سرويس تاريخ جوان آنلاين: انگلیس از دیرباز به دنبال اشغال ایران به منظور بهرهمندی از ذخایر نفتی و نیروی انسانی بود؛ لذا در این راه برای فریب افکار عمومی از هیچ کاری دریغ نمیکرد. از جمله فعالیتهای انگلیس برای جذب ایرانیان پخت و اهدای غذا در سفارتخانهها و کنسولگری هایش بود. ناگفته نماند که انگلیسیها در شرایطی از این ترفند در ایران بهره میگرفتند که اغلب مردم بهخاطر سیاستهای غلط حاکمان در شرایط سخت معیشتی به سر میبردند. روایت بسیاری از این دستودلبازی دروغین در گزارشات و خاطرات وزرا و سفیران انگلیسی آمده است. به عنوان مثال خانم «ماری شیل» معروف به «لیدی شیل» همسر کلنل جستین شیل (مسئول کنسولگری انگلستان در ایران) که زنی بسیار نکتهسنج بود در خاطراتش آورده که سفارت انگلیس به مناسبت سالروز آغاز سلطنت ملکه ویکتوریا (۱) تصمیم گرفته بود به مردم ناهار بدهد و به همین منظور دستور پخت و آمادهسازی ۴۰ تا ۵۰ غذا را داده بود. لیدی شیل میگوید: «ما آن روز برای ۵۰ نفر پلو، آش، چلو خورش و... تدارک دیده بودیم، اما آنقدر ایرانیها از غذای سفارت استقبال کردند و آنقدر به سفارت مراجعه کردند که غذا کم آمد و عدهای پشت درهای سفارت بیغذا ماندند. به همین خاطر مجبور شدیم از بازار تهران غذا سفارش دهیم. آن روز ۷۰ هزار نفر از غذای سفارت خوردند و خدا را شکر کردند که سفارتخانه انگلیس غذا میدهد. آنها پس از دریافت غذا از سفارت میگفتند: خدا سلطنت علیاحضرت ویکتوریا را بر ما مستدام کند.»
زمانه جلو آمد تا به سال ۱۹۱۴. م رسید. سرکلرمون اسکرین کنسول انگلیس در کرمان میگوید: «مسئولان سفارت انگلیس در کرمان تصمیم گرفتند به ایرانیها غذا بدهند و با توجه به سابقهای که از مراجعه مردم ایران برای دریافت غذا داشتند، اینبار ۱۲ هزار پرس غذا سفارش داده شد. روز موعود فرا رسید و مردم با خواندن اشعاری چون: غذا میدن، غذا میدن، کنسول خونه. پلو میدن، چلو میدن، کنسول خونه. به سمت سفارت انگلیس روانه شدند. آن روز هم با وجود پخش ۱۲ هزار پرس غذا در میان ایرانیان باز هم غذا کم آمد و این مسئله من را به فکر انداخت که خدایا چرا آنقدر مردم ایران گرسنه و فقیر و بیچاره هستند.»
زمانه گذشت و ایرانیان در اثر جنبش مشروطه، روحیات و مطالباتشان تغییر کرد. مردم ایران در پی حوادثی که پس از مشروطیت برایشان رخ داد (قحطی که ناشی از سیاستهای انگلستان در پی جنگ جهانی اول بود، کودتای سوم اسفندماه ۱۲۹۹ ه. ق و روی کار آمدن یکی از عوامل انگلیس و اشغال کشور در شهریورماه ۱۳۲۰ ه. ق)، با چهره استعمارگر انگلیس آشنا شدند و دیگر دلخوشی از آنها نداشتند، اما این مسئله از نگاه مستشاران انگلیسی پوشیده ماند. آنان که تصور میکردند همچنان مردم ایران نسبت به انگلستان نگاه مثبتی دارند، تصمیم گرفتند به بهانهای درهای سفارت خانهشان در مشهد را به روی مردمی که در اثر جنگ و قحطی ناشی از اشغال کشور در شهریورماه ۱۳۲۰ ه. ق، در شرایط سختی به سر میبردند، باز کنند. غافل از آنکه مدتهاست مردم ایران بیدار شده و دیگر در برابر دشمنانشان سر خم نمیکنند.
سرکلرمون اسکرین که پس از کرمان به عنوان کنسول انگلیس در مشهد انتخاب شده بود مینویسد: «بعد از پایان جنگ جهانی دوم، سال ۱۳۲۴ ه. ق زمانی که به عنوان کنسول انگلیس در مشهد بودم دولت انگلستان خبر داد خوب است به مناسبت همکاری مردم ایران در بیرون راندن آلمانها از خاک ایران یک روز به مردم مشهد و فقرا غذا بدهید. با توجه به سابقه استقبال دو دفعه قبل مردم از غذای اهدایی سفارت، این بار هم ۱۲ هزار پرس غذا تدارک دیده شد و پیشبینی میشد استقبال بهتری هم از غذای اهدایی سفارت بشود، اما در کمال ناباوری آن روز هیچکس به سفارتخانه مراجعه نکرد، حتی از فقرا هم یک نفر مراجعه کننده نبود. این عدم استقبال در صورتی رخ داد که خبر غذا دادن سفارت انگلیس به مردم ایران در روزنامهها درج و حتی جهت آگاهی مردم اعلامیههایی هم روی دیوارهای شهر نصب شده بود. نهایتا آن روز هفت نفر آن هم با لباس تکدیگری و کلاه به سفارت انگلیس مراجعه میکردند. مسئولان سفارتخانه قابلمههایی که این هفت نفر با خود آورده بودند را پر از غذا کردند و از آنها سراغ دیگران را گرفتند. اما متکدیان در کمال ناباوری به ماموران سفارتخانه گفتند: منتظر نمانید. دیگران نمیآیند. پس از آن که این هفتنفر را روانه کردیم از بالای بالکن سفارت دیدم این هفت نفر بعد از خروج از سفارت مورد هجوم و نکوهش مردم خشمگینی که بیرون سفارت منتظر بودند، قرار گرفتند. مردم غذای اهدایی سفارت را به زمین ریختند و آن هفت نفر را مورد نکوهش قرار دادند که چرا غذای انگلیسهای کثیف را میخورند. دیدن این منظره باعث شد به استاندار وقت مشهد آقای منصور مراجعه کنم و علت ماجرا را جویا شوم. استاندار مشهد به من گفت:، چون شما با مردم ایران بد رفتار کرده و در طول زمان به آنها توهین کردهاید دیگر آنها غذای اهدایی شما را نمیخورند. پذیرش غذا از طرف کنسولگری کشوری (انگلیس) که ایران را به اشغال خود درآورده، برای مردم ایران پذیرفتنی نیست. در حالی که اگر همین غذا را مساجد یا دولت به مردم بدهد آنها با کمال میل میپذیرند.» در واقع انگلستان از دیرباز به دنبال اشغال ایران به منظور بهرهمندی از ذخایر نفتی بود، به همین خاطر هم در شهریور ۱۳۲۰ حضور آلمانها در ایران را بهانه قرار داده و ایران را به اشغال خود درآورد. در حالی که به استناد گزارشهای دیپلماتهای امریکایی حضور آلمانها خطری را متوجه منافع انگلستان نمیکرد. به عنوان نمونه وزیرمختار امریکا در تهران در گزارشی به وزیر خارجه دولت متبوع خود اعلام کرده بود: «انگلیسیها با اخبار دروغ یا تحریف شده به جنگ تبلیغاتی ایران آمدهاند. من اطمینان دارم انگلیسیها خطر اتباع آلمان را بهانهای برای اشغال آتی ایران قرار دادهاند.» انگلیسیها به همین منظور بامداد سوم شهریور ۱۳۲۰، ایران را مورد حملات زمینی، هوایی و دریایی خود قرار دادند که در پی این حملات ایران متحمل تلفات جانی و اقتصادی سنگینی شد. اما انزجار و خشم ملت ایران نسبت به سیاستهای انگلستان نهایتا در ۲۹ اسفندماه ۱۳۲۹ با تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران به اوج خود رسید و سبب شد مردمی که سالها تحت استعمار بودند به خیابانها بریزند و از اینکه دست استعمارگر پیر از منابع کشورشان کوتاه شده خوشحالی کنند.
پینوشت:
۱-ملکه ویکتوریا سال ۱۸۳۸ به سلطنت رسید که مقارن با سلطنت فتحعلی شاه در ایران بود. این سلطنت ۶۱ سال بطول انجامید.