تلاشهاى فراوانى انجام گرفته که سبقت امیرالمؤمنین علی (ع) را کمارزش نمایش دهند و کم سن و سال بودن ایشان را بهانهاى براى بىارزش بودن پیشگامی ایشان وانمود کنند و براى دیگران نیز در این راستا فضیلتهایى ساخته شود تا مقدارى از فاصله بسیار زیاد میان آنها و امیرالمؤمنین (ع) کاسته شود.
اما در قسمت دوم تلاشهاى فراوان دشمنان اهل بیت نبوت براى سرپوش گذاشتن بر شخصیت علمی بىمانند ایشان همواره ناکام مانده و همیشه براى حل معضلات که همه اصحاب پیامبر (ص) در قبال آن عاجز و درمانده مىماندند بالاجبار به امیرالمؤمنین پناه آورده و از آن حضرت استمداد میکردند و ایشان نیز در همان لحظه و بىدرنگ پاسخ آن معضل بزرگ را بیان میکردند تا جایى که سرعت پاسخدهى ایشان براى همگان مایه تعجب و حیرت شده بود، غافل از اینکه منبع این علم بىپایان «کتاب مکنون» الهى است که در آن تمام رخدادهاى گذشته و حوادث حال و آینده جهان ثبت شده و حتى شخصى مدعى علم عبارت «سلونى قبل ان تفقدونى» امیرالمؤمنین (ع) را به زبان آورد، اما در پاسخ به اولین سؤال عاجز مانده و سر خجالت فرود آورد.
بهرغم ناکامی مکرر منافقان در توطئه علیه امیرالمؤمنین (ع) در ایام حیات رسولالله (ص)، بعد از رحلت ایشان انواع توطئهها به شکلهاى گوناگون ادامه داشت و پس از شهادت امیرالمؤمنین نیز همان رویه با بقیه ائمه معصومین (ع) همچنان ادامه داشت، که به تفصیل در کتب حدیث و تاریخ آمده است.
در همان زمان اندکى که امیر المؤمنین على (ع) فرصت محدودى را براى نشر علوم نهفته در وجودش بهدست آورد و بهرغم تحمیل جنگهاى وبرانگر علیه ایشان از سوى ناکثین و قاسطین و مارقین، ایشان در هر شرایطى از مردم براى طرح سؤالات گوناگون دعوت میکرد تا از راه پاسخ دادن به آنان دانش خود را انتقال دهد و دیگران از آن بهرهمند شوند و بارها حضرتش ابراز افسوس فراوان نموده که چرا مردم از این فرصت غیر قابل تکرار بهرهگیرى کافى نمیکنند و حتى در آخرین لحظات زندگى و در کمال ضعف جسمانى نیز به کسانى که براى دیدار آخر آمدهاند میفرماید سلونى قبل ان تفقدونى که این دعوت با وخامت حال ایشان باعث میشود امام حسن مجتبى (ع) که در کنار بالین پدر خود حضور داشتند به مردم بگوید: «سلوا و خفّفوا» یعنى سؤال کنید، اما به طور مختصر که باعث فشار بر امیرالمؤمنین (ع) نشود.
متون خطبهها و سخنان گهربار ایشان با همه سختىها در لابهلاى منابع حدیثى و روایى و تاریخى و ادبى مذاهب مختلف آورده شده است که برجستهترین کتابها که در عصر ما بهطور گسترده در دسترس جهانیان میباشد کتاب شریف «نهجالبلاغه» تألیف مرحوم شریف رضى (رضوان الله علیه) است که در آن گزیدههایى از خطبهها و کلمات و نامههاى مولىالموحدین جمعآورى شده است، و الحمدلله توفیق دسترسى به متن تقریباً کامل آن گزیدهها نصیب این بنده حقیر شده که با صرف بیش از ٢٨ سال تحقیق در کتابخانههاى مهم جهان و با استناد به بیش از ١٢٠٠ عنوان منبع به نام «تمام نهجالبلاغه» تهیه و انتشار یافته و بحمدالله مورد تأیید و استناد مراجع عظام و اساتید والامقام حوزههاى علمیه و دیگر محافل دینى و دانشگاهى قرار گرفته و اخیراً آغاز تدریس آن کتاب در حوزه علمیه قم نیز گزارش شده است، که بهرغم تحقیقات بسیار گسترده انجام شده آنچه در این کتاب آمده نیز مقدار بسیار اندکى از مجموعه تدوین شده سخنان بىمانند مولاى متقیان است، و تا جایى که در تاریخ آمده در طول بیش از ٢٠ سال حکومت فاطمیون در شمال آفریقا در نمازهاى جمعه فقط از خطبههاى امیرالمؤمنین استفاده میشده است که متأسفانه اکنون اثرى از آن مجموعه نیست.
به هر حال مسلمانان و جامعه بشرى که رسولالله «مدینه العلم» الهى را از دست داده و فرصت کافى براى بهرهمندى از امیرالمؤمنین «باب» آن «مدینهالعلم» را نیافته و پس از آن حضرت دیگر چندان امکانى براى نشر علوم الهى توسط ائمه اطهار وجود نداشت و حکام جور بنىامیه و بنىعباس با هرچه تنگتر کردن دایره ارتباط میان امامان و جامعه نسلها را از بهرهمندى از علم آنان محروم کردند و از سوى دیگر سلاطین غاصب براى جایگزینى در مقابل ائمه اهل بیت از کسانى که چند صباحى در محضر یکى از آنان کسب علم بودند سوءاستفاده نموده و به نام آنان مذاهبى را تأسیس و از آنان براى کسب مشروعیت دینى حکومت خود استفاده لازم را کردند.
شیخالائمه.
اما در مرحله فروپاشى حکومت بنىامیه و قبل از استقرار بنىعباس فرصت مناسبى به دست آمد تا امام محمد باقر و امام جعفر صادق (علیهماالسلام) بتوانند دایره تنگ محاصره را شکسته و هزاران نفر از نخبگان جامعه اسلامی را از علوم اهل بیت بهرهمند سازند که زمان این فرصت براى امام محمد باقر (ع) کمتر و براى امام جعفر صادق (ع) بیشتر بود، که تعداد شاگردان امام باقر در منابع ٤٦٢ نفر آمده ولى شاگردان امام صادق را بالغ بر ۴ هزار نفر آوردهاند، که این اختلاف عدد بیانگر اختلاف شرایط براى آن دو امام معصوم است، به اضافه اینکه مدت مناسب براى نشر علوم براى امام باقر کوتاه بوده ولى این فرصت براى امام صادق بسیار طولانىتر بوده، تا جایى که ایشان به عنوان «شیخالائمه» نام یافتهاند.
به علت تعداد بسیار بیشتر شاگردان امام صادق (ع) و طولانىتر بودن زمان نشر علوم الهى از سوى آن حضرت و با انتشار شاگردان فرهیخته ایشان در سرتاسر سرزمین پهناور اسلامی و بیان روایتها از زبان ایشان و گرویدن مردم از طریق شاگردان امام جعفر صادق (ع) به مکتب اهل بیت (علیهمالسلام) اسم جمع وابسته به علوم اهل بیت «جعفریه» شناخته شده همانطور که جمع پیروان امیرالمؤمنین على (ع) که ایشان را وصی بلافصل و خلیفه بر حق رسولالله (ص) میدانند و از علم بیکران ایشان بهره گرفتهاند شیعه نامیده میشوند، که این دو انتساب در یک راستا هستند و همه امامان معصوم مکرراً اعلام نمودهاند منبع اصلى تمام گفتههایشان به امیرالمؤمنین (ع) منتهى میشود که آن حضرت نیز علوم خود را از محضر رسولالله کسب نموده و ایشان از راه وحى به علم مکنون الهى دست یافتهاند، که حدیث مشهور «سلسلهالذهب» روایت شده از امام رضا (ع) نمونهاى از آن است، در حالى که دیگران براى استفاده از علم رسولالله به دور از راه اهل بیت رفته و متوسل به کسانى شدهاند که بهره چندانى از منبع الهى نبردهاند و بعضى از آنها اصلاً مدت زمان اندکى بیش از گرویدن آنان به دین مبین اسلام نگذشته بود که رسولالله از دار دنیا رحلت فرمودند و فرصت بهرهگیرى چندانى از تعالیم اسلام از زبان رسولالله (ص) را نیافتند. از این رو پیروان مذهب امام جعفر صادق (ع) همان شیعیان امیرالمؤمنین على بن ابىطالب علیهماالسلاماند که پس از امام صادق نیز دانش خود را از دیگر ائمه معصومین (علیهمالسلام) فراگرفتهاند و امروز نیز در انتظار ظهور آخرین چهره از دودمان نبوت و ذخیره الهى هستند تا به دست مبارک آن حضرت هدف نهایى از بعثت انبیای الهى که همانا گسترش عدل و داد در جهان و نجات بشریت از ظلم و بىعدالتى حاکم بر سرتاسر گیتى است محقق گردد. انشاءالله تعالى.
انهم یرونه بعیداً و نراه قریباًً
*محقق و نگارنده کتاب شریف تمام نهجالبلاغه