کد خبر: 982322
تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۹۸ - ۰۵:۱۹
نظری بر زمینه‌ها و پیامد‌های تشکیل جبهه ملی ایران
مؤسسان جبهه ملی به جدایی دین از سیاست اعتقاد داشتند و در اساسنامه خود بیشتر بر آزادی انتخابات و آزادی افکار تکیه کرده و توجهی به دین اسلام و علایق مذهبی اکثریت مردم ایران نکرده بودند. با اینکه شکل‌گیری مبارزه با دربار و انگلستان و نیز ملی شدن صنعت نفت محبوبیت زیادی را برای جبهه ملی ایجاد کرد، اما تعدادی از اعضای مذهبی جبهه از جمله شهید نواب صفوی از همان ابتدای کار به انتقاد از آن پرداختند
احمدرضا صدری
سرویس تاریخ جوان آنلاین: ایجاد تشکل موسوم به «جبهه ملی ایران» در عِداد رویداد‌های شاخص دوران نهضت ملی ایران به شمار می‌رود از این روی درخور خوانش و تحلیل است. در مقالی که پیش‌روی شماست، به برخی زمینه‌ها و پیامد‌های واقعه اشارت رفته است.

پیشینه اندیشه ملی‌گرایی در ایران معاصر
اندیشه ملی‌گرایی (ناسیونالیسم) با اعزام دانشجو به خارج و چاپ روزنامه‌های فارسی‌زبان در خارج و مسافرت‌های سیاسی و بازرگانی به خارج در ایران شکل گرفت. مدافعان ملی‌گرایی را از دوره قاجار تاکنون می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: گروه اول کسانی بودند و هستند که با تلاشی مستمر و به شکلی خستگی‌ناپذیر سعی می‌کنند کشور را به سربلندی و عظمت شایسته آن برسانند و آن را به یکی از کشور‌های پیشرفته دنیا تبدیل کنند، اما گروه دوم برخلاف آنان به کشور‌های بیگانه وابسته‌اند و کمترین دغدغه‌ای در باره پیشرفت و سرافرازی کشور ندارند. این‌ها گاهی حتی حقوق خود را هم از بیگانگان می‌گرفتند و می‌گیرند و تحت لوای ملی‌گرایی سعی می‌کنند جاده را برای نفوذ هر چه بیشتر بیگانگان در بدنه حاکمیت صاف و هموار کنند. عباس میرزا و مشاور دانشمند او قائم‌مقام فراهانی دغدغه‌ای جز خدمت به کشور و جبران عقب‌ماندگی آن نداشتند و عباس میرزا در این راستا به اصلاح وضعیت سپاه پرداخت و عده‌ای از جوانان مستعد را برای تحصیل علوم و فنون جدید به اروپا فرستاد. او در دوره فتحعلی شاه نهایت سعی خود را برای کمتر آسیب دیدن کشور کرد. یکی از کار‌های مهم عباس میرزا فرمان برای ترجمه کتاب‌های گوناگون در باره اوضاع اروپا بود. چاپ این کتاب‌ها باعث تقویت آگاهی مردم و بیداری آنان و زمینه‌ساز وقوع انقلاب مشروطه شد. میرزا تقی خان فراهانی (امیرکبیر) در طول چهار سال صدراعظمی‌اش در دوران ناصرالدین‌شاه در جهت رشد و اعتلای کشور خدمات فراوانی انجام داد و موجبات سربلندی ایران و قطع دخالت بیگانگان در کشور را فراهم آورد. جلوگیری از حیف و میل بیت‌المال توسط شاهزادگان و دولتمردان، تلاش برای ترویج کشاورزی، ایجاد راه‌های جدید، انتظام سپاه برای حراست از تمامیت ارضی کشور و حاکمیت ملی از جمله مهم‌ترین اقدامات او در دوران کوتاه صدارتش بود.

داعیه‌داران واقعی و ظاهری ملی‌گرایی در دوران معاصر
در کنار کسانی که جز کسب قدرت و رسیدن به مقام و چپاول کشور اندیشه‌ای در سر نداشتند، ایرانیان وطن‌پرستی هم بودند که دغدغه‌ای جز اعتلای وطن نداشتند و به هر طریق ممکن در رفع نقایص کشور می‌کوشیدند. دانشجویان، دیپلمات‌ها، جهانگردان و بازرگانانی که به کشور‌های پیشرفته سفر و بعضاً آنجا زندگی می‌کردند، با چاپ روزنامه، کتاب و ایراد سخنرانی جامعه را در جریان آخرین پیشرفت‌های علمی، اجتماعی و سیاسی سایر کشور‌ها قرار می‌دادند و به این ترتیب سطح آگاهی مردم را بالا می‌بردند. حاج زین‌العابدین مراغه‌ای در کتاب «سیاحت‌نامه ابراهیم بیگ» به برخی اعتقادات و علایق وطن‌پرستان ایرانی که فکر و ذکرشان پیشرفت ایران است اشاره کرده و تصویری واقعی را به نمایش گذاشته است. گروه دومی هم بودند که حرف‌هایشان با ادعاهایشان همخوانی نداشت و با بیگانگان ارتباط نزدیک داشتند و وابسته به خارج بودند. افرادی، چون میرزا ملکم خان که در واگذاری امتیاز رویتر نقشی اساسی ایفا کرد و امتیاز لاتاری را هم از ناصرالدین‌شاه گرفت و به یک کمپانی انگلیسی داد، اما موقعی که با شاه اختلاف پیدا کرد به عنوان فردی مخالف استبداد و علاقه‌مند به پیشرفت کشور در لندن روزنامه «قانون» را منتشر کرد. محمدولی خان تنکابنی، یپرم خان ارمنی، سردار اسعد بختیاری و امثالهم هم جزو این گروه هستند.

انقلاب مشروطه با تلاش و همت گروه نخست در سال ۱۲۸۵ﻫ. ش به ثمر رسید، اما چندی نگذشت گروه دوم زمام امور را در دست گرفتند و مشروطه را به انحراف کشاندند و خون عده زیادی را که در راه استقرار مشروطه شهید شده بودند به باد دادند. در واقع استبدادیون سابق و جیره‌خواران غرب رهبری مشروطه را به دست گرفتند و موجبات دلسردی مردم را فراهم آوردند.

ملی‌گرایی افراطی و طمع به جایگاه دین در جامعه ایرانی
به این ترتیب تعبیر ملی‌گرایی که در حقیقت متضمن معنای دفاع از منافع ملی و تلاش برای اعتلای کشور است، در ایران با وابستگی به غرب هم‌معنا شد. از دوره رضاخان هم ملی‌گرایی تحت عنوان «پان‌ایرانیسم» و با هدف «جدایی دین از سیاست» باب شد. رضاخان می‌خواست ایدئولوژی ناسیونالیسم شاهنشاهی را جایگزین مذهب سنتی ایرانی‌ها کند و مشروعیت رژیم خود را بر آن استوار سازد. اقدامات رضاخان در این راستا دارای دو ویژگی مشخص بود. رضاخان می‌خواست با بزرگنمایی تاریخ ایران باستان و قوم آریایی تمدن اسلامی و همه دوران حیات اسلامی را کنار بزند و حتی تحقیر کند. به‌علاوه تلاش می‌شد بر جنبه‌هایی از فرهنگ باستان ایران تأکید شود که با نیاز‌های سلطنت پهلوی همخوانی داشتند. باستان‌گرایی ناسیونالیستی رضاخان دو ویژگی مهم جامعه ایران را نادیده گرفت. اول اینکه اسلام بخش جدایی‌ناپذیری از تاریخ، هویت و فرهنگ ایران و بخش مهمی از افتخارات ایران مربوط به تمدن اسلامی است. دوم اینکه ایران سرزمینی است با قومیت‌های گوناگون که هر یک زبان، گویش و سنت‌های خاص خود را دارند و لذا نمی‌توان قومیت و زبان واحدی را به آنان تحمیل کرد. ناسیونالیسم رضاخانی نه تنها وحدت ملی و انسجام و یکپارچگی دولت و ملت را به ارمغان نیاورد، بلکه بر نفرت مردم از حکومت افزود و بحران مشروعیت رژیم را تشدید کرد. همین موضوع هم باعث سرنگونی سریع حکومت رضاخان شد و مردم هنگام ورود متفقین به ایران نه تنها از حکومت رضاخانی حمایت نکردند، بلکه به شادی پرداختند. با تلاش و وساطت محمدعلی فروغی و با وعده‌هایی که او به دست انگلستان داد، محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید و ۳۷ سال بر کشور حکومت کرد. او که در امر حکومتداری تجربه نداشت، از لحاظ خصوصیات اخلاقی هم با پدرش تفاوت داشت، در نتیجه در دوره حکومت او وقایع مهمی اتفاق افتادند که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود.

تشکیل جبهه ملی: با حضور نیرو‌های متفقین در ایران و در نتیجه اقدامات تجزیه‌طلبانه امثال سیدجعفر پیشه‌وری در آذربایجان و قاضی محمد در کردستان و نیز جرئت پیدا کردن مردم برای اعتراض به شرایط موجود و تضعیف موقعیت انگلستان در عرصه جهانی ایرانی‌ها خواهان تغییر وضع موجود شدند و ناسیونالیسم (ملی‌گرایی) در سطح گسترده‌ای توسعه پیدا کرد و نهایتاً منجر به تشکیل جبهه ملی شد. پیش از تشکیل جبهه ملی و در دوره رضاخان با شروع جنگ جهانی دوم رضاخان در سیاست خارجی به آلمان تمایل پیدا کرد و در نتیجه متفقین ایران را اشغال و رضاخان را تبعید کردند. با خروج رضاخان از ایران مهم‌ترین مشکل کابینه موضوع آزادی‌های عمومی بود. محمدعلی فروغی که موضوع انتقال قدرت از رضاخان به پسرش را با مهارت تمام به سرانجام رسانده بود اینک و در ابتدای کار با غلیان موج آزادی‌خواهی از سوی عامه مردم روبه‌رو بود.

بستر‌های تشکیل جبهه ملی پس از شهریور ۲۰
فضای باز سیاسی پس از دوران اختناق رضاخانی، انتشار روزنامه‌ها و مجلات عدیده، تشکیل گروه‌های متعدد و روشنفکری، ورود امریکا به مناسبات سیاسی داخل ایران که تا آن زمان فقط در اختیار روس و انگلیس بود و نهایتاً تغییرات اجتماعی و توسعه طبقه متوسط جامعه شرایط جدیدی را رقم زد. با اشغال ایران توسط متفقین و همکاری دولتمردان ایران با آن‌ها در جهت تأمین منافع اقتصادی آنان و ایجاد تسهیلات اقتصادی برای اشغالگران کشور دچار وضعیت بحرانی و وخیمی شد. با بروز و تشدید محرومیت در سطح جامعه و ارتقای آگاهی نسبی عامه مردم توسط مطبوعات و در چارچوب فعالیت‌های حزبی، همچنین دخالت روزافزون متفقین در ایران، شکل‌گیری طبقه متوسط شهری جدید و اتحاد نخبگان آزادی‌خواه و همراهی بعضی از رهبران مذهبی با آنان شرایط عینی و ذهنی و ویژگی‌های داخلی و بین‌المللی زمینه را برای شکل‌گیری نهضت ملی ایران فراهم کرد. محمدرضاشاه جوانی کم‌تجربه و ترسو بود که از این وضعیت به‌شدت احساس ناامنی می‌کرد. کمی معلومات و سطحی بودن دانسته‌ها و بی‌تجربگی هم مزید بر علت بود. او بدش نمی‌آمد مثل پدرش کنترل اوضاع را به دست گیرد، اما قاطعیت و شهامت او را نداشت و در نتیجه انتظار داشت دیگران این کار را برایش انجام دهند. سیاستمداران مستبد دست‌پرورده دوره رضاخانی هم در این شرایط تلاش می‌کردند منافع اربابان خارجی خود را حفظ کنند و لذا از هر گونه ملی‌گرایی و آزادی‌خواهی جلوگیری می‌کردند. دکتر محمد مصدق در دوره‌های پنجم و چهاردهم از تهران نماینده مجلس شد، اما در دوره پانزدهم به دلیل تقلب در انتخابات و دخالت‌های حکومت به مجلس راه پیدا نکرد و تحصن او و دوستانش جلوی کاخ سلطنتی هم نتیجه نداد و او برای مدتی از صحنه سیاست کنار زده شد.

