کد خبر: 1015235
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۶:۴۵
نگاهی به مجموعه داستان «جشن جنگ»
«جشن جنگ» از جدیدترین کتاب‌های احمددهقان نویسنده دفاع مقدس است؛ کتابی که از ۱۰ داستان کوتاه تشکیل شده است.
رامین جهان‌پور
سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: دهقان از روزگاری می‌نویسد که جنگی بود و انسان‌های مخلصی بودند که بی‌ریا و بی‌ادعا از وطن‌شان دفاع می‌کردند؛ آدم‌هایی که نه دنبال رانت بودند و نه دنبال کارخانه و برج و بزرگ‌ترین رسالت زندگی‌شان ایستادگی در مقابل دشمن و جان را فدای وطن کردن بود، با این همه، اما احمد دهقان این بار در ساختار داستان‌هایش به یک پوست‌اندازی رسیده و انگار که در کتاب جدیدش نخواسته دوباره حرف‌های قبلی‌اش را ازلابه‌لای داستان‌هایش بازگو و در قصه‌ها و خاطراتش خودش را تکرار کند. نگاه دهقانی که در زمانی خود یک نویسنده و رزمنده بوده در کتاب جدیدش قدری تازه‌تر شده است.

خصوصاً در داستان اول و دوم این مجموعه یعنی «جشن جنگ» و «تانکچی ها» می‌توان این متفاوت نگریستن را احساس کرد. او در داستان اول کتاب یک اثر ضدجنگ نوشته است. داستان از زبان دختری به نام سارا روایت می‌شود که یک دانشجوی هنر است.

او به همراه همکلاسی‌هایش سیاوش و ابراهیم و چند تای دیگر که دانشجوی تئاتر هستند به پیشنهاد یکی استادهایشان تصمیم می‌گیرند نمایشی اجرا کنند؛ نمایشی از فرم «پرفورمنس» که همه چیزش باید طبیعی باشد و تماشاگران در آن سهیم باشند، اما دانشگاه مانع کار آن‌ها می‌شود و دانشجویان گروه تئاتر تصمیم می‌گیرند در اقدامی خودجوش این پرفورمنس را در یک زیرزمین شخصی اجرا و افراد زیادی را هم به آنجا دعوت کنند. دختر از پدر جانبازش می‌خواهد که برای دیدن نمایش‌شان بیاید، اما او استقبال نمی‌کند، چون معتقد است دیگر دوست ندارد خشونت و جنگ را از نزدیک ببیند. سیاوش شخصیت اول تئاتر تصمیم می‌گیرد سطلی آهنی بر سر بگذارد و جای سیبل قرار بگیرد.

آن وقت کارگردان از جمعیت می‌خواهد با تفنگ ساچمه‌ای یا همان بادی به طرف او شلیک کنند و جایزه بگیرند. تماشاگران پرهیجان بدن سیاوش را نشانه می‌گیرند و خونین و مالینش می‌کنند، اما سیاوش وقتی سطل را از صورتش برمی‌دارد و جلوی جمعیت می‌ایستد همه دلشان برایش می‌سوزد و کسی به او شلیک نمی‌کند. داستان اشاره‌ای تمثیلی دارد به کشته شدن آدم‌هایی که در جنگ حتی یک بار هم همدیگر را از نزدیک ندیده‌اند. از ضعف‌های داستان، شعاری شدن آن است، دیالوگ‌ها و توضیحاتی که از طرف کاراکتر‌های داستان مثل سیاوش و ابراهیم بیان می‌شود پر از شعار و مستقیم‌گویی نویسنده است که داستان را به سمت غیرواقعی بودن سوق می‌دهد. اما در داستان دوم یعنی «تانکچی‌ها» نویسنده سراغ سوژه‌ای رفته که تا به حال کمتر نویسنده‌ای از دفاع مقدس آن را روایت کرده است؛ بیکار شدن رزمندگانی که بعد از هشت سال جنگ جایی برای کارکردن و امرار معاش ندارند. تانکچی‌ها قصه مرد عیالواری به اسم بابا ابرام است که در زمان جنگ راننده تانک بوده و وقتی جنگ تمام می‌شود هیچ شغل دیگری بلد نیست و در ضمن سواد درست و حسابی هم ندارد، چون از نوجوانی در جبهه بوده است، در آخر داستان هم به خاطر بیکاری و فشار اقتصادی در زندگی، تبدیل به یک آدم روان‌پریش می‌شود. این مجموعه داستان توسط انتشارات نیستان در ۱۱۲ صفحه منتشر شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار