کد خبر: 962671
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۴
سیدعبدالله متولیان
۱ - چهار سال پیش در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۹۴ در مقاله‌ای با عنوان: «مذاکرات هسته ای؛ تقابل ۲ راهبرد ایرانی و امریکایی» به تبیین راهبرد ایران و امریکا در مذاکرات هسته‌ای پرداخته و گفتیم: در سال ۹۱ به دنبال ظهور و درخشش توانمندی ایران در تحقق غنی‌سازی ۲۰ درصد و ساخت و نصب میله‌های سوخت هسته‌ای ۲۰ درصد، شیطان بزرگ جبراً استراتژی خود علیه ایران را از «استراتژی مقاومت سرسختانه با دکترین انزوا و تحریم» به «نفوذ و تسلیم سازی و تغییر رفتار ایران با دکترین اعتمادسازی از طریق دیپلماسی مذاکره» تغییر داد و متعاقب آن ایران نیز صرفاً تحت تأثیر تحولات داخلی، استراتژی خود را از «استراتژی مقاومت فعال» به «استراتژی نرمش قهرمانانه» تغییر داد.

یادآوری می‌گردد در شرایطی که سیاست ایران در قبال شیطان بزرگ بر عدم هر گونه مذاکره استوار بوده و مذاکره با امریکا را عین حماقت و عین خیانت معرفی کرده بود، نامزد‌های انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران در سال ۹۲ با سوار شدن بر موج نابسامانی‌های اقتصادی از یک‌سو و تحت تأثیر مستقیم استراتژی جدید امریکا از سوی دیگر، شعار مذاکره با امریکا به‌عنوان کدخدای جهان! را با هدف رفع همه تحریم‌ها و حل همه مشکلات کشور و به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد مطرح کرده و شعار ضرورت مذاکره با امریکا، با رأی نیمی از مردم به مطالبه ملی تبدیل شد. در چنین شرایطی دشمن خارجی و جریان برانداز داخلی به شدت به دنبال اصرار نظام اسلامی بر سیاست عدم مذاکره با امریکا بود تا به این وسیله عوام فریبی کرده و به مردم چنین القا کنند که مقصر اصلی عدم حل مشکلات کشور خود نظام و رهبری است که اجازه مذاکره با امریکا را به هیچ وجه نمی‌دهد. بر این اساس، رهبر هوشمند و فرزانه انقلاب، با انتخاب خلاقانه «استراتژی نرمش قهرمانانه»: «از تفرقه و دوقطبی سازی مردم جلوگیری کردند»، «مانع از سوریزه کردن کشور شدند»، «به مرور زمان بدعهدی امریکایی‌ها و درستی سیاست عدم مذاکره را ثابت کردند»، «پرده از جهل سهل‌اندیشی و اعتماد غلط برخی سیاسیون به امریکا و غرب برداشتند» و «با پرده برداری از تکبر و نفاق شیطان اکبر، سبب تکثیر موج نفرت علیه نظام سلطه در کشور شدند».

۲ - پس از امضای برجام، با درخواست دستگاه دیپلماسی کشورمان و با هدف اجرایی شدن برجام، اکثر خطوط قرمز ترسیم شده توسط مقام معظم رهبری برداشته و ایران به جای اقدام متوازن با اقدامات طرف‌های مقابل، اجرای یکجانبه تمامی تعهدات خود در برجام را بدون اخذ هیچ تضمینی آغاز و مقرر گردید پس از شش ماه راستی آزمایی!، اقدامات ۱+۵ نیز اجرایی و تمامی تحریم‌ها یکجا و بالمره! لغو شود، اما طرف امریکایی و اروپایی نه‌تن‌ها هیچ‌یک از تعهدات خود را عملیاتی نکردند بلکه با بدمستی و متکبرانه، اجرای تعهدات خود را به برجام‌های بعدی در باره تحدید موشکی، تحدید عمق استراتژیک و عدم حمایت از جبهه مقاومت (لبنان، حماس، سوریه، یمن و...) و... مشروط نمودند و این دقیقاً همان پیش‌بینی بود که رهبر فرزانه انقلاب به هنگام قبول عبور از خطوط قرمز گوشزد کرده بودند: «گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده نسیه او دل نبندید، (چون) وقتی خرش از پل گذشت برمی‌گردد و به ریش شما می‌خندد». اروپا و امریکا مانند دو لبه یک قیچی و مکمل یکدیگر «در نقش پلیس خوب/پلیس بد» به تشدید فشار‌ها برای به زانو درآوردن ایران و تن دادن به مذاکره در باره برجام‌های بعدی پرداخته و علاوه بر تقاضای برجام‌های بعدی، اجرای تعهدات خود و جاری شدن سامانه مالی برای ایران را به تصویب طوماری از قرارداد‌ها و کنوانسیون‌های مورد نظرشان نظیر FATF، CFT، پالرمو و... و حتی سند ۲۰۳۰ از سوی ایران موکول نمودند. به این ترتیب حاصل برجام به صورت (برد/باخت) برای ایران خسارت محض و تقریباً هیچ و برای طرف غربی مزیت محض و تحقیقاً همه چیز درآمد، اما این مقدار نیز برای طرف غربی کافی نبوده و با تشدید فشار‌ها و با هل من مزید، مطالبات جدید خود را پی می‌گرفت.

۳ - با روی کارآمدن ترامپ، هیئت حاکمه امریکا استراتژی خود را در برابر ایران تغییر داده و به استراتژی زمان بوش (استراتژی تشدید فشار‌ها و تحریم‌ها و براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران) بازگشته و برای عملیاتی کردن استراتژی جدید در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ رسماً از برجام خارج و تشدید فشار‌ها و تحریم‌ها و تروریسم اقتصادی را در دستور کار خود قرار داد. همه قرائن و شواهد نشان داد که بعد از خروج امریکا از برجام، طرف اروپایی در یک هماهنگی پنهانی با امریکا، مأموریت یافت در نقش پلیس خوب مانع از خروج ایران از برجام شده و با دایر نگه داشتن خط ارتباط غرب با ایران، با تشدید نابسامانی‌های داخلی ناشی از شرایط بد اقتصادی و پیشبرد پروژه فروپاشی ادراکی، براندازی از درون را عملیاتی کنند. نظام سلطه غرب آن‌قدر به موفقیت این پروژه مطمئن شده بود که علناً از تابستان داغ سخن گفته و رسماً اعلام کرده بودند که ایران نخواهد توانست چهل سالگی خود را جشن بگیرد و حتی به منافقین وعده دادند که سال نو میلادی را در تهران جشن بگیرند.

٤ - با گذشت چهار سال از امضای برجام و اجرای صد درصدی تعهدات برجامی از سوی ایران، غرب هیچ قدم مؤثری در مسیر اجرایی کردن برجام برنداشته و کماکان به سیاست وقت کشی و تهدید ایران ادامه می‌دهد به گونه‌ای که ماندن یکجانبه ایران در برجام، هیچ دستاورد و هیچ توجیهی در بر نداشته و خسارات وارده را تشدید می‌کند. شرایط کنونی هیچ شباهتی با شرایط سال ۱۳۹۲ ندارد. با وضع حاضر هیچ دلیلی برای ادامه مسیر به شکل سابق وجود ندارد: در سال‌های ۹۱ و ۹۲ از یک طرف امریکا استراتژی خود را در باره ایران تغییر داده بود و به دنبال براندازی مستقیم نظام ایران نبوده و رسماً اعلام کرده بود به دنبال به رسمیت شناختن حقوق هسته‌ای ایران است و از طرف دیگر در ایران نیز ضرورت مذاکره با امریکا با رأی مردم به مطالبه ملی تبدیل شده بود و به همین دلیل نظام مقدس جمهوری اسلامی به رغم میل براندازان و دشمنان، استراتژی نرمش قهرمانانه را در دستور کار خود قرار داده بود.

اینک در جبهه مقابل: «امریکا از برجام خارج شد و برجام را پاره کرده»، «امریکا مجدداً به استراتژی قدیمی خود بازگشته»، «اروپایی‌ها با پیگیری خط نفاق، خباثت خود را عیان ساخته و تقریباً اغلب شرکت‌های اروپایی ایران را ترک کرده‌اند»، «تحریم‌های جدید علیه ایران وضع شده و در گونه‌ای نادر کشور‌هایی هم که مایل به ارتبا‌ط با ایران باشند تهدید به تحریم شده‌اند»، و در جبهه داخل ایران نیز: «هیچ ایرانی دیگر مذاکره با امریکا را مطالبه نمی‌کند»، «موج تنفر نسبت به بدعهدی غرب به‌ویژه شیطان بزرگ تکثیر شده است»، «مسئولان و دولتمردان بدعهدی طرف غربی را به عیان دیده و بیش از این همراهی با غرب را جایز نمی‌دانند»، «جبهه مقاومت مقتدرتر از هر زمان در برابر محور شرارت عبری، غربی، وهابی قرار دارد»، «اقتدار نظامی ایران نیز در بهترین شرایط قرار دارد». اینک تمام مردم ایران این حقیقت را با همه وجود لمس کرده‌اند که مذاکره با امریکا و اعتماد به شیطان بزرگ هم حماقت است هم خیانت. کشور ایران برای پی بردن به موذی‌گری و خباثت اروپایی‌ها هزینه سنگینی پرداخته و یک فرصت طلایی شش ساله را نیز فدا کرده است.

ایران هم‌اینک برای کنارگذاشتن نرمش قهرمانانه و بازگشت به استراتژی مقاومت فعال، منطقی روشن و بسیار قوی دارد. «وقتی امریکا به استراتژی تروریستی و براندازانه خود بازگشته»، «وقتی اروپایی‌ها سیاست تزویر و نفاق را در پیش گرفته و هیچ کدام از تعهدات یازده‌گانه خود را عملی نمی‌کنند و در عین حال مستکبرانه هل من مزید طلبیده و برجام‌های بعدی را مطالبه می‌کنند»، «وقتی در داخل کشور موج نفرت از بدعهدی امریکا و اروپا فراگیر شده»، «وقتی که مردم ایران از مسئولان و دولتمردان، اقتدار و ایستادگی در برابر دشمن را مطالبه می‌کنند»، «وقتی که امریکا هژمون و اقتدار خود را از دست داده و با صد‌ها مشکل بزرگ داخلی و بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کند»، «وقتی که اروپا نیز مانند امریکا اعتبار خود را از کف داده»، «وقتی که...» چرا باید جمهوری اسلامی کماکان در برابر دشمن، استراتژی نرمش قهرمانانه را ادامه دهد. از این رو است که جمهوری اسلامی مقتدرانه و بر اساس کنش متقابل، آهنگ بازگشت به استراتژی مقاومت فعال، برای استیفای حقوق خود و واداشتن غرب به دست کشیدن از خباثت و پذیرش حقوق ایران را در دستور کار خود قرار داده و تردیدی نیست که در صورت لجاجت غرب، این مسیر را تا خروج کامل از برجام ادامه خواهد داد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار