کد خبر: 97494
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۴:۰۰
سایت پارسینه به نقل از وبلاگ محمد گبرلو نوشت:

ساعت سه و نیم جلوی درب فلسطین حاضر شدم تا با دوستی که کارت ملاقات در اختیارش بود وارد حسینیه شویم . جلوی درب ورودی که منتظر بودم تا دوستم برسد متوجه شدم جمعیت کثیری برخلاف انچه که گفته بودند و در ذهن داشتم دعوت شده اند از فیلمسازان گرفته تا نویسندگان ادبیات و تئاتری ها و گرافیست ها و عکاسان و مجمسه سازان و برنامه سازان تلویزیونی و سرداران سالهای دفاع مقدس ، حتی ازهنرمندان شهرستانی هم آمده بودند.مشخص شد کارت دعوت در اختیار چند متولی فرهنگ و هنر از جمله ارشاد و انجمن سینمای دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار و...بوده و آنان بر اساس لیست خود افراد را دعوت کرده اند.

جلوی درب فلسطین نمایندگانی از نهادی دفاع مقدس و یا ارشاد حضور داشتند که کارت را در اختیار مهمانان خودشان قرار میدادند. ولی بهرحال جمع خوبی بود ، به نوعی دیدارها تازه شد و اکثریت کسانی بودند که سالهاست در عرصه دفاع مقدس فعال هستند اما درگیریهای کاری مانع از ملاقات یگدیکر می شد و این دیدار بستر مناسبی برای روبوسی و احوالپرسی و بیعتی دوباره و دیداری مجدد با آقا بود. هنگام ورود به حسینیه به عده ای کارت ویژه تر میدادند تا بتوانند درردیف های جلو قرار بگیرند .

راس ساعت 5 هنوزجمعیت درحال جابجایی بود که آقا آرام و بدون همراه و یا محافظی که معمولا این ایام در عکس ها دیده میشود وارد شدند و جمعیت جلو ناگهان صلوات فرستادند. اینجا بود که مابقی جمعیت متوجه شدند و همگی شعار صل علی محمد .... سر دادند . برنامه با تلاوت قران و سپس شعر خوانی مجری برنامه اکبر نبوی آغاز شد.

قرارشد به ترتیب نوبتی که از قبل تعیین شده عده ای برای سخنرانی کوتاه و ارایه نقطه نظرات دعوت شوند . اولین نفر حبیبب احمد زاده بود که به صراحت بیان در خاطرات دفاع مقدس مشهور است اما برعکس فقط به ذکر خاطره ای از حضورش در جنگ اشاره داشت و تلویحا بیان کرد" نباید حرکت های نابجایی انجام شود که باعث خشنودی دشمنان گردد" و بعد نوبت مرتضی سرهنگی نویسنده و محقق معروف شد . اوکه آرام و متین سخن می گفت معتقد بود" ادبیات جنگ درسالهای دفاع مقدس و بعد از آن ساخته نشده است بلکه متولد شد.

بنابراین برای حفظ و یا رشد این ادبیات نیاز به وکیل و وزیر نیست بلکه نیاز به پدری است که دلسوز باشد ." انسیه شاه حسینی هم که مدعی است آدم رک و سریع الهجه است نفربعد بود که او هم به خاطره ای از شهید علم الهدی پرداخت و گفت" نباید کاری کنیم که رفتار خود شرمنده باشیم.

" حمید شریفی گرافیست محبوب بعدی بود که به حوزه تخصصی خود پرداخت و معتقد بود" مشکل عمده این رشته این است که مدیران انتصابی مختصص رشته مورد نظر نیستند" و بعد سعید قاسمی مرد همچنان در سنگرپشت تربیون رفت و خیلی زیبا به حرکت های فرهنگی بعد از سالهای دفاع مقدس پرداخت و معتقد بود "حرکت فرهنگی در کشور مرکز فر ماندهی و یا خط مشخص مبارزه و دفاع ندارد". مسعود فراستی همیشه منتقد نیز این بارهم مثل همیشه به انتقاد از سینماگران و مسئولان و جشنواره های خارجی پرداخت ومعتقد بود "در عرصه فرهنگ و سینما جریان پویایی که ارزش ها و آرمانها را با خود داشته باشد نمی بیند .

" اکبر نبوی که قرار بود نقش مجری را ایفا میکرد" با انتقاد از سخنرانان جلسه که چرا صریح و منتقدانه حرفهای دل خود را بیان نمیکنند خود نیز به ایراد سخن پرداخت و خیلی مستدل به ضعف بودجه نویسی کشور در خصوص فرهنگ و سینما پرداخت ." دکتر سنجری سخنران بعدی بود که برخلاف برخی دوستان که عرصه فرهنگ دفاع مقدس را خیلی منفی دیده بودند مستدل و مستند به تولید فراوان برخی آثار مکتوب وتصویری در خصوص دفاع مقدس پرداخت و معتقد بود "مواظب باشیم بعضی ضعفها ما را از قله هایی که ایجاد کرده ایم دور نگه ندارد.

" در این هنگام نبوی از مجید مجیدی دعوت کرد که پشت تربیون قرار بگیرد . او که تقریبا بعد از شروع برنامه به جمع پیوسته بود ابتدا اعلام کرد تبرکا اینجا آمده و در عرصه دفاع مقدس فعالیتی نداشته است وسپس درحالی که لحن آرام اما غمگینی داشت مطالبی را بدین مضمون گفت :



" تبرکا اینجا آمدم ... طعم روزهای زیبای دفاع مقدس همه ما را دلتنگ میکند... حال آن روزها من را دچار افسردگی می کند.. هم اکنون بر ما چه می گذرد...دورانی که پر از شور و شعف بود. دورانی که کسی زور نمی زد صف اول باشد ، نامش در تیتر اول باشد ، همه تلاش میکردند مخفیانه کار بکنند، کسی نبیند که چه کسی کفش شان را واکس میزند ، مردمی که نداشته شان را تقسیم میکردند... براستی چه شد آن روزها ... آن روزهای زیبایی که اسم شان را بگذاریم رویاهای سرزمین من ، سرزمین ایران... انگار جنگ واقعی که پر از کینه است الان دارد اتفاق می افتد ... کسی آن موقع به کسی تهمت نمیزد ، همدیگر را متهم نمیکرد .

حال چرا اینجوری است ... " مجیدی در این لحظه ناگهان بغض کرد و با صدایی اشک آلود خطاب به آقا گفت :

آقا ما دلتنگ ایم . آقا من حالم خوب نیست .. کجا داریم میرویم ...چرا به چنین روزیی افتادیم ... چکار می کنیم ..." و سپس در آرامش ادامه داد " همه چی را داریم قطعه قطعه می کنیم ... آن رشادتها کجا رفتند ... غرور ما را گرفته ... ماچیزی از خودمون نداریم هر چه داریم متعلق به شهداست و مردانی که پایمردی کردند تا ما در عرصه های مختلف قدم برداریم .

قهرمان واقعی ما آنها هستند ... " و سپس دوباره با حالت بغض گفت "آقا من حالم خوب نیست ... حال خیلی از فیلمسازها خوب نیست ... خیلی از فیلمسازها امروز نیامدند و البته دلیلش بی حرمتی نبود بلکه مایل بودند در موقعیتی مناسبترحضورتان بیایند و حرفهاشان را با آقا بزنند ... همه دارد از دست میرود... داشته و نداشته های ما دارد از بین میرود ...

چرا همدیگر را متهم میکنیم ... همه چی یکطرفه است... من همین جا اعلام میکنم تلویزیون حق ندارد اصلا تصویر من را پخش کند. برای اینکه مجیدی را میبرد در لیست سیاه ... من هیچی ندارم . هرچی دارم از مردم و انقلاب است ...

اگر درایت و تدبیرخردمندانه شما نبود هر کاری میخواستند میکردند... من آن لیست را دیدم ... تلویزیون حق ندارد حتی در مدیریت جدید هم حق ندارد تصویر من را پخش کند ... همه ضررها بخاطر این است که عصر خودمان را فراموش کردیم ...به یک وضع نامتعادلی رسیدیم ، به یک وضع بی اخلاقی ، فضای دروغ ، تهمت ... فیلمی که من ساخته بودم سه بار اعلام کردم این خانم هنرپیشه نیست اما سه بار در رسانه های رسمی اعلام کردند هنرپیشه است ... چرا به اینجا رسیدیم .

بخاطر اینکه از ریشه ها جدا شدیم ، تهی شدیم ریشه هایی که متعلق به ائمه معصومین است ... روز به روز از معنویت فاصله گرفتیم، به شعار زدگی محض رسیدیم ، در آن دوران زیبا ما اینجوری نبودیم. امیدوارم به لطف پروردگار و خون شهدا و عزیزانی که پشتوانه انقلاب بودند ما برگردیم به عصر خودمان ، به باورهای عصر خودمان که ایران سربلند و پر از امید داشته باشیم" پس از سخنان مجیدی در حالی که سکوت جلسه را فرا گرفته بود آقا با آرامش و مهربانی مطالبی را بدین مضمون فرمودند " آقای مجیدی بخاطر هنرمند بودنشان روح لطیف دارند و خیلی حساس هستند.

من این حرفها را قبلا هم از ایشان شنیده بودم و اشک ایشان را که از خلوص بود دیده بودم... آن روزی که روزهای دفاع مقدس بود همان روزها هم همین جور دعواها بود ، خیال نکنید نبود ، به حافظه مراجعه کنید این دعواها بود. خودم جبهه بودم وگاهی از تهران میامدند نکاتی را می گفتند بعد دیدم در سالهای 63 64 65 هم بچه ها در کتاب خاطرات خود نیز به آنها اشاره میکردند...آن موقع کنار آن بهشت، جهنمی بود الان هم کنار این جهنمی که شما حس میکنید بهشت هایی وجود دارد .

" دراین بین طلبه جوانی اجازه خواست سخن بگوید و بدون توجه به فضای جلسه به نحوه اداره جلسه و سطح ضعیف سخنرانی ها اشاره کرد که اقا فرمودند من هم مثل یکی از شما حاضرین هستم و اگر به نحوه اداره جلسه اعتراض دارید باید به آن آقا بگوئید (اشاره به نبوی) که آن طلبه پذیرفت و به سمت نبوی رفت در این بین یکی از فرماند هان سپاه بلند شد و اصرار کرد خاطره ای بگوید و هرچه اقا خواست که تابع نظم جلسه باشد نپذیرفت و خاطره خود را با صدای بلند از ته سالن نقل کرد . او به نحوه شهادت یکی از پاسداران توسط ضد انقلاب دریک مجلس عروسی با خاموش کردن دهها سیگا ربر روی بدنش اشاره کرد و گفت" هنر امروز با سالهای دفاع مقدس فاصله دارد .

" سپس آقا فرمودند ایشان مرتضی قربانی فرمانده لشکر 25 کربلا هستند که در آن زمان روزی پیش من آمدند و با لهجه اصفهانی گفتند (آقا نیز با لهجه اصفهانی جمله قربانی را اینگونه نقل کردن ) آقا چند تا اسیر زن گرفتیم ... آقا کنیزست!!" و همه حضار خندیدند و سپس آقا ادامه دادند" خاصیت هنرمند این است که آنچه را چشم معمولی نمی بیند ببیند ... خاصیت دل لطیف هنرمند این است که شامه حساس اش بوهای بد را که خیلی ها حس نمیکنند حس کند و هشدار بدهد... این رویه را کاملا تائید میکنم این هشدار ها برای من دلنشین است

اما مراقب باشید این نگاه بد بینانه و تا حدودی واقعیانه شما را مایوس نکند ... توقع و انتظار از شما هنرمندان زیاد است و بدانید که می توانید ..." در ادامه مراسم نبوی اعلام کرد چون وقت کم است ممکن است برخی برای صحبت حذف شوند و از آقا کسب تکلیف نمود که چه کنیم؟ آیا به صحبت های حاضرین ادامه دهیم یا اینکه از محضر شما فیض ببریم که آقا فرمودند هر جور برنامه را تنظیم کرده اید ادامه دهید. در این بین برخی حاضرین به نحوه انتخاب سخنرانها اعتراض کردند: ازجمله یکی از هنرمندان شهرستانی بلند شد وگفت

"ما هنرمندان شهرستانی همیشه در این مراسم ها نقش سیاه لشگر را بازی میکنیم." برخی مایل بودند سخن بگویند و برخی مایل بودند سخنان آقا را بشنوند که نبوی طالب زاده را پشت تریبون دعوت کرد.

طالب زاده با اشاره به اینکه در جامعه نیاز به انتقاد سازنده داریم اشاره کرد "ما نباید حرفهای مردم را فقط در تاکسی و اتوبوس بشنویم بلکه باید در رسانه ها نیز بشنویم اما در چارچوب قانون .

" و سپس خواستار راه اندازی شبکه مستقل برای پخش فیلم های مستند در خصوص مسائل روز شد. در ادامه مراسم طلبه جوانی که معترض به اداره جلسه بود پشت تربیون قرار گرفت و از برخی سخنرانان که ساده و کم عمق سخن گفتند گله کرد و سپس به حرکت جدید چند طلبه اشاره کرد که در مجالس روضه خوانی به توصیف شخصیت شهدای جنگ نیز میپردازند ومعتقد بود" حرکت نویی در جهت خدمت به شهداست .

" سپس نبوی سید مهدی شجاعی را پشت نربیون دعوت کرد . شجاعی که با تاخیر پشت تربیون قرار گرفت گفت "قرار نبوده سخنران باشد بنابراین مطالبی را آماده نکرده و فقط به جهت احترام و عرض ادب پشت تربیون قرار گرفته است" و سپس خداحافظی کرد و نشست .مسافر آستانه نفر بعدی بود که خیلی تند و سریع گزارشی از وضعیت دانشجویان تئاتر را از روی کاغذ خواند

در پایان مسعود ده نمکی کار ...گردان تازه به دوران رسیده ای که معلوم نیست مدرک هنرمندی خود را از کجا گرفته و با فیلم اخراجی ها بیشترین لطمه روحی و معنوی را به رزمندگان وارد کرد نکاتی را به عنوان اعتراض بیان میکرد خود را به نزدیک تربیون رساند و به دعوت نبوی پشت تربیون قرار گرفت . او که با عجله و تند و مانند همیشه با پرگویی سخن میگفت در اولین پاراگراف با کنایه به حرفهای مجیدی ، خطاب به آقا گفت

" اگر دل بعضی ها گرفته دل ما هم گرفته

. چرا از روی ما رد می شوند و یا ما را هزینه میکنند ".

ده نمکی سپس به وجود جریان مافیا در سینما اشاره کرد و گفت" برخی در سالهای طولانی گذشته پول های فراوانی گرفته اند اما اثر درخشانی ارایه ندادند.

"وی همچنین با تحلیل وضعیت فعلی سینما خروجی نیروهای آموزش دیده از این دروازه را غیر ارزشی و سکولار زده خواند و در پایان اظهار امیدواری کرد "همانگونه که در باره جنگ احد و تلخی های شکست آن صحبت می شود روزی بتواند درباره تلخ ترین شکست های سالهای دفاع مقدس نیز براحتی صحبت کند."لحظات پایانی فرا رسید و در حالیکه نحوه اداره نبوی همچنان مورد اعتراض بود آقا در لحظات کوتاه باقیمانده نکاتی را فرمودند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار