آبان، ماه آزمون هویت ملی است، از حسین فهمیده (نوجوانی ۱۳ ساله که با انتخاب آگاهانه مفهوم شناخت تهدید و ایثار را یکجا به نمایش گذاشت) تا تظاهرات دانشآموزی ۱۳ آبان که گفتمان استقلال و مقابله با استکبار را به نمایش ملی گذاشت. امروز، در آستانه تحقق چشماندازهای مهم کشور، مسئولیت پیوند این دو نماد تاریخی (ایثار فردی و بیداری جمعی) بر دوش نسلی است که باید بدل به حافظان و تولیدکنندگان روایت مقاومت و بصیرت عمومی شوند.
۱. پیوند تاریخی، از فرد تا جمع: چشمانداز پرداختن به ۸ و ۱۳ آبان نیازمند بازخوانی پیوستگی معنایی این دو مناسبت است. فهمیده، نماد انتخاب معنادار نوجوانی است که تهدید را شناخت و به میدان عمل پیوست و ۸ آبان به نام او ثبت شد تا یادآور عینیت فهم تهدید در سطح فردی باشد. ۱۳ آبان، اما نماد جمعی همان منطق است: تبدیل خشم ملی به گفتمان منسجم ضد استکباری. آنچه میان این دو رخداد موجب استمرار معنایی میشود، «ترکیب ایمان و عقلانیت عملی» در نسلهای جوان است، ترکیبی که بدون تبیین و نهادسازی، به سرعت فراموش میشود یا به روایتهای بیگانه سپرده میشود.
۲. ذهنها و روایتهای میدان نوین نبرد: دشمن امروز دیگر صرفاً میدان توپ و تانک را نشانه نمیگیرد، او بر ادراک، ذائقه و الگوهای زیستی نسلها تمرکز دارد. شبکههای اجتماعی، تولید فرهنگی وارداتی و جریانهای نرمافزاری، عرصههایی هستند که در آنها هویت و جهتگیری نسل آینده شکل میگیرد. در این میدان، دانشآموز نه فقط مخاطب این پیام، بلکه میتواند تولیدکننده و بازتولیدکننده روایت باشد. بنابراین بسیج دانشآموزی فراتر از قالب صرفاً تشکیلات آموزشی- پادگانی به مثابه کارگاه تربیت «سربازان شناختی» در جنگ روایتها بازتعریف میشود.
۳. ایران آینده و مأموریت نسلی:بیانیه گام دوم انقلاب و اسناد سیاستی کشور بر نقش جوانان در ساختن تمدن نوین اسلامی تأکید کردهاند. تحقق این چشمانداز مستلزم آن است که مدارس، خانوادهها و نهادهای فرهنگی در تربیت دانشآموز «مسئول»، «مسلح به علم و توان تحلیل و سواد رسانه» و «مسئولیت اجتماعی» سرمایهگذاری کنند. ایران ۱۴۰۴ صرفاً یک معیار تقویمی نیست، بلکه افقی است که نیازمند سرمایهگذاری در نیروی انسانی جوان است تا این نیرو بتواند هم در میدان علم و فناوری پیشتاز باشد و هم در میدان فرهنگ و روایتگرایی اثرگذار.
۴. راهبردهای عملی برای تبدیل فهمیده فردی به فهمیدههای جمعی:برای آنکه از نماد فردی به گفتمان جمعی برسیم، سه اقدام راهبردی ملموس ضروری است:
الف) بازسازی برنامه تربیتی در مدارس: سواد رسانهای، تاریخ انقلاب به صورت تحلیلی (نه صرفاً روایی)، آموزش روشهای شناخت منبع و نقد محتوای چندرسانهای باید در سطح دروس و پروژههای عملی گنجانده شود. این آموزشها باید با تمرینهای میدانی (تولید محتوا، مستندسازی محلی و گفتوگو با نسل جاری) همراه باشد.
ب) ایجاد شبکههای دانشآموزی مستقل و پشتیبانیشده: کمیتهها و سکوهایی که امکان تولید و انتشار روایتهای بومی را فراهم کنند، مانع انحصار روایت خواهند شد. این شبکهها باید ضمن فراهم کردن فضا برای خلاقیت، زیرساخت فنی و رفتاری برای مقابله با عملیات روانی را تقویت نمایند.
ج) پیوند مدارس با نهادهای پژوهشی و صنفی: اتصال فعالیتهای دانشآموزی به دانشگاهها، مؤسسات پژوهشی و فعالان فرهنگی، محتوای تولیدی را غنیتر و مستدلتر خواهد کرد و به ارتقای کیفیت تبیین گفتمان انقلاب کمک خواهد نمود.
۵. جوان بهعنوان «کنشگر تمدنی»: اگر در دوران دفاع مقدس نوجوانی با عملش تاریخساز شد، امروز باید با اندیشه و کنش فرهنگی- علمی تاریخساز باشد. کنشگری تمدنی از دل ترکیب آموزش رسمی، فعالیت اجتماعی و نقشآفرینی رسانهای بیرون میآید، کنشگری که از مرزهای تولید شعار و مصرف محتوا عبور کرده و در تولید علم، روایت و فرهنگ مشارکت فعال داشته باشد. ظرفیت تأثیرگذاری ایران در منطقه و جهان در گرو همین کنش نرم است. حسین فهمیده با انتخابی ساده، اما سرنوشتساز به ما آموخت که نوجوان میتواند تاریخساز باشد، اما تاریخسازی امروز فقط به شجاعت فردی محدود نبوده و نیازمند سلاحهای زمانه همچون سواد، شبکه و روایت جمعی است. اگر ۸ آبان را روز فهمیده و ۱۳ آبان را روز بیداری برای مبارزه با دشمن بنامیم، آنگاه مأموریت ما معین میشود: ساختن «نسل فهمیده» که در جبهه ذهنها ایستاده و با تبیین درست، گفتمان استقلال را در بستر ایران آینده تحکیم کند. این نسل، میراثدار خون فهمیده و حامل بصیرت جمعی است. امانتی سنگین بر دوش مدرسه و جامعه است، امانتی که تنها با تعلیم، فرصت و اعتماد میتوان به دست جوانان سپرد تا ایران فردا را از درون آنها ساخت.