سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: حتماً بارها پیش آمده است که به مشکلی برخورده و برای حل آن به هر وسیلهای متوسل شدهاید. فرق ندارد این موضوع شخصی، خانوادگی یا کاری باشد، در هر صورت شما نیاز دارید احساسات را به میزان زیادی مهار و روشنتر فکر کنید. بیتردید یکی از مهمترین مهارتهای زندگی مهارت حل مسئله است که برای آموزش آن کارگاههای متعدد و مفصلی برگزار میشود و حتی گاهی شروع آموزش آن از کودکی است. در این کارگاههای آموزشی سعی میشود کودک را تشویق کنند تا فعالانه به دنبال راهحل بگردد و خود را منفعل و درمانده احساس نکند.
حل مسئله یک فرآیند است
حل مسئله فرآیند آگاهانه، منطقی و هدفمند است که فرد فعالانه در جهت یافتن راهحلهای مؤثر یا سازگارانه برای مسائل و مشکلات زندگی تلاش میکند، چراکه زندگی بدون مشکل وجود ندارد و تجربیات ما ناشی از برخورد ما با مسائل زندگی و مشکلات آن است که در ادامه باعث رشدیافتگی و کمال ما میشود. بنابراین یکی از مهارتهایی که میتواند ما را در مسیر رسیدن به هدف رضایتمندی بیشتر از زندگی و پیشگیری از آسیبهای روانی- اجتماعی یاری کند، مهارت حل مسئله و سازگاری با مشکلات است. این مهارت عبارت است از فرآیند شناختی و رفتاری که توسط فرد هدایت میشود و فرد به وسیله آن راهحلهای مؤثر یا سازگارانه برای مسائل و مشکلات زندگی روزمره خود پیدا میکند. پس این مهارت فرآیند آگاهانه، منطقی، تلاش بر و هدفمند است. برای پرورش این مهارت باید مراحل زیر را به ترتیب طی کرد.
مسئله را برای خودتان تعریف کنید
معمولاً هنگامی که با یک مسئله مواجه میشویم، خیلی سریع سراغ روشها و تکنیکهایی که برای حل مسئله وجود دارد میرویم، اما باید گفت: قبل از پریدن به راهحل ابتدا مسئله را کامل و شفاف تعریف کنیم، چراکه طرح مسئله تأثیر زیادی بر مسیر راهحلهای ما میگذارد. پس اگر تعریف مسئله ما غلط باشد، مسیر غلط را ادامه خواهیم داد. پس بعد از پی بردن به مشکل باید مسئله را تعریف کرد و به منشأ آن پی برد. سپس باید به میزان اهمیت آن پی برد. بر اساس میزان جدی بودن مسئله شما تصمیم میگیرید که چه چارهای برای آن بیندیشید. در این مرحله باید تا جایی که امکان دارد اطلاعات جمع آوری کنید و با افراد صاحب نظر یا کسانی که مشکلی مشابه مشکل شما را داشتهاند، مشورت کنید. در این مرحله باید اهمیت و فوریت مسئله را مدنظر داشته باشید و به زمان توجه کنید. بعد از جمع آوری اطلاعات و مرور آن شما درک درستی از مسئله و عوامل ایجادکننده آن خواهید داشت.
خود را در شرایط بارش فکری قرار دهید
بارش فکری یعنی اینکه فرد ذهن خود را باز بگذارد تا ذهن بدون سانسور هر راهحلی را که به نظرش میآید چه خوب چه بد، چه عملی و چه غیرعملی آزادانه بیان کند. در این روش بعد از مشخص شدن دقیق مسئله فرد باید فهرستی طولانی از راهحلهای مربوط به حل مسئله را تهیه کند. موضوعی که در این مرحله اهمیت دارد تعداد راهحلهاست نه کیفیت آنها. در این مرحله میتوانید از نظرات و تجربههای دیگران استفاده کنید و راهحلها را روی کاغذ بنویسید. راهحلها را بدون قضاوت و ارزیابی روی کاغذ مکتوب کنید. با استفاده از این تکنیک شما به راهحلهایی میرسید که در حالت معمول به ذهنتان خطور نمیکرد و علاوه بر این فرد متوجه میشود که برای حل مشکلات راهحلهای بسیاری وجود دارد و به حل آن مسئله امیدوار میشود.
راهحلهای موجود را ارزیابی کنید
در این مرحله هر یک از راهحلهای به دست آمده مورد ارزیابی قرار میگیرد و فرد سود و زیان آنها را برای رسیدن به راهحل مناسب ارزیابی میکند و پیامدهای آنها را برای خود و دیگران مورد قضاوت قرار میدهد. برای راحتی کار میتوان سود و زیان هر یک از راهحلها را در یک جدول دو ستونی نوشت.
راهحلها را بعد از اجرا مورد بازبینی قرار دهید
در این مرحله راهحلی که دارای اولویت بوده و متناسب با سیستمهای ارزