کد خبر: 998710
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۲:۴۵
تحلیلی بر قدرت فرماندهی شهید علی صیادشیرازی
شهید علی صیادشیرازی از فرماندهان سرآمد ارتش جمهوری اسلامی بود. مردی بااخلاق و باروحیه که حضورش در سخت‌ترین لحظات موجب گره‌گشایی می‌شد. شهید صیادشیرازی را نه تنها ارتشی‌ها بلکه نیرو‌های سپاه پاسداران هم دوست داشتند. او با آن سیمای آرام، محبوب قلب میلیون‌ها ایرانی بود؛ ایرانیانی که مجاهدت‌ها و دلاوری‌های او را در مقاطع دشوار دفاع مقدس فراموش نکردند و همواره با غرور از فرمانده غیورشان صحبت می‌کنند.
آرمان شریف
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: عملکرد صیادشیرازی از همان روز‌های دفاع مقدس مورد توجه کارشناسان نظامی بین‌المللی بود. هوش و درایتش در عملیات‌ها مشهود بود. نیرو‌ها با عشقی وصف‌نشدنی در خدمت فرمانده‌شان بودند و با جان و دل به دنبال اجرای فرمان‌هایش بودند.

نویسنده نشریه مالین چاپ فرانسه در ۱۳۶۲ خورشیدی سپهبد صیادشیرازی را این‌گونه توصیف می‌کند: برای صیادشیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، کلید پیروزی به تانک و موشک بستگی ندارد بلکه تنها به اعتقاد به خدا بستگی دارد. قدی کوتاه، نگاهی روشن و دست‌هایی که با انگشتر عقیق صاف روی میز ستاد مشترک روی هم قرار گرفته‌اند. این متخصص توپخانه که دوره تخصصی خود را در امریکا گذرانده و امروز نیروی زمینی ارتش ایران را هدایت می‌کند، از فرمول‌ها نمی‌ترسد. او با سادگی می‌گوید: من یک سرباز اسلام هستم.

اعتقاد قلبی به خدا چنان در منش شهید صیادشیرازی رسوخ کرده بود که از چشم خارجی‌ها هم دور نمی‌ماند. خلوص قلبی صیادشیرازی را چنان استوار و محکم کرده بود که نمودش را در فرماندهی و شیوه رفتار و گفتارش مشاهده می‌کردند. قطعاً وجود چنین فرمانده‌ای برای ارتش‌های دنیا یک آرزوی بزرگ بود.

صیادشیرازی فضای فرماندهی ارتش را در قبل و بعد از انقلاب متحول کرد. او با حضور در حوادث کردستان در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و جبهه‌های نبرد با دشمن بعثی توانست برخی از ضوابط نادرست ارتش کلاسیک را تحول بخشد و الگویی اسلامی برای آن تعریف کند.

شهید صیادشیرازی نگاهی تک‌رو و یک‌جانبه در کار نداشت. او به اجماع و مشورت اعتقاد داشت و برای تصمیم‌گیری در مورد عملیات‌ها بر همگرایی با دیگر نیرو‌های نظامی تأکید می‌کرد. با همین رویکرد، اتحاد سپاه و ارتش را در دستور کار خود قرار داد و خیلی زود اتحادی مقدس و جدانشدنی میان این دو نیرو شکل گرفت.

این ایده و حرکت صیادشیرازی خط بطلانی بود بر نظریات کسانی که از پیروزی انقلاب بدین سو به دنبال جدایی میان این دو نهاد نظامی بودند. شهید صیاد در خاطراتش در مورد اتحاد سپاه و ارتش در دوران دفاع مقدس آورده است: «تلفیق دو نیروی سپاه و ارتش در قرارگاه مشترک و در خط، قابل توجه است. در قرارگاه ستادمان را متشکل کرده بودیم به یک ستاد عملیات واحد. هر کس وارد آن می‌شد فرماندهی واحد را بر عملیات احساس می‌کرد. بنده و برادر رضایی هر دو یکی محسوب می‌شدیم... دو جسم بودیم، ولی روح و فکرمان یکی بود، وحدت کلمه داشتیم و یک واحد بودیم.»

محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران نیز در رابطه با همکاری سپاه و ارتش در زمینه ارائه آموزش‌های نظامی به یکدیگر چنین می‌گوید: «همین زمینه باعث شد تا برادران ارتشی تجارب خود را به برادران سپاهی منتقل کنند و ما توانستیم در جنوب، آموزش‌های خوبی را با کمک امکانات برادران ارتشی به برادران سپاهی منتقل کنیم.»

مدیریت و فرماندهی صیاد تنها به قیودی که ارتش‌های کلاسیک آن را ایجاد کرده‌اند معطوف نمی‌شد. به عنوان مثال یکی از این قیود این است که فرمانده باید از میدان نبرد دور باشد، اما شهید صیاد در عالی‌ترین جایگاه فرماندهی در میدان نبرد و در کنار رزمندگان حضور می‌یافت. به تعبیر خلاصه می‌توان گفت او یک فرمانده شجاع میدانی بود. با اینکه دو سالی می‌شد که از فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی استعفا داده بود و به عنوان نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع مشغول فعالیت بود، ولی امور جبهه‌ها را رها نکرده بود و کماکان حضورش در میان رزمندگان ادامه داشت. روزی که خبر انجام عملیات «فروغ جاویدان» توسط منافقین را شنید در جبهه‌های جنوب کشور مشغول بررسی اوضاع بود و خود را سریع به غرب کشور رساند. ایشان با حضور به‌موقع خود در زمان عملیات ورق را به سود ایران بازگرداند و نیرو‌های مهاجم منافق را در تنگه چهارزبر گرفتار نیرو‌های ایرانی کرد و آن‌ها هیچ‌گاه نتوانستند به اهداف شوم‌شان برسند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار