سرويس حقوق جوان آنلاين: هر انسانی و بالطبع هر جامعهای مشتاق رسیدن به سعادت و خیر است. این اشتیاق رسیدن به خیر از ابتدای خلقت انسان با او همراه بوده، اما سؤال این است که چه کسی وظیفه رساندن انسان یا جامعه انسانی به سعادت را دارد. پاسخ این سؤال در طول تاریخ یکسان نبوده است.
در حکومتهای پادشاهی این مسئولیت سنگین بر عهده شخص پادشاه قرار داشت و لوازم این مسئولیت نیز اطاعت بیچون و چرای اتباع از پادشاه بود. در صورتی که مردمی به رغم اطاعت از پادشاه سیهروز میگشتند، افکار عمومی پادشاه را مسئول سیهروزی میدانست و مردم را از این مسئولیت تبرئه میکرد، اما رفته رفته جوامع انسانی تصمیم گرفتند که حق تعیین سرنوشت را خود به دست بگیرند و ناگفته پیداست که با اختصاص این حق، مسئولیت نیز به دنباله آن بر عهده مردم قرار گرفت.
در نظامهایی که مردم از طریق مشارکت در امور سیاسی سرنوشت خود را تعیین میکنند و از افراد «تبعه» به «شهروند» تغییر مییابند، حقوق شهروندی پا به عرصه وجود میگذارد؛ حقوقی که در محتوای خود دو مفهوم حق و تکلیف را توأمان یدک میکشد. شهروندان در چنین جامعهای همراه با دولت موظف به مشارکت برای رسیدن جامعه و بالطبع تک تک افراد حاضر در آن به خیر عمومی هستند. در جامعه اسلامی نیز چنین رابطه دوسویهای میان شهروند و دولت برقرار است.
مبتنی بر همین وظیفه عمومی اصل هشتم قانون اساسی اعلام میدارد: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت...»
در این سند والا که به منزله قرارداد اجتماعی ملت مسلمان ایران است، مردم وظیفه دارند تا برای رسیدن به جامعهای آرمانی که در آن حکومت برخاسته از موضع طبقاتی و سلطهگری فردی یا گروهی نیست بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی همکیش و همفکر است، به خود سازمان دهند تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله) بگشایند. شاید قسمت عظیمی از گره معضلات فرهنگی و تظاهر به گناه در جامعه ما مربوط به بیتوجهی به همین وظیفه خطیری است که بر عهده شهروندان جمهوری اسلامی در امر به معروف و نهی از منکر یکدیگر و حتی دولت باشد.
هنوز در کنه فکر ما مسئولیت پاک کردن جامعه از لوث گناه بر عهده دولت است. گویا در نظر ما دولت موظف است جامعه را به خیر عمومی برساند، بدون اینکه مشارکت نیز وظیفه ما (مردم) باشد. اگرچه مقدمه قانون اساسی اعلام میدارد که «ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد»، اما شاید در این زمینه همچنان انگارههای بیمنطق نظام پادشاهی ناخودآگاه ما را رها نکرده باشد.
* دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه تهران