در این دوره موضوع لایحه قرارداد گس -گلشاییان در مجلس مطرح شد و اقلیت ملی‌گرای مجلس همه تلاش خود را صرف جلوگیری از تصویب قرارداد کردند. حسین مکی که به‌طور غیرمستقیم از راهنمایی‌های دکتر مصدق بهره می‌برد در این زمینه نقش تأثیرگذاری را ایفا کرد. او با سخنرانی‌های طولانی خود باعث شد دوره مجلس پانزدهم تمام شود و رأی‌گیری صورت نگیرد. در جریان انتخابات دوره شانزدهم مجلس طرفداران سیاست انگلستان، دولت و دربار و نیز مخالفان نفوذ بیگانگان و علاقه‌مندان به استقلال کشور تلاش کردند نتیجه انتخابات را به سود خود تغییر دهند و در واقع نوعی وزن‌کشی بین دو طرف دعوا برقرار شد. عده‌ای از مردم تحت عنوان «سازمان نظارت بر آزادی انتخابات» با کسب مجوز از وزارت کشور سعی کردند جلوی انتخابات تقلبی را بگیرند و نمایندگان واقعی مردم را به مجلس بفرستند، اما هژیر، وزیر دربار محمدرضا پهلوی صندوق‌های آرا را که برای شمارش در مسجد سپهسالار قرار داشتند به بهانه روضه‌خوانی به دانشکده معقول و منقول انتقال داد و پس از پایان مراسم عزاداری هم اجازه نداد هیئت نظارت به محل وارد شوند. در نتیجه اسامی افرادی که مدنظر حکومت بودند از صندوق‌های رأی بیرون آمد و مصدق نفر سی‌ام و آیت‌الله کاشانی نفر چهلم شدند.

تجمع در برابر کاخ مرمر، اعلام پایه‌گذاری یک تشکل
عده‌ای از مدیران و نمایندگان روزنامه‌ها در روز ۱۸ مهر سال ۱۳۲۸ در منزل دکتر مصدق جمع شدند و مصدق در باره دخالت آشکار حکومت در امر انتخابات سخنرانی کرد. حاضران در جلسه برای انجام اقداماتی در این زمینه یک کمیسیون هفت نفره تشکیل دادند و این کمیسیون تصمیم گرفت برای اعتراض به انتخابات فرمایشی جلوی کاخ سلطنتی تحصن کند. دکتر مصدق اعلام کرد تصمیم گرفته‌اند روز جمعه ۲۲ مهر سال ۱۳۲۸ دو ساعت قبل از ظهر جلوی سر در سنگی کاخ مرمر حاضر شوند و از مردم خواست آن‌ها را بی‌کس و تنها نگذارند. به این ترتیب حدود ۵۰۰ نفر جلوی کاخ شاه جمع شدند. هژیر بیرون آمد و مصدق به او گفت: «بروید و به شاه بگویید اینجا خانه ملت است و ملت می‌خواهد داخل بیاید!» شاه پیغام داد درست است اینجا خانه ملت است، اما از همه ملت نمی‌تواند پذیرایی کند، نمایندگان خود را بفرستید. به این ترتیب ۲۰ نفر از جمله خود دکتر مصدق، حسین مکی، عبدالقدیر آزاد، دکتر شایگان، محمود نریمان، کریم سنجابی، دکتر فاطمی، حائری‌زاده، دکتر بقایی و... به عنوان نماینده متحصنین مأمور مذاکره با شاه شدند. شاه بدون اعتنا به متحصنین هنگام اعتصاب به بهانه گردش به شمال رفت و در کاخ حضور نداشت و نهایتاً از این تحصن نتیجه‌ای حاصل نشد. مصدق با انتشار اعلامیه‌ای انتخابات را غیرقانونی اعلام و بر ادامه دفاع از حقوق ملت تأکید کرد.

متحصنین تقاضای خود را بدین شرح تقدیم کردند:
* الغای انتخابات کشور
* تعیین یک دولت بی‌طرف که انتخابات را در کمال آزادی برگزار کند.

در روز اول آبان سال ۱۳۲۸ دکتر مصدق متحصنین را به منزل خود در احمدآباد دعوت کرد تا با انسجام گروهی به دفاع از حقوق ملت بپردازند. دکتر فاطمی به ایراد سخنرانی پرداخت و اعلام کرد حالا که فواید گروهی بر همه روشن و نتایج و نفوذ وحدت آشکار شده، خوب است برای انجام کار‌های مهم سیاسی و مملکتی دست در دست یکدیگر بگذاریم و با نظم و دیسیپلین خاصی تحت عنوان جبهه ملی ایران به مبارزات خود ادامه دهیم. در این جلسه دکتر فاطمی به عنوان سرپرست کمیسیون تبلیغات جبهه ملی انتخاب شد و روزنامه «باختر امروز» که متعلق به او بود، به عنوان ارگان رسمی جبهه ملی ایران معرفی شد. دکتر مصدق به ریاست جبهه ملی و حسین مکی به عنوان دبیر جبهه انتخاب شدند. هیئت متشکل از دکتر شایگان، امیر علایی، دکتر سنجابی و نریمان هم عهده‌دار تدوین اساسنامه و آیین‌نامه جبهه ملی ایران شدند.

تشکیل‌دهندگان جبهه ملی ایران
جبهه ملی با هدف گرد آوردن احزاب و گروه‌های مختلف حول محور پیشرفت کشور به وجود آمد و گروه‌های بزرگ و کوچک زیادی با سلیقه‌ها و اعتقادات مخالف و حتی متضاد با هدف اعتلای کشور در کنار هم قرار گرفتند.
مهم‌ترین احزاب و گروه‌های تشکیل‌دهنده جبهه ملی عبارت بودند از:
۱- حزب ایران: متشکل از جمعی از اساتید دانشگاه و روشنفکران ملی‌گرا در مهر سال ۱۳۲۰ اعلام موجودیت کرد. اعضای مؤسس آن افرادی، چون مهندس بازرگان، دکتر سنجابی، اللهیار صالح و مهندس حسیبی بودند. ارگان این حزب روزنامه «جبهه» و دارای تمایلات دموکراتیک و ملی بود.
۲- سازمان نظارت بر آزادی انتخابات: در جریان انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی و با هدف جلوگیری از تقلب در انتخابات توسط عده‌ای از جوانان علاقه‌مند به کشور و با رهبری دکتر مظفر بقایی تأسیس شد. این هیئت پس از انتخابات منحل شد، ولی بعد از آن حزب زحمتکشان به رهبری دکتر بقایی و حزب «نیروی سوم» به رهبری خلیل ملکی ایجاد شدند.
۳- حزب ملت ایران: داریوش فروهر با همراهی چند نفر دیگر در آبان سال ۱۳۲۷ حزب «ملت ایران» را پایه‌گذاری کردند. پس از گسترش مبارزات سیاسی و پیوستن عده زیادی به این حزب، حزب ملت ایران بر پایه پان‌ایرانیسم ایجاد شد. در ۱۷ دی سال ۱۳۳۰ عده‌ای به رهبری محسن پزشک‌پور و دکتر محمدرضا صدرعاملی از حزب ایران جدا شدند و حزب پان‌ایرانیسم را راه‌اندازی و راه خود را از حزب ملت ایران که هدف آن پشتیبانی از دکتر مصدق و پیگیری نهضت ملی بود جدا کردند.
۴- جمعیت آزادی مردم ایران: به رهبری محمد نخشب تشکیل شد و مبنای کار خود را آزادی‌خواهی قرار داد. این حزب گسترش چندانی پیدا نکرد، اما فعالیت‌های خود را در دوره مبارزات نهضت مقاومت هم ادامه داد.
۵- مجمع مسلمانان مجاهد اصناف و بازار: این گروه با رهبری شمس قنات‌آبادی از بازاریان مسلمان و مبارز تشکیل شد و در کمک به بازاری‌ها برای ادامه مبارزه نقش مهمی داشت. شمس قنات‌آبادی به‌تدریج از دکتر مصدق دور و به آیت‌الله کاشانی نزدیک شد و در بدبین کردن آن‌ها به هم نقش مهمی ایفا کرد.
۶- حزب استقلال: این حزب با رهبری عبدالقدیر آزاد و با هدف دفاع از استقلال کشور تشکیل شد، اما وابستگی‌های مشکوک عبدالقدیر آزاد باعث شد این حزب در حد شعار باقی بماند.

۷- فدائیان اسلام: پس از شهریور سال ۱۳۲۰ این جمعیت با هدف مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی به رهبری شهید نواب صفوی و حمایت آیت‌الله کاشانی تشکیل شد. نواب صفوی معتقد بود حکومت باید مراکز فسق و فجور و فحشا را تعطیل و احکام اسلامی را اجرا کند و این حکومت از طریق مصوبات پارلمانی و قانونی زیر بار این موضوع نمی‌رود، لذا هنگام ضرورت باید دست به اقدامات انقلابی و مسلحانه زد.
این گروه‌ها همراه عده‌ای از بازاری‌های خوشنام، دانشگاهیان و اصناف و گروه‌های مختلف جبهه ملی را تشکیل دادند. جبهه ملی روز دهم آبان سال ۱۳۲۸ رسماً اعلام موجودیت کرد.

آغاز اختلاف
در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۲۸ فدائیان اسلام هژیر، وزیر دربار را ترور کردند و انتخابات تهران و حومه باطل اعلام شد. به این ترتیب موقعیت جبهه ملی مستحکم‌تر شد و اعضای آن برای ادامه فعالیت‌های خود انگیزه بیشتری پیدا کردند. جبهه ملی از ابطال انتخابات نهایت استفاده را کرد و توانست در مجلس شانزدهم فراکسیون پارلمانی جبهه ملی را با افرادی، چون دکتر مصدق، نریمان، مکی، آزاد، صالح، شایگان و آیت‌الله کاشانی که از تهران انتخاب شده بودند ایجاد کند. مؤسسان جبهه ملی به جدایی دین از سیاست اعتقاد داشتند و در اساسنامه خود بیشتر بر آزادی انتخابات و آزادی افکار تکیه کرده و توجهی به دین اسلام و علایق مذهبی اکثریت مردم ایران نکرده بودند. با اینکه شکل‌گیری مبارزه با دربار و انگلستان و نیز ملی شدن صنعت نفت محبوبیت زیادی را برای جبهه ملی ایجاد کرد، اما تعدادی از اعضای مذهبی جبهه از جمله شهید نواب صفوی از همان ابتدای کار به انتقاد از آن پرداختند. نواب صفوی می‌گوید: «این‌ها همت مذهبی که ندارند هیچ، به مذهب علاقه هم ندارند!»

از آنجا که پیوستن به جبهه ملی توسط افراد ممکن نبود و آن‌ها ناچار بودند ضرورتاً وارد گروه یا حزبی شوند، گاهی اوقات افراد وارد گروه‌هایی می‌شدند که آن‌ها را قبول نداشتند. انزجار مردم از انگلیس و شرایط جهانی پس از جنگ جهانی دوم سبب شد تلاش فراکسیون جبهه ملی در مجلس برای رد لایحه گس - گلشاییان نتیجه دهد و محبوبیت جبهه ملی در میان عامه مردم صد برابر شود. البته عده‌ای فرصت‌طلب هم برای رسیدن به مقام و ثروت به جبهه ملی پیوستند که زمینه را برای ایجاد چندگانگی و اختلاف در جبهه ملی فراهم کردند، به‌طوری که عوامل داخلی و خارجی توانستند با حداقل هزینه بر این جبهه ناهماهنگ و بدون انسجام فائق آیند و کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ را رقم بزنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار