سرويس تاريخ جوان آنلاين: بسیاری از رسائل و جزوات تاریخی قدیمالانتشار هستند که تنها یک بار شانس داشتهاند تا روی انتشار را ببینند و از آن پس، به محاق کتابخانهها رفتهاند. در آن زمره است رساله «رؤیای صادقه» که در باب تاریخ مشروطیت و در همان دوران نگارش یافته و تنها یک بار و در دهه ۶۰ توسط جمشید صداقتنژاد منتشر و روانه بازار کتاب شده است. نویسنده این رساله به جریان غالب مشروطهخواهی تعلق خاطر دارد و همین علاقه، جای جای روایت وی را از خویش متأثر کرده است. صداقتنژاد در دیباچه این اثر، در باب محتوای این رساله و گرایشات مؤلف آن چنین آورده است:
«رؤیای صادقه به تقلید از خوابنامه یا خلسه اعتمادالسلطنه نوشته شده است با این تفاوت که نویسنده خوابنامه مدینه فاضلهای در ذهن خود نساخته و فقط آرزوهایش را... آنهم با توجه به کینه دیرینه و حسادتی که با افراد مختلف داشته- منعکس کرده است و اصلاً تصور اینکه روزی کتابش به چاپ برسد و در معرض قضاوت مردم قرار بگیرد نداشته است، ولی رؤیای صادقانه به این منظور نوشته شده که چاپ شود و نویسنده آرزو داشته است همه کس آن را مطالعه کند و تحتتأثیر قرار گیرد! در حالیکه خود نویسنده با وجودیکه در زمره طلاب و اهل علم قرار داشته و از خانوادهای روحانی به شمار میآمده است به شدت و شاید ناخودآگاه- تحت تأثیر تبلیغات فریبنده غرب و افکار روشنفکرمآبانه غربزدگان زمان قرار گرفته و به دفاع از رهاوردهای آنان پرداخته است بهطوری که به طورکل از بیطرفی خارج شده و در مقابل مشروعهخواهان و کسانیکه مشروطیت را بدون تطبیق قوانین آن با تعالیم قرآن مجید و دستورات دین مبین اسلام ناقص میدانستهاند جبهه بسته و با تمسخر آنان به دفاع از مدینه فاضله خودساخته خود پرداخته و خط بطلان بر تمام عقاید- به قول خودش- ارتجاعی معاصرانش کشیده است!
نویسنده اقلاً یکدهم مطالب کتابش را به تعریف از قوانین کشورهایی، چون فرانسه، انگلستان و ... اختصاص داده و قوانین آسمانی و پیشرفتهای کشورهای اروپایی را رعایت دقیق مقررات و قوانین آنها دانسته است و علل عقبماندگی ایران را عدم تقلید از آن قوانین- به ظاهر دلپسند- قلمداد نموده و از کنار این واقعیت گذشته است که کشورهای اروپایی به دلیل منافعی که در آسیا و خصوصاً ایران داشته و دارند ولو به قوه قهریه اجازه رشد سیاسی به ما نداده و ما را در خواب غفلت نگه میدارند تا بهتر بتوانند منافع خود را حفظ کنند و اگر میبینیم در زمان خاصی با فکر مشروطهخواهی و دموکراسی در ایران موافقت و از مشروطهخواهان حمایت و درِ سفارتخانههای خود را به روی آزادیخواهان باز میگذارند فقط به این دلیل بوده که مشروطهای بیضرر که دستپخت سیاستمداران خودشان است را به ملت ایران تحمیل کنند و ما را هرچه بیشتر در خواب غفلت نگه دارند و میبینیم که در سایه تبلیغات شوم و زر و زور خود تحصیلکردههای ما را فریفته و کاملاً به این هدف شوم خود رسیدهاند و توانستهاند مشروطیت ایران را که خونبهای خون پاک شهیدان راه آزادی بوده است از مسیر اصلی خود منحرف کنند و در جهت امیال ناپاک خود سوق دهند و با به تخت نشاندن دیکتاتورها و روی صحنه آوردن هرچه بیشتر جیرهخواران خود، مجلس شورای ملی را سالها به صورت ابزار پیشرفت اهداف ناجوانمردانه خود درآورند و فارغالبال به چپاولگری خود ادامه میدادند! و در فاصله طولانی بین انقلاب مشروطه تا انقلاب شکوهمند اسلامی ایران سیاستمداران خارجی و ایادی آنها کاملاً حاکم بر مقدرات مملکت ما شدند و هرچه توانستند با بستن قراردادهای ننگین بیشتر ما را در زنجیره نگه میداشتند و اگر خواست پروردگار توانا نبود ایران تا ابد تحت سلطه استعمارگران خود باقی میماند و ما ملت در زنجیر میآمدیم و در زنجیر از میان میرفتیم...».