سرويس ايران جوان آنلاين: وقوع زلزله در آذربایجانشرقی، حوادث قبل از آن یعنی سیل آبانماه گیلان، لرستان و خوزستان را به حاشیه برد. با اینکه سازمان هواشناسی برای روزهای آینده هوایی ابری و پر بارش را پیشبینی کرده است، اما کسی در مورد میزان بارشها و احتمال وقوع سیل در استانها حرفی نمیزند. با اینکه وقوع حوادث غیر مترقبه به بخشی از زندگی معمولی مردم در مناطق مختلف تبدیل شده است، اما گویی مسئولان نمیخواهند حتی از گذشتگان خود تبعیت کنند و بر اساس نگاه و اقدام آنها از بروز برخی اتفاقات جلوگیری کنند. نکته تأسفبار این است که بعد از هر حادثهای میگوییم «تلنگر خوبی برای مسئولان بود!»، اما گذر زمان نشان میدهد آنها نه تنها چیزی حس نکردند بلکه اصلاً چیزی ندیدند که بخواهند درسی بگیرند یا اقدامی بکنند.
هر سال استانهایی مثل مازندران و گیلان و گلستان شاهد سیلهای ویرانگری هستند که هر بار هم تلنگری به مسئولان است. اما سؤال اساسی این است که آیا در گذشته هم این همه سیل در این مناطق پربارش به وقوع میپیوست؟
اگر جواب منفی است باید آن را در آبخیزداریهایی جستوجو کرد که نقش اصلی را در مهار سیلابها و کاهش خسارات بازی میکردند.
اما طی سالهای اخیر و همیشه با گره زدن کم کاریها به کم بود اعتبارات و در حقیقت به خاطر مدیریت ضعیف و عدم وجود برنامهریزیهای درست، هر بارانی به سیلی عظیم تبدیل و ویرانههایی بر جای میگذارد. خوبی کار اینجاست که مسئولان هم مثل عامه مردم باور کردهاند که هر بارشی در ایران باید سیلی به همراه داشته باشد. دلیل این ادعا هم همین که هر وقت ابرهای بارانزا به آسمان ایران میرسند، سازمان هواشناسی، نسبت به وقوع بارشها و احتمال جاری شدن سیل در مناطق مختلف هشدار میدهد. بعد از آن، مدیران محترم هم که وقوع سیل را امری طبیعی میدانند دست روی دست میگذارند تا بعد از بروز آن، برای برآورد میزان خسارات وارد عمل شوند.
کافی است سری به کشورهای پرباران بزنیم. آنجا که در حسرت دیدن آفتاب، هفتهها چشم به آسمان میدوزند. در اروپا و این گونه کشورها سالهاست که به منظور جلوگیری از سیلابها به توسعه عملیات آبخیزداری از جمله کاشت پوشش گیاهی، احیای جنگلها و احداث بندهای بتنی و خاکی روی آوردهاند. با این وجود در ایران بودجه این بخش یا نادیده گرفته میشود یا بسیار اندک است. اگر بخواهیم فقط به میزان خسارت سیل به استانهای مختلف در سالجاری رجوع کنیم، آن وقت است که به اهمیت آبخیزداری پیمیبریم.
ویرانیهای حاصل از سیل بهار، در شرایطی هنوز در گلستان و خوزستان و لرستان، جلوی چشم شهروندان قرار دارد که طبق ماده ۱۴۸ قانون برنامه پنجم توسعه، دولت مکلف شده بود تا پایان برنامه طرحهای آبخیزداری در سطح ۸ میلیون هکتار را اجرایی کند. به عبارت دیگر، دولت مکلف بود سالانه یک میلیون و ۶۰۰ هزار هکتار طرح آبخیزداری در سطح کشور اجرایی کند که نیازمند اعتباری برابر با ۱۹ هزار میلیارد تومان بود. اما این امر محقق نشده و طرح پیشبینی شده به دلیل عدم تأمین اعتبارات کافی به طور کامل اجرایی نشد.
همین الان هم بسیاری از مسئولان اذعان داشتهاند که به خاطر تأمین نشدن منابع مالی ۴۰ تا ۴۵ درصد طرحهای آبخیزداری اجرایی نشده است. در برنامه ششم توسعه اجرای ۸ میلیون هکتار از طرحهای آبخیزداری پیشبینی شده که اگر باز هم منابع مالی لازم تأمین نشود، این طرحها هم روی زمین خواهد ماند.
با گذری بر مناطقی که طرحهای آبخیزداری در آنها اجرا شده است به خوبی میتوان دید عملیات آبخیزداری به شدت به کاهش خسارتها در این زمینه کمک کرده است. موضوعی که در تنکابن و رامسر کنترلهای خوبی در مهار آبها داشته و در مناطقی که عملیات آبخیزداری انجام نشده بود سیل ردپای ویرانگرش را بر جای گذاشته است.