برخی فیلمنامهها در تاریخ فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی آنقدر بار ادبی بالایی دارند که میتوان آنها را به عنوان یک اثر ادبی مورد بررسی قرار داد؛ هم به زبان فارسی وفادارند و هم به لحاظ قابلیتهای زبانی از نثری بلیغ و فاخر بهرهمندند، دارای جملات و کلماتی بدون حشو و زوائد هستند و از آرایهها و صنایع ادبی بیبهره نیستند و ضربالمثلها و اصطلاحات کهن زبان بر قوت آنها افزوده است. جملات در این متون نمایشی فاخر آهنگین هستند و همین سبب میشود ادای آن برای بازیگر راحتتر باشد و این دیالوگنویسی روی قوت بازیگری نیز تاثیر مثبت دارد. در تاریخ فیلمنامهنویسی ایران از معدود افرادی که تبحری خاص روی زبان داشتند مرحوم علی حاتمی بود، هر چند به نگارش او به دلیل تکلف زیاد که حجابی میان مخاطب میاندازد ایراداتی وارد است. در متن نمایشی به سبک تاریخی لازم است نویسنده در عین بهره بردن از قابلیتهای کهن به گونهای زبان همهفهم و عامهپسند نزدیک شود که مخاطب عام را نیز با خود همراه کند. زبان فارسی امروز دوران عسرت خود را سپری میکند و متنهای نمایشی میتوانند بهترین وسیله برای جبران این ضایعه قلمداد شوند. فیلمنامه سریال بانوی عمارت را از این حیث میتوان جزو آثاری محسوب کرد که نویسندهاش با تسلط بر زبان و فهم درست از قابلیتهایش آن را نوشته است. وقتی در دوره مهجوریت زبان فارسی این اشراف زبانی با تسلط بر داستانگویی عجین شد، اثری به واقع هنری خلق میشود. واکنش منفی روز گذشته عزیزالله حمیدنژاد به فیلمنامه فصل دوم بانوی عمارت اگرچه بیش از همه روی ضعف دراماتیک و غیرنمایشی بودن آن تأکید داشت، اما با نگاهی به اسامی نویسندگانی که نگارش فصل دوم به ایشان سپرده شده است میشد تا حدودی این اتفاقات را پیشبینی کرد. محسن قرایی و محمد داوودی اساساً فیلمنامهنویسانی هستند که کارنامه آنها قرابتی با متننویسی آثار نمایشی تاریخی و فاخر ندارد. یک فیلمنامهنویس در سبک اجتماعی هر قدر هم که موفق باشد معلوم نیست بتواند از عهده نگارش فیلمنامهای که داستان آن در دورهای تاریخی میگذرد برآید.
بماند که در کارنامه محمد داوودی آثار مبتذلی، چون «ما همه با هم هستیم» نیز وجود دارد. این سؤالی جدی و مهم است که سیما فیلم بر اساس چه نگرشی به این جمعبندی رسیده که نویسندهای که در فاجعهای، چون «ما همه با هم هستیم» مشارکت داشته، میتواند از پس نویسندگی اثری برآید که اتفاقاً نقطه قوتش نثر زیبا و دیالوگنویسی آن است. بد نیست مدیران محترم سیمافیلم که وظیفه تولید آثار نمایشی برای میلیونها بیننده تلویزیونی را بر عهده دارند با نگاهی ژرفاندیشانهتر به این مباحث فکر کنند و به یاد بیاورند که زبان فارسی نیازمند رسیدگی جدی است و متون نمایشی رابطهای مستقیم با تقویت این زبان دارند.