سرویس ایثار و مقاومت جوانآنلاین: جانباز شهید حاج غلامحسن قربانی (که امروز گفتگو با فرزندش را پیشرو دارید) نمونهای از رزمندگانی است که ایستادن در مسیر انقلاب را تا لحظه شهادت دنبال میکنند. آنها هرچند به مقام جانبازی نائل آمده و سالها در رنج و سختی هستند، هرگز عهدی که با امام و شهدا بسته بودند را فراموش نمیکنند و تا پایان عمر بسیجیوار به مردم خدمت میکنند. اگر خوب نگاه کنیم، امثال شهید قربانیها را دور و بر خودمان میبینیم. جانباز شهید حاج مجید نورتقی یکی از همین افراد است که مقارن با اربعین سال ۹۱ پس از تحمل سالها عوارض جانبازی به شهادت رسید. ماه محرم و موضوع شهادت حاج غلامحسن قربانی را فرصتی دانستیم تا یادکردی از پیرغلام آقا سیدالشهدا (ع) شهید حاج مجید نورتقی داشته باشیم.
آشنایی غریب
نویسنده این مطلب افتخار دارد که حاج مجید نورتقی را از نزدیک میشناسد. نه تنها من که بسیاری از مردم محله جلیلی (در جنوب غرب تهران) حاج مجید را میشناختند و به او ارادت داشتند. حاج مجید از بسیجیهای فعال منطقه بود. از رزمندههای دفاع مقدس که صفای دهه ۶۰ را همچنان حفظ کرده بود و به دیگران منتقل میکرد.
حاج مجید را برای آخرین بار دو، سه سال قبل از شهادتش مقابل مسجد امام زمان (عج) دیدم. موهای مشکیاش نشان میداد که نباید خیلی سن و سال داشته باشد. بعدها فهمیدم متولد سال ۴۷ بود و در آن زمان نزدیک به ۴۰ سال داشت. چند وقتی از او بیخبر بودم تا اینکه خبر شهادتش را در اربعین سال ۹۱ شنیدم. عکسی که از او روی بنر یادبودش به عنوان آخرین تصویر منتشر شده بود، شوکهام کرد! در عرض همین دو، سه سال به قدری پیر و شکسته شده بود که انگار پیرمردی ۶۰ ساله است. عوارض جانبازی، حاج مجید را خسته و فرسوده کرده بود، اما او مردی نبود که با این دردها گوشهنشین شود و دست از خدمت به مردم بکشد. شهید نورتقی یک بسیجی به تمام معنا بود که تا لحظه آخر عمرش به مردم خدمت میکرد و دستگیر ضعفا بود. در ظاهر همه او را میشناختیم، اما هیچ کس به خوبی نمیدانست حاج مجید تا چه میزان از عوارض جانبازی رنج میبرد و چه دردهایی دارد که پشت لبخندش پنهان میکند. شهید نورتقی آشنایی غریب بود.
ستون پایگاه
شهید نورتقی ستون اصلی پایگاه بسیج شهید عبدالهادی در مسجد امام زمان (عج) بود. این مسجد در پیچ خیابان برادران شهید آقایاری قرار دارد که از جرمخیزترین خیابانهای محله به شمار میرود، اما وجود حاج مجید و پایگاه بسیجی که سالها برای رشد آن تلاش کرده بود، مانع محکمی در برابر گسترش بزهکاری در بین جوانان محله به شمار میرفت. چنانچه بسیاری از معتادها و خلافکارهای محله هم بر اثر نفس گرم حاج مجید اهل شده و به جرگه بسیجیهای پایگاه شهید عبدالهادی پیوسته بودند. چند سال قبل، همان زمان که حاج مجید با عصایش جلوی در مسجد مینشست و با بیشتر رهگذرها سلام و احوالپرسی میکرد، شور و حال بسیجیهای پایگاه دیدنی بود. او چنان به حفظ حرمتها در میان بسیجیهای پایگاه توجه داشت که هیچ کدام از اهالی از شلوغ کاریهای بسیجیهای غالباً نوجوان و جوان شکایت نداشتند و برعکس از وجود آن همه بسیجی پای کار در آن خیابان نسبتاً جرم خیز خوشحال بودند و احساس امنیت میکردند.
خیری بنام
شهید نورتقی از خیران بنام محله بود. خودش چیز زیادی نداشت که انفاق کند، اما چندین هیئت و یک مؤسسه خیریه تأسیس کرده بود که از طریق آنها به جمعآوری کمکهای خیران میپرداخت و چندین خانواده مستضعف را تحت پوشش داشت. حاج مجید توجه خاصی به عزادارای حضرت اباعبداللهالحسین (ع) داشت و سعی میکرد با راهاندازی هیئات مذهبی ویژه سنین مختلف، بسیجیها و بچههای محله را از هر مقطع سنی زیر بیرق امام حسین (ع) جمع کند.
هیئت عاشقان قمربنی هاشم (ع) در مسجد امام زمان (عج)، هیئت عاشقان ولایت در مسجد موسی بن جعفر (ع)، هیئت عبدالله بنحسن (ع) برای مقطع سنی نونهالان و... تعدادی از هیئتهایی است که حاج مجید چراغ آنها را روشن کرد و تا خودش بود، در این هیئتها حضور مییافت و در توسعه آنها تلاش میکرد. این هیئات همگی بعد از شهادت حاج مجید به حرکت خود ادامه میدهند و با نام و یاد امام حسین (ع) سبب جذب بچههای محله به فعالیتهای ارزشی، چون حضور در بسیج میشوند.