلامیه‌ها و سخنرانی‌های مسئولان محکوم می‌شد، اما اقدام عملی علیه دولت امریکا تحقق نیافته بود تا اینکه اواخر مهر ۱۳۵۸ شاه وارد امریکا شد؛ این مسئله‌ای بود که برای ملت ایران بسیار گران آمد و خیلی سخت بود. دولت امریکا با این رفتار عملاً در مقابل ملت ایران دهان‌کجی کرد و این‌طور مقابل انقلاب ملت ایران ایستاد؛ شاهی را که باید به ایران تحویل می‌داد، شاهی که باید در ایران به خاطر رفتارش و جنایتش محاکمه می‌شد، امریکا محافظت کرد. این رفتار امریکا باعث شد عده‌ای نسبت به اقدام امریکا واکنش نشان دهند؛ البته از تصمیم آن‌ها نه حضرت امام و نه شورای انقلاب در آن مقطع، اطلاعی نداشتند. آن‌ها تصمیمی برای انجام اقدامی مشخص و صریح علیه امریکا نداشتند، بلکه تصمیم تصرف سفارت امریکا توسط عده‌ای از نیرو‌های جوان انقلابی و چند نفر از روحانیون گرفته شد. آنچه اتفاق افتاد که در واقع سپاه پاسداران در این واقعه وارد شد این بود که آقای لاهوتی به‌عنوان نماینده حضرت امام در سپاه به اعضای شورای فرماندهی سپاه که در آن مقطع بنده فرمانده سپاه بودم به مجموعه‌ها دستور دادند این حرکت را حمایت و کمک کنید و با آن‌ها هماهنگ رفتار نمایید. البته تصور اولیه این بود که آقای لاهوتی به‌عنوان نماینده امام خمینی این تصمیم را قبلاً با ایشان هماهنگ کرده است. چون این تصمیم کوچکی نبود که شخص آقای لاهوتی بتواند شخصاً بگیرد. به این خاطر ما به اعتبار اینکه این اقدام مورد تأیید حضرت امام است عمل کردیم.

تا به حال در مورد تصرف سفارت امریکا از منظر‌های مختلفی صحبت شده است، به نظر شما در میان روایت‌هایی که در خصوص این رویداد بیان شده چه مسئله‌ای مورد غفلت قرار گرفته است؟

به‌هرحال ۱۳ آبان ۱۳۵۸ سفارت تصرف می‌شود. چگونگی تصرف سفارت، داستانی دارد، اما یک نکته بسیار مهم است و آن اینکه تصرف سفارت بدون شلیک حتی یک گلوله و بدون زخمی شدن و بدون درگیر شدن اتفاق افتاد. یکی از عنایات فوق‌العاده عجیب خداوند بر ما بود. در آن روز یک حالت عجیبی داشتیم که چه خواهد شد؟ چگونه بتوانیم این وضعیت را مهار کنیم و به نتیجه برسانیم، اما لازم است دانسته شود یکی از مصادیق «النصر بالرعب» یعنی رعب در دل دشمن عامل پیروزی و موفقیت این تحول بزرگ شد. شاید برای برخی این نکته هنوز مورد توجه قرار نگرفته که چگونه حادثه سفارت به این سادگی و خیلی عادی اتفاق افتاد. در این زمینه کمتر کسی سخن گفته است؛ واقعاً یکی از عنایات خداوند بود. وقتی این خبر را از داخل سفارت به ما دادند که ما مستقر شدیم و کار تمام شد برای ما در ستاد مرکزی سپاه پاسداران در آن مقطع یک پیروزی عجیبی بود که احساس عجیبی بر ما چیره شده بود و فوق‌العاده خوشحال بودیم.

هدف از تصرف سفارت امریکا چه بود؟ آیا هدف اولیه محقق شد؟

نکته مهمی که در این رابطه باید متذکر شد این است که ابعاد بین‌المللی این واقعه بسیار مهم و قابل پیش‌بینی بود که تصرف سفارت بسیار مورد توجه محافل سیاسی بین‌المللی و رسانه‌ای قرار خواهد گرفت؛ لذا تصمیم برای تصرف سفارت امریکا با این هدف گرفته شد که ما مظلومیت خودمان، حق خودمان، دیدگاه‌ها و مواضع خودمان درباره امریکا، درباره انقلاب، درباره ایران را به گوش دنیا برسانیم و آن‌ها مستقیماً از زبان خود ما نظرات و مواضع و اهدافمان را بشنوند. در مورد این موضوع، فکر می‌کردیم ظرف چند روز انجام گیرد و نیازی نیست که بیشتر از این ما در سفارت باشیم، بنابراین تصور می‌شد که طی چند روز نظراتمان را به دنیا می‌رسانیم و سفارت را ترک می‌کنیم به همین دلیل تعدادی بیانیه از قبل آماده شده بود، تعدادی نیز در روز‌های اول و دوم در داخل سفارت آماده شد و با حضور خبرنگار‌ها این بیانیه‌ها خوانده و به سراسر دنیا مخابره شد. در واقع به‌نوعی ما به هدف اولیه خودمان رسیدیم؛ بنابراین انتظار می‌رفت این وضعیت ادامه پیدا نکند. اما چه اتفاقی باعث شد که تصرف سفارت امریکا ادامه یابد؟

دو اتفاق واقع شد که قضیه را تغییر داد. یکی اینکه حضرت امام بعد از گذشت یک یا دو روز، این اتفاق را تأیید کرد. ایشان این مسئله را خیلی واقعه مهمی تحلیل کردند. تأیید امام خمینی باعث شد رفتار و موضع دست‌اندرکاران تصرف سفارت امریکا مقداری تغییر کند، اما مهم‌تر از آن، رفتاری بود که امریکایی‌ها انجام دادند. امریکایی‌ها به‌جای اینکه منطق ما را بپذیرند و حق ما را به رسمیت بشناسند؛ به‌جای اینکه رفتار سیاسی کج دار و مریز ما بعد از انقلاب نسبت به خودشان را یک حرکت با ارزش و مثبت تلقی کنند؛ شروع کردند به معارضه با جامعه ایران، این‌ها تصور می‌کردند که با لشکرکشی، تهدید و آوردن ناوگان و نیروی ویژه در منطقه و ایجاد تبلیغات عجیب و قریب می‌توانند ملت ایران را بترسانند. یک قدرت‌نمایی به راه انداختند. از سوی دیگر شروع کردند در دنیا به‌نوعی با مظلوم‌نمایی علیه ایران تبلیغ کردن. بلافاصله بعد از این وضعیت و رفتار امریکایی‌ها بود که شرایط سفارت تغییر کرد؛ با این حرکت امریکا و آن موضع‌گیری حضرت امام، مجموعاً باعث شد سفارت در اختیار افراد باقی بماند.

واکنش سایر کشور‌ها در عرصه بین‌الملل در مواجهه با این رویداد چه بود؟

طبیعتاً این موضوع در سطح بین‌الملل انعکاس وسیعی داشت، اما واکنش رسمی و مشخصی از سایر کشور‌ها منعکس نشد. برخی کشور‌ها سخنان مقامات امریکایی را تکرار می‌کردند و خودشان صریحاً موضع نمی‌گرفتند. دو یا سه کشور در این زمینه بیشتر فعال نبودند. آن‌ها از مواضع امریکا علیه ایران حمایت کردند مثل انگلستان، اسرائیل و چند کشور کوچک دیگر، اما رسماً در دنیا، کشور‌ها بسیار کم در تصرف سفارت امریکا موضع گرفتند. غالب کشور‌ها در این مورد سکوت کردند. البته برخی دیپلمات‌ها و مقامات کشور‌ها به‌نوعی درخواست تخلیه سفارت و به‌نوعی درخواست تغییر این وضعیت را داشتند، اما درعین‌حال علیه ایران یا علیه این اقدام در هفته‌های اول خیلی کم موضع‌گیری شد.

به‌رغم تمام موفقیت‌های ایران، امریکایی‌ها بسیار ناراحت و عصبانی بودند. به‌خصوص اینکه تقریباً این حرکت با آغاز فعالیت‌های حزب دموکرات امریکا برای انتخابات ریاست جمهوری آینده، همزمان شد و آن‌ها احساس کردند این حرکت ضربه شدیدی به موقعیت رأی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری خواهد زد؛ لذا دولت امریکا با تمامی توان و بیش‌ازحد تصور، وارد درگیری با ایران شد و این نکته است که خیلی‌ها غافلند از اینکه چرا امریکایی‌ها عصبانی از این اتفاق هستند؛ بعد‌ها خودشان نیز اعتراف داشتند و اظهار ناراحتی کردند. کارتر اعتراف می‌کند ما هر آنچه در اختیار داشتیم علیه ایران به‌کار گرفتیم، اما موفق نشدیم و این طبیعتاً یکی از علل شکست کارتر شد و باعث روی کار آمدن ریگان شد که از جریان جمهوری‌خواه امریکا بود.

همچنین باید متذکر شد که اولاً این حرکت توسط دولت انجام نگرفت تا اینکه دولت‌های دیگر در این زمینه موضع‌گیری کنند. ثانیاً رفتار دولت امریکا عملاً باعث طولانی شدن و ادامه تصرف سفارت شد و به این دلیل دولت ایران هم استعفا کرد و با این کار مخالف بود و می‌دانست نمی‌تواند مقابل این حرکت بایستد و این حرکت بسیار مورد تأیید مردم و امام است، بنابراین ترجیح داد استعفا کند. تصرف سفارت، چون توسط مردم انجام‌گرفته بود و دولت در این مسئله نقشی نداشت، طبیعتاً سازمان‌های بین‌المللی نمی‌توانستند دولت ایران را محکوم نمایند؛ لذا سکوت کردند؛ البته دولت امریکا بسیار حرکت‌های تندی را انجام داد، ولی نتوانست سازمان‌های بین‌المللی را علیه ایران تحریک کند، بلکه سازمان ملل توصیه کرد با وساطت افرادی این عمل به پایان برسد و این بحران خاتمه یابد و این واسطه‌ها هم نتوانستند نقش خودشان را به خوبی ایفا نمایند؛ لذا عملاً میانجی‌گری دبیرکل سازمان ملل و بعضی افراد و دولت‌ها هم نتیجه‌ای نداشت.

آیا این واقعه با قوانین بین‌الملل مغایرت داشت؟

نکته‌ای که از همان روز‌ها مطرح بود این بود که آیا این حرکت با قوانین بین‌المللی مغایرت دارد یا نه. به‌صورت عادی بله، مغایرت داشت. چون سفارت‌ها حکم سرزمین حاکمیتی همان کشور را دارند. در واقع به‌منزله خاک هر کشوری تلقی می‌شود، اما یک نکته این است که اشغال سفارت امریکا در ایران توسط دولت ایران صورت نگرفته بود، بلکه مردم بودند که خودشان این اقدام را انجام دادند و مقامات ایران در جریان این عمل نبودند و توضیح داده شد که حضرت امام نیز در جریان تصرف سفارت نبود؛ لذا اینکه دولت ایران را به خاطر این تصرف، محکوم نمایند؛ این‌بی‌دلیل است، اما ادامه اشغال سفارت به خاطر رفتار امریکا بود. همچنان که انگیزه تصرف نیز به دلیل عملکرد امریکایی‌ها شکل گرفت. امریکایی‌ها رفتار بسیار نامناسبی از خودشان بروز دادند؛ چه در برخوردها، چه در تهدید‌ها و چه در اقداماتی که علیه ایران انجام دادند. انتظار جامعه ایران این بود که امریکایی‌ها بیایند عذرخواهی کنند، تغییر رفتار دهند و شاه را تحویل ایران دهند، اما آن‌ها این کار را نکردند، بلکه اقداماتی را علیه ایران انجام دادند که خشم مردم را افزود و باعث تداوم تصرف سفارت گردید، لذا دولت نمی‌توانست در مقابل این حرکت مردمی بایستد و به تعبیری لزوماً دولت حمایتی از تصرف سفارت نکرد، ولی در مقابلش هم نایستاد.

به‌رغم تقابل کلیت جهان کفر و مرتجعین با انقلاب اسلامی چرا فقط سفارت امریکا تصرف شد و نه دیگر کشورها؟
اولاً هیچ‌کدام از دولت‌های دیگر مانند امریکا اینچنین علنی مقابل ملت ایران نایستاده بودند. ثانیاً قرار نبود با دولت‌های دیگر درگیری اتفاق بیفتد و اختلاف به وجود آید. مشکل اصلی ما امریکا بود و ریشه مشکل را نیز خودش ایجاد کرده بود. اگر با کشور‌های دیگر مشکل داشتیم به‌صورت عادی با مذاکره مشکل را رفع و رابطه را برقرار می‌کردیم و نیازی به این شدت عمل نبود، بنابراین اینکه گفته می‌شود چرا تنها سفارت امریکا به تصرف نیرو‌های انقلابی درآمد به خاطر نحوه رفتار امریکا چه قبل و چه بعد از انقلاب با ملت ایران بود. امریکایی‌ها خسارت‌های سنگینی به کشور ایران زده بودند. همچنین مطرح شد که منطق انقلاب ایجاد تشنج در سطح بین‌الملل نبود، بلکه با راهکار‌های عقلانی به دنبال رفع تشنجات بین‌المللی در روابطش بوده است همچنان که در این چهار دهه اتفاق افتاده است.

آیا کشور‌هایی از این اقدام ایران الگوبرداری کردند؟

اولاً قرار نبود که چنین الگوبرداری در دنیا به وجود آید. ثانیاً به نظر نمی‌رسد که همیشه و یا در جا‌های دیگر دنیا شرایط مشابهی با شرایط ایران وجود داشته باشد، بنابراین انتظار تکرار قضیه به شکلی که در ایران اتفاق افتاد در سایر مناطق جهان شاید انتظار واقع‌بینانه‌ای نباشد، اما در مورد اینکه ملت ما به حرکت‌های ضدامریکایی در دنیا شدت بیشتری دادند و فعالیت بیشتری را ایجاد کردند؛ قطعاً تأثیرگذار بود. این مسئله‌ای است که خیلی‌ها به این قضیه تصریح کرده‌اند. حتی خود امریکایی‌ها. یعنی این اولین حرکتی در دنیا بود که آن ابهت و آن شکست‌ناپذیری و آن ادعا‌ها و ابرقدرتی امریکا را بر هم زد. این نکته‌ای است که تردید در آن نیست؛ لذا در این زمینه ایران تأثیرگذار بود. تا زمان تصرف سفارت امریکا حداکثر شعاری که در دنیا علیه امریکا داده می‌شد این بود که «Yankee Go Home» امریکایی برو به خونه‌ات، اما بعد از تصرف سفارت امریکاست که در دنیا شعار «مرگ بر امریکا» رواج پیدا می‌کند. تا آنجایی که امروز می‌بینید در داخل امریکا پرچم امریکا را مقابل کاخ سفید آتش می‌زنند اصلاً قبل از تصرف سفارت چنین مسئله‌ای یک توهم و غیرمنطقی و غیرواقع‌بینانه بود، اما الان دارد اتفاق می‌افتد امروز در غالب کشور‌های دنیا شعار مرگ بر امریکا در تظاهرات و صحبت‌ها و برنامه‌هایشان شنیده می‌شود، بنابراین از این نظر تأثیرگذار بود و آن ابهت و ابرقدرتی را شکست.

تأثیر این واقعه در منطقه و جهان برای ایران چگونه بوده است؟

دولت امریکا به دلیل غرور و تکبر و استکباری که دارد این واقعه برایش بسیار سنگین بود و در واقع می‌خواست به تمام دولت‌های دنیا نشان دهد کسی در دنیا حق ندارد علیه ما کاری انجام دهد؛ لذا تمام امکانات خودشان را علیه ایران از آن تاریخ تاکنون به‌کار گرفتند تا به خیال خودشان به هر شکلی در ایران تغییر رژیم را عملی سازند. در این زمینه مجموعه اقداماتی که انجام دادند آن‌قدر زیاد است که تا به‌حال علیه هیچ دولتی در دنیا این مجموعه اقدامات را انجام نداده‌اند، اما نتیجه‌اش این بود که انقلاب اسلامی توانسته است به‌رغم تمام دشمنی‌ها، تغییراتی را در زمینه فکری، فلسفی و حتی در زمینه سیاسی و تعاملات بین‌المللی در دنیا به وجود آورد و حتی طرفدارانی در خود امریکا داشته باشد. نکته‌ای که خودشان هم اعتراف دارند. آنچه خیلی اهمیت دارد این است که ایران از یک کشور جهان سوم و کشوری که نقشی در جهان بین‌الملل نداشت و کشوری که به‌عنوان حیاط خلوت امریکا شناخته می‌شد؛ امروز در دنیا به‌عنوان کشوری که مقابل امریکا ایستاده است، شناخته می‌شود. البته عده‌ای با این نوع مواجهه ایران موافق و عده‌ای مخالفند که ایرادی ندارد، ولی واقعیت قضیه این است که رئیس‌جمهور امریکا و کل دولت امریکا این‌ها شبانه‌روز می‌نشینند و فکر می‌کنند چگونه با ایران عمل کنیم. یکسره برنامه‌ریزی می‌کنند و عمل می‌کنند و تمام امکانات خودشان را هم به‌کار گرفتند، ولی همچنان بی‌نتیجه فعالیت می‌کنند.

چه بهره‌برداری سیاسی امریکا در این چهار دهه علیه ایران انجام داده است؟

با تداوم تصرف سفارت، این مسئله تبدیل شد به یک جنگ سیاسی، تبلیغاتی، اقتصادی و روانی امریکا علیه ایران و ادامه پیدا کرد؛ طراحی کودتا، تحریک کشور‌های مجاور به جنگ با ایران و به مسائل دیگر. از سوی دیگر با تبلیغات فراوان امریکایی‌ها روی این قضیه خیلی مظلوم‌نمایی کردند که دیپلمات‌های ما را اسیر کردند، زندانی کردند و در فشار روانی قرار دادند؛ این‌ها را در تاریکی و گرسنگی قرار دادند. خانواده این‌ها به دلیل اسارت همسرانشان، مورد شکنجه روحی قرار گرفتند. سپس خسارت مالی علیه ایران تعیین و بعد خیلی در دنیا تبلیغ کردند و گفتند عمل ایران خلاف قوانین بین‌المللی است و اگر واکنشی مقابل ایران صورت نگیرد ممکن است این کار علیه همه سفارتخانه‌ها الگو شود، بنابراین همه باید علیه ایران بسیج شویم. همچنین در رسانه‌های امریکایی به‌طور مداوم علیه ایران که یک حکومت تروریستی است. یک حکومت غیرقانونی است. یک حکومتی که با قوانین بین‌المللی رابطه‌ای ندارد؛ مرتباً تبلیغ می‌کردند. امروزه هم دنبال می‌کنند. این‌ها در برنامه‌های خودشان مسئله تصرف سفارت امریکا را یکی از مظلومیت‌های امریکا و یکی از عوامل توجیه فعالیت امریکا علیه ایران مطرح کرده‌اند و بعد از قضیه سفارت یک جریان راه انداخته‌اند که ایران یک بنیادگرایی اسلامی را دارد پایه‌گذاری می‌کند که همه دنیا را تهدید خواهد کرد.

چه بهره‌برداری سیاسی روشنفکران در این چهار دهه علیه جریان انقلابی به راه انداخته‌اند؟

نکته حائز اهمیت این است که برخی تصور می‌کنند اگر سفارت امریکا تصرف نمی‌شد امریکا اینچنین با ایران دشمنی نمی‌کرد. درحالی‌که اصلاً این‌طور نیست. ما موارد متعددی داریم که امریکا چندین دهه تبلیغات و جنگ علیه کشور‌های مختلف راه انداخته، درحالی‌که آن‌ها سفارت امریکا را اشغال نکرده‌اند؛ نظیرش کوباست؛ نظیرش برخی کشور‌های دیگر هستند، بنابراین این‌طور نیست که تصور کنیم اگر سفارت امریکا تصرف نمی‌شد امریکایی‌ها با ایران روابط خوبی داشتند و همکاری می‌کردند و مثل بقیه رفتار می‌کردند. اصلاً چنین نیست. برای اینکه اهداف امریکا در منطقه، در جهان، در مغایرتش با اسلام، با استقلال و با حرکت‌های ضد سلطه، به‌هیچ‌عنوان اجازه نمی‌دادند با ایران کنار بیاید. این‌یک بحث خیلی جدی است که نظرات متفاوتی در این زمینه وجود دارد و کاملاً قابل اثبات است. مثلاً شما مصر را در نظر بگیرید؛ ببینید در ۴۰ سال گذشته آیا جز نوکری اسرائیل و امریکا کار دیگری کرده است؟ ولی الان در چه وضعیتی است. به‌هرحال اگر این اقدام از نظر موازین بین‌المللی به تصور بعضی‌ها مغایرت داشته، ولی این به معنای این نیست که اگر این رویداد اتفاق نمی‌افتاد امریکایی‌ها با ایران یک رفتار عادی داشتند و انقلاب ایران را تأیید می‌کردند این‌ها یا امریکا را نمی‌شناسند یا انقلاب ایران را نشناخته‌اند؛ بنابراین در مورد این قضیه، یک سوءاستفاده عجیبی در داخل کشور توسط عده‌ای از غرب‌گرا‌ها و ضدانقلاب‌ها شده است و یک سوءاستفاده برای توجیه رفتار‌های خودشان صورت گرفته است. به این معنا که تمامی گرفتاری‌های کشور را مربوط به تصرف سفارت امریکا می‌کنند و می‌گویند اگر این قضیه اتفاق نیفتاده بود ما امروز با امریکا دوست بودیم و می‌توانستیم امروزه در اوج قدرت و عزت دنیا باشیم؛ این را خیلی مطرح می‌کنند. این یکی از مسائل مهمی است که بایددانست؛ اصلاً این‌طور نیست مگر در کشور‌های دیگری که سفارت امریکا را تصرف نکردند الان همه مسائلشان حل‌شده و به اوج قدرت و عزت رسیده‌اند که ما می‌رسیدیم و نکته بعد اینکه اگر ما سفارت را تصرف نمی‌کردیم مگر امریکایی‌ها علیه ما آرام می‌گرفتند. مگر در سال ۱۳۵۸ امریکا جریان تجزیه‌طلبی را در ایران راه‌اندازی نکرد؟ این‌ها تمام گروه‌های ضدانقلاب را علیه ما مسلح کردند. قریب ۴۰ سال است علیه کوبا فعالیت می‌کنند، چرا؟ برای اینکه کوبا نمی‌خواهد زیر سلطه امریکا برود. اولین سوءاستفاده از این قضیه، یک اقدام بسیار انحرافی و سوء استفاده از یک اتفاق به نفع خودشان و دفاع از امریکای ظالم و غاصب است. حقیقت این است که سوءاستفاده‌ای که از این قضیه شد این بود که می‌گفتند اگر سفارت اشغال نشده بود ما همه مشکلاتمان را حل کرده بودیم، درحالی‌که بسیاری از مشکلات کشور ما حاصل عملکرد مسئولان خودمان است و اگر قرار بود که عدم تصرف سفارت همه مشکلات را حل می‌کرد شاید نباید به‌زعم این افراد، انقلابی صورت می‌گرفت و اگر این‌طور بود خیلی از کشور‌های دنیا می‌بایست وضعشان خیلی خوب می‌بود. امروز در دنیا معروف است سفارت امریکا یعنی جاسوس‌خانه؛ یکی از دیپلمات‌های امریکا در سازمان ملل گفته بود علت این‌که امریکا سر پا است به دلیل این است که در جهان اگر یک سفارت امریکا وجود داشت تا الان سرنگون شده بود. تماماً جاسوس‌خانه هستند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار