سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: نمایش و بررسی نسخه نهایی فیلم سینمایی «فرزند صبح» با سخنرانی و ارائه بهروز افخمی نویسنده و کارگردان فیلم در چهارمین برنامه «فیلمنامه فیلم» از سری نشستهای «سینماپاتوق» امروز از ساعت۱۴:۳۰ در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار میشود.
«فرزند صبح» همان فیلم جنجالی است که هفت سال پیش بهروز افخمی حتی از آن به عنوان فرزند نامشروع خود یاد کرده بود و از هر گونه انتسابی به این فیلم احتراز داشت. وی در این خصوص حتی طی نامهای عنوان کرده بود... فیلمی به نام «فرزند صبح» که تهیهکنندگان آن در تیتراژ از نام اینجانب و مرحوم «سیفالله داد» با عنوان کارگردان و تدوینگر سوءاستفاده کردهاند... «سیفالله داد» هیچ نقشی در تدوین آنچه با دستبرد به نام او سرهمبندی شده، نداشته است و من نیز فیلم موجود را کارگردانی نکردهام.
یک کابوس برای دوستداران امام راحل
اولین اکران فیلم «فرزند صبح» که تولید آن ۱۰سال به طول انجامیده بود در سال ۹۳ در جریان جشنواره فیلم فجر رخ داد، اما نمایش آن برای تولیدکنندگان پروژه به کابوسی تلخ بدل شد. این فیلم با انتقادهای جدی روبهرو شد چراکه در بعد فنی ناشیگریهای عجیبی در فیلم به چشم میخورد. همین انتقادها سبب شد بهروز افخمی دست به قلم شود تا شاید کمی از بار انتقادات بکاهد. همه اینها، اما یک معنی بیشتر نداشت؛ فرزند صبح خیلی زود به پروژهای شکستخورده در سینمای ایران تبدیل شده بود. اولین نمایش پس از گذشت ۱۰سال از آغاز تولید در جشنواره فجر سرنوشت فیلمی را که میخواست متفاوت باشد و به یادماندنی، به تراژدی تلخی تبدیل کرد که بیش از همه طعمش را علاقهمندان به حضرت امام (ره) چشیدند چراکه در این بین رقمهای زیادی رد و بدل شده بود و خود افخمی نیز به لحاظ مالی نه تنها متضرر نشده بود بلکه بنا به گفته خودش در مصاحبه با ماهنامه نقد سینما از این لحاظ عایدی زیادی نیز به دست آورده بود. او پیش از اکران عمومی فیلم که البته هیچ گاه انجام نشد دو بار دست به قلم شده بود و هر بار هم خواسته بود نامش را از روی فیلم بردارند.
از جمشید هاشمپور تا عبدالرضا اکبری
زمانی که این پروژه کلید خورد، بدبینترین آدمها هم فکر نمیکردند که چنین سرنوشتی برای آن رقم بخورد. موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) تصمیم گرفته بود فیلمی را بر اساس زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی بسازد، اول قرار بود که این فیلم روایتگر دوران رهبری امام باشد، اما افخمی که به عنوان کارگردان انتخاب شد، مسیر داستان تغییر کرد. او رفت سراغ دوران کودکی امام و فرازهایی از زندگی ایشان در دهه ۴۰.
افخمی، کارگردانی شناخته شده بود با آثاری درخور توجه در کارنامه سینماییاش، هزینهها برآورد شده بود و کم و کسری از لحاظ بودجه وجود نداشت. نگارش فیلمنامه بیسرو صدا آغاز شد، همه چیز به خوبی و خوشی پیش رفت تا زمان انتخاب بازیگران. اولین حاشیههای فیلم مربوط به انتخاب بازیگران بود، اول جمشید هاشمپور برای ایفای نقش امام در سال ۱۳۴۲ انتخاب شد، گریم خوب روی صورتش نشسته بود، اما او خیلی زود از این پروژه کنار رفت تا عبدالرضا اکبری بازیگر نقش امام شود.
انتخاب شریفینیا به عنوان بازیگر نقش حاج احمدآقا و هدیه تهرانی به عنوان بازیگر نقش دایه امام خیلی زود با واکنشهای مختلفی مواجه شد، اما این واکنشها و اعتراضها نتوانست راه فیلم را سد کند. افخمی میخواست از همه امکانات موجود استفاده کند، فیلمبرداری به شیوه سوپر۳۵ انجام شد. انتشار اولین عکسها بلافاصله به خوراک خوبی برای رسانهها تبدیل شد. گریم خوب عبدالرضا اکبری و چهره خندان افخمی هم تا مدتها تنها المانهای تصویری بودند که با شنیدن نام «فرزند صبح» در ذهنها نقش میبستند.
فیلمبرداری کار ادامه یافت، یکی دو سالی با وقفه مواجه شد تا بازیگر نقش خردسالی امام بزرگتر شود و همه چیز طبیعیتر جلوه کند. به تدریج بحث بینالمللی شدن پروژه هم با دعوت از انیو موریکونه به عنوان آهنگساز جدی شد؛ کسی که ساخت موسیقی فیلمهایی، چون «خوب، بد، زشت» و «روزی روزگاری امریکا» را درکارنامهاش داشت. این ماجرا، اما در حد خبر باقی ماند و موریکونه به جمع گروه تولید نپیوست.
تدوین ناتمام با درگذشت سیفالله داد
فیلمبرداری که تمام شد، سیفالله داد معاون سابق سینمایی وزارت ارشاد و کارگردان فیلمهایی چون «کانی مانگا» و «بازمانده» آستین بالا زد و تدوین را آغاز کرد. همه داشتند خودشان را برای شنیدن خبر پایان پروژه آماده میکردند که داد راهی دیار باقی شد. نسخهای که سیفالله داد تدوین کرده بود به گفته افخمی ۹۰دقیقه شده بود. فیلم قرار بود دوبله و در خارج از کشور به شیوه دالبی صداگذاری شود، اما آرام آرام اختلاف بین تهیهکننده و کارگردان آغاز شد. سفر افخمی به کانادا سبب شد عملاً نظارت او بر مراحل فنی کار قطع شود و شرفالدین هم کار تدوین مجدد، صداگذاری و دوبله کار را آغاز کند.
طی چند سال همواره قبل از آغاز جشنواره فجر، از «فرزند صبح» به عنوان یکی از فیلمهای حاضر در جشنواره نام برده میشد؛ اتفاقی که بالاخره در دوره بیستونهم جشنواره فجر رخ داد و آتش اختلاف این دو نفر را شعلهورتر کرد. ماجرا با نامه اول افخمی آغاز شد؛ نامهای که در آن او گلایههایش را صریحتر و شفافتر بر زبان آورده بود. بعد که خبر حضور فیلم در بخش مسابقه جشنواره قطعی شد، نامه دوم افخمی این بار خطاب به دبیر جشنواره فجر (مسعود شاهی) منتشر شد. کارگردان «شوکران» و «عروس» از مسعود شاهی خواسته بود مانع اکران این فیلم با نام او در جشنواره شود. او حتی به این نکته هم اشاره کرد که طبق شنیدههایش این کار اصلاً در شأن امام نیست. صحبتهای افخمی بدون پاسخ نماند، شرفالدین تأکید کرد که در تدوین به کار داد وفادار بودهاند و در صداگذاری و دوبله هم مسائل فنی را رعایت کردهاند.
نامههای افخمی، اما از سوی برخی «فرار به جلو» تعبیر شد تا عواقب ناشی از شکست پروژه را به گردن نگیرد. در مقابل برخی هم حق و حقوق معنوی او را یادآور شدند و نظارت بر مراحل فنی را حق طبیعی کارگردان دانستند. دود آتش این اختلاف دست آخر به چشم هر دو طرف ماجرا رفت. شب نمایش فیلم، برای عوامل این پروژه، شب تلخی بود؛ شبی که حتی حضور افخمی در بین اهالی رسانه و پاسخگویی به پرسشهایشان هم نتوانست ذرهای از تلخی ماجرا بکاهد، با این حال، اما صحبتهای افخمی چند نکته مهم داشت مانند اینکه کل تصاویر گرفته شده توسط او همینهایی بوده که در تدوین مورد استفاده قرار گرفته است. امروز نسخهای که عنوان نهایی بر آن گذارده شده و گفته میشود مورد تأیید بهروز افخمی هم است درباره فیلم «فرزند صبح» به نمایش درمیآید. باید دید این بار این نسخه در شأن امام خمینی (ره) قلمداد خواهد شد یا خیر.