سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: به گزارش جوان، کتاب «همسایه آقا» حاوی خاطراتی از دوران کودکی شهید مدافع حرم علی آقا عبداللهی است که چگونگی ورود وی به بسیج و سپاه پاسداران و نحوه پیگیری او برای اعزام به سوریه و قرارگیری در صف مدافعان حرم را روایت میکند.
در این کتاب علاوه بر اعضای خانواده این شهید، با دوستان و برخی از همرزمان وی نیز گفتگو شده است.
شهید مدافع حرم علی آقاعبداللهی، همزمان با ۲۳دی سال۱۳۹۴ در مبارزه با عناصر تکفیری در منطقه خانطومان به شهادت رسید.
در برشی از کتاب «همسایه آقا» میخوانیم:
جلوی در انباری که رسیدم، به در زدم تا مطمئن بشوم که تنهاست و بعد در را باز کردم. اول سرک کشیدم و تا دیدمش ذوق کردم و با خنده گفتم: سلام علی سر صبر و حوصله پتوها را تا میزد و کنار گذاشت. از گوشه چشم نگاهی به من کرد و گفت: «سلام، چی شده کله سحر آمدی پایین؟ چرا اینجوری براندازم میکنی؟» سرم را به در تکیه دادم و گفتم: «روی حساب خواهر برادری نمیگم که لوس بشی! روی حساب عاشقی و سربازیت میگم داداش! گاهی خیلی بهت حسودیم میشه علی» خندید و گفت: «چرا؟» یک قدم جلوتر آمدم و کنار پتو و بالشتها نشستم و گفتم: «این روزها همراه دوستات از دانشگاه میای اینجا تا خودت رو به مراسم بیت رهبری برسانی، بعدش هم میری هیئت حاج محمد طاهری. مطمئنم که آخرشب هم برای کمک به بچههای آشپزخانه سری هم به مسجد محل میزنی. فکر کنم نهایت یکی دو ساعت میخوابی و صبحها بعد نماز برمیگردی دانشگاه.» علی سری تکان داد و گفت: «خب! ادب حکم میکنه حق همسایگی را بجا بیارم.»