سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: دوستی مقوله جالبی است. اصولاً نامش یک انرژی مثبت به انسان منتقل میکند. من و شما هر روز شاید بیش از ۱۰ بار از واژه رفیق یا دوست استفاده میکنیم. تلفنی با او حرف میزنیم، اسمش را در صفحات مجازی تگ میکنیم. تولدش را تبریک میگوییم یا برای خوشحال کردنش حاضریم هر کاری بکنیم. این واژه برایمان سطحی و دم دستی شده، اما خدا میداند که انتخابش چه تأثیری میتواند در روند زندگی و قله آروزهایی که پیشرو داریم، ایفا کند. این عادی شده که برای زیبایی کلام از رفیق استفاه کنیم و همه را در حالی که نمیشناسیم، دوست عزیز خطاب کنیم. چرا که نه؟ هم جذاب است و هم تأثیرگذار، اما بد نیست در خلوت با خودمان یک بار سطح این دوستی و رفاقتها را مرور کنیم. ببینیم با خودمان و رفقایمان چند چندیم. اینکه چقدر از آنها تأثیر میگیریم و روی چند درصد از زندگی ما تأثیر مستقیم دارند.
در یکی از سفرهای جذاب خانه به خانهام که تحت تأثیر مستأجری رخ میداد، با زنی همسایه شدم که وسواسی بود. تمیز و حساس و بسیار وسواسی. از آنهایی که وقتی خانهاش میرفتی حتی کنترلها روی میز در یک امتداد بودند. همه جا برق میزد و همه چیز به طرز دیوانه کنندهای مرتب بود. آنقدر که به عنوان یک فرد بالغ میترسیدم به مبل تکیه دهم و جایی یا چیزی از تماس دستهایم آلوده شود. حالا آشپزی با دور کند و شستن هر روزه سرویسها بماند. مراوده باعث شد شبیه او شوم. وقتی خانهام میآمد معذب بودم و هر روز در کشیدن جارو برقی رقابت میکردیم. وقتی به خودم آمدم که داشت دیر میشد و من کاملاً شبیه او شده بودم. ساعتهای نوشتنم به شدت کم شده و در عوض ساعتهای تمیز کردنم به شدت افزایش یافته بود. در تجربه بعدی همسایههام به شدت اهل تجملات بودند. سواد آکادمیک نداشتند و اکثرشان زود ازدواج کرده بودند. هر وقت کنارشان مینشستم به رخ کشیدن قطر النگو بود و مبلهای گرانی که از فلان شرکت معروف خریده بودند. آنها چیزی از کتاب و فرهنگ نمیدانستند، اما در عوض آمار تمام حراجیها و فروشگاههای شهر را حفظ بودند. نه آنها مرا درک میکردند و نه من آنها را. یا در خانهای دیگر در نقطهای بالاتر کودکم کلاس نقاشی را رها کرد تا بیشتر برای بازی با دوست جدیدش وقت داشته باشد. من دوست داشتم هر دو با هم در یک کلاس ورزشی ثبتنام کنند، اما زن همسایه مخالف بود و اعتقاد داشت تا هفت سالگی باید فقط بازی کنند و فارغ از هر اجتماعی باشند.
احتمالاً شما هم تجربههایی از این دست داشتهاید که با تغییر محل سکونت، مسیر زندگیتان تغییر کرده است. کنار یکی علاقهمند به گل شدهاید و برای مدتی سرگرم جمع آوری انواع گلها شدهاید. یکی شما را به آشپزی علاقهمند کرده و با او در پختن کیک و غذاها رقابت کردهاید. یا یکی شما را ورزشکار کرده است. مهم است که با چه کسی همنشین میشوید. مهم است که قبل از خانه خریدن یا اجاره، اهالی ساختمان یا حتی محله را بشناسید. آنها به طور ناخودگاه تأثیر زیادی روی فعالیت و شخصیت شما خواهند داشت. غیر از بحث مالی سعی کنید سراغ خانههایی بروید که از حداقل تفاهم برخوردار باشید. اگر شما اهل ورزش باشید، اما همسایهها حتی با یک دویدن ساده بیگانه باشند، شما را مأیوس خواهند کرد. یا اگر اهل درس نباشند، ادامه تحصیل شما را کاری بیهوده خواهند خواند و شما در آنجا احساس غربت خواهید کرد. بیش از خودتان خانه میتواند نقش مهمی در تربیت فرزند ایفا کند. اینکه با چه کسانی دمخور میشوید بسیار مهم است. ممکن است تمام خلاقیتهای کشف نشده نوجوانتان یکباره ظاهر شود یا در یک فرآیند دوستی نادرست، همه آموختههای شما به عنوان والد نیز هدر برود. مهم است که به لحاظ فرهنگ وارد چه منطقهای میشوید. اگر در یک مجتمع پسرها مدام در حال سیگار کشیدن باشند یا اهالی مجرد در حال مهمانی گرفتن کمکم فرزند شما نیز طالب چنین شرایطی خواهد شد. اگر دوست شما اهل درس و مطالعه باشد حتماً فرزند شما را برای داشتن رتبهای عالی تشویق میکند، اما اگر چنین دغدغهای نداشته باشد، احتمالاً خواهد گفت که به بچهات سخت نگیر و بگذار از زندگیاش لذت ببرد. با وجود چنین دوستی نمیتوانید انتظار رتبهای خوب در کنکور داشته باشید. یا دوستی که تفریح هر روزش چاق کردن قلیان باشد و شما را به یکی دو کام دود سرطانی دعوت کند، بعد از مدتی شما نیز آلوده این جذاب لعنتی و کشنده خواهید شد. اصلاً خیلیها میان همین برو بیاهای دوستانه گرفتار شدهاند.
دوست میتواند سلیقه شما را تغییر دهد. تا الان عاشق شعرهای نیمایی بودهاید، اما ماندن کنار دوستی که غزل میسراید و مدام حافظ و سعدی میخواند شما را هم به این سبک علاقهمند میکند. دوستتان ریاضی را انتخاب میکند و شما بهرغم تواناییهایتان در علوم انسانی، همان رشته را انتخاب میکنید تا دوستی شما پایدارتر شود. پس دوست خیلی تأثیرگذار است. اگر میخواهید انسان موفقی شوید حتماً با دوستانی موفق و پرتلاش مراوده کنید. اگر میخواهید به همه خواستههای خود برسید لازم است دوستان برتر از خودتان برگزینید تا رسیدن به جایگاه او چالش همیشگی شما در کسب موفقیت باشد. دوست شما میتواند تواناییهای شما را با قدرت خارقالعادهاش سرکوب کرده یا هر روز در گوشتان تمام توانایی و استعداد شما را زمزمه کند و وادارتان کند دست از کرختی بردارید و دنبال شکوفا شدنش بروید. دوست شما میتواند تنبل باشد و ظهرها با شما تماس بگیرد. یا میتواند سحر خیز باشد و شما را برای ورزش کردن و شروع یک روزمرگی عالی سر حال بیاورد.
دوست یک قدرت جادویی دارد که میتواند شما را کتابخوان کند و حتی در مکالماتش با شما بخشی از آنها را بخواند یا اهل خرافات و باور کردن فضای مجازی باشد و هر روز یک سوژه جدید برای بحث کردن پیدا کند.
دوست میتواند پر از هدف و انگیزه باشد و خیلی در فضای مجازی نباشد یا مدام پست و استوری بگذارد و شما را وادار کند لایک کنید و خودتان هم درگیر این دنیا شوید.
دوست میتواند اعتقادات شما را سست یا محکم کند. میتواند پای شما را به روضه بکشاند یا نظرتان را درباره دین و مذهب به کلی تغییر دهد.
دوست شما میتواند شما را ساده زیست یا غرق در زرق وبرق دنیا کرده و هر روز بیشتر گرفتارتان کند. تمام اینها تنها بخشی از قدرت جادویی یک دوست است که میتواند زندگی ما را زیر و رو کند.
دوستی و همنشینی و رفاقت میتواند اتفاقات بزرگی رقم بزند. دوستیهایتان بیکلک و برقرار و دلتان زلال و خوش باد!