سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: محمد رسولالله مجید مجیدی تنها فیلمی است که سینمای ایران با محوریت زندگی پیامبر اسلام (ص) ساخته است؛ فیلمی که سال ۹۴ در سینماها اکران شد و فروش نسبتاً خوبی هم داشت و تبلیغات زیادی برای اکران آن صورت گرفت، اما نتوانست آنطور که عوامل و سازندگان این اثر میخواستند اکران جهانی داشته باشد و پرونده این فیلم تنها با چند اکران محدود در خارج از کشور از جمله در ترکیه بسته شد.
اصلاً خوب نبود سینمای ایران با همه ادعاهایی که دارد پس از گذر چند دهه از انقلاب اسلامی حتی یک فیلم درباره رسول اکرم (ص) نساخته باشد. درخشش فیلم تاریخی الرساله به کارگردانی مصطفی عقاد فقید آنقدر بالا بود تا فکر تولید فیلم دیگری با محوریت زندگی پیامبر اسلام (ص) یک بلندپروازی هنری تلقی شود، اما این تلقی وجود داشت که هر فیلمسازی ممکن است از بعدی مغفول به یک سوژه نگاه کند و به طور عادی هیچ اثر هنری نمیتواند درباره جنبههای مختلف یک سوژه به شکلی تام و تمام عمل کرده باشد، با این حال «الرساله» مصطفی عقاد آنقدر به لحاظ جنبههای مختلف سینمایی خوب و پرقوام ساخته شده بود که ورود مجدد در عرصه فیلمسازی درباره پیامبر اسلام (ص) را بسیار دشوار میکرد و این دشواری البته نکته مثبتی بود چراکه میتوانست به رویکرد جدیتر در این باره کمک کند.
زیر سایه شاهکار مصطفی عقاد
نکته مهمی که درباره فیلم الرساله وجود داشت و شاید تا حالا مغفول مانده و خیلی به آن پرداخته نشده این است که این فیلم به طور مشترک مورد استقبال دو مذهب شیعه و سنی قرار گرفت چراکه مصطفی عقاد در ساخت فیلم حساسیتهای مربوط به مذاهب را در نظر گرفته بود. برای مثال ماجرای لیلته المبیت که به ماجرای خوابیدن علی (ع) در بستر پیامبر (ص) مربوط است در فیلم گنجانده شده است یا حضور دشمنشکن امام علی (ع) با وام گرفتن از شمشیر ذوالفقار در جنگ احد و نبرد ایشان با یکی از رزمآوران لشکر کفار به شکلی کاملاً سینمایی و فکرشده تصویر شده است، هر چند روایتهای فیلم کاملاً با کتب شیعه همخوان نبود، اما عقاد سعی کرده بود روایتی منصفانه و البته کاملاً جذاب و سینمایی از زندگی پیامبر (ص) ارائه دهد. ساخت فیلم درباره پیامبر (ص) آنقدر برای عقاد اهمیت داشت که سراغ برخی شخصیتهای شیعه نیز رفته بود. گفته میشود امام موسی صدر از جمله افرادی است که عقاد به دلیل حساسیتهای پژوهشی فیلم سراغش رفته است.
سینمای رحمانی
مجیدی، اما مدعی بود در ساخت فیلم محمدرسولالله قصد دارد ابعاد رحمانی شخصیت پیامبر اسلام (ص) را برجسته کند. شاید در وهله اول با شنیدن این سخن این فکر به ذهن خیلیها خطور کند که در فیلم الرساله کدام جنبه از شخصیت پیامبر اسلام (ص) برجسته شده است و آیا ابعاد رحمانی شخصیت ایشان در سایه قرار داشته است که با یک نگاه اجمالی میتوان گفت قطعاً اینگونه نیست. عقاد جنبههای مختلف شخصیت پیامبر (ص) را به شکلی متوازن ترسیم کرده آن هم در فیلمی که اساساً تصویر چهره پیامبر (ص) ممکن نبوده است. اشاره به سکانس سنگپراکنی کودکان به پیامبر (ص) در فیلم الرساله جزو برشهایی است که میتواند به خوبی مظلومیت و رحمانیت پیامبر اسلام (ص) را نمایان کند، هر چند هیچ فیلمساز یا نویسندهای نمیتواند در این ارتباط به طور کامل حق مطلب را ادا کند.
وقتی سینما کم میآورد
مجیدی در فیلم محمد رسولالله هیچ اشارهای به جنگهای پیامبر (ص) نمیکند، اما آیا حذف جنگ از زندگی پیامبر (ص) برای ترسیم بعد رحمانی شخصیت ایشان کفایت میکند؟ پاسخ منفی است. مجیدی گفته است برای اینکه بتواند بیشتر بر جنبه رحمانی زندگی پیامبر (ص) متمرکز شود، دوران کودکی او را انتخاب کرده است، اما آیا دوره زندگی پیامبر (ص) در جنگ با کفار خالی از رحمت بوده و اساساً اینجور نگاه کردن به زیست پیامبر اسلام (ص) نگاه درست و دقیقی است؟ در مقایسهای میان دو فیلم الرساله و محمد رسولالله میتوان به اینکه کدامیک از این دو اثر بیشتر در ذهن مخاطبان ماندگار شده است، اشاره کرد که به نظر میرسد در این باره فیلم الرساله با فاصلهای زیاد از فیلم محمد رسولالله پیشی میگیرد. صحنهها و سکانسهای فیلم الرساله به قدری دراماتیک و سینمایی ساخته شدهاند که به شکلی عجیب خود را در ذهن مخاطب تحمیل میکنند، اما در فیلم محمد رسولالله شاید حتی یک سکانس یا صحنه ماندگار هم نتوان سراغ گرفت. پسر بچهای که به قول مسعود فراستی با صدایی دخترانه قرار است به بعد رحمانی شخصیت پیامبر (ص) ارجاع دهد ولی این مقصود میسر نمیشود و ما تنها شاهد فیلمی به اصطلاح شاعرانه هستیم که به شکلی تصویری ارجاعاتی به تولد پیامبر اسلام (ص) و کودکی ایشان دارد. به لحاظ مفهومی نیز شاید تنها نکتهای که فیلم محمد رسولالله ارائه میدهد، تلاش یهود برای سر به نیست کردن پیامبر (ص) از دوره کودکی باشد و البته ماجرای عامالفیل که تنها با توسل به جلوههای ویژه کامپیوتری قرار است مخاطبان را خیره کند و مانند بسیاری از نماها و تصاویر به فیلم الصاق شده است. در واقع مجید مجیدی مخاطبانش را به ضیافت تصاویری شاعرانه میبرد و قرار نبود فیلم عمق و ژرفایی بیش از این پیدا کند.
با نگاهی به لیست عوامل اصلی پروژه محمد رسولالله مشاهده میکنیم که تقریباً همه عوامل اصلی آن جزو بهترینهای جهان بودند به جز تیم فیلمنامهنویس و عجبا که سینمای ایران همواره از ضعف فیلمنامه و درام رنج میبرد و اتفاقاً در ابعاد تکنیکی و فنی با رشد قابل ملاحظهای در این سالها مواجه بوده است. نگاهی به تیم فیلمنامهنویسان فیلم محمد رسولالله نیز نشان میدهد که انتخاب مجید مجیدی در اینباره چه اندازه متساهلانه بوده است.
کارشکنیهای دشمنان وحدت
محمد رسولالله البته با تعصباتی هم در برخی کشورها روبهرو شد. اینکه فیلمسازی ایرانی فیلمی درباره پیامبر اسلام (ص) ساخته است، مسئلهای بود که برخی سعی کردند از آن زمینهای برای اختلاف بسازند. این فیلم نتوانست در هیچ کدام از کشورهای مسلمان جهان اکران گسترده بگیرد و این با کارشکنیهای دشمنان وحدت اسلامی نیز مرتبط بود. خیلیها دوست نداشتند فیلمی ایرانی درباره پیامبر اسلام (ص) از سوی مسلمانان جهان دیده شود، اما به نظر میرسد اگر فیلم محمد رسولالله مجیدی قابلیتهای نمایشی لازم را داشت، به طور طبیعی جای خود را در میان دوستداران و دلدادگان پیامبر اسلام (ص) باز میکرد، اما از آنجا که فیلم سبک و سیاقی صرفاً شاعرانه داشت و از فیلمنامهای ضعیف رنج میبرد، نتوانست در این باره موفقیت چندانی به دست آورد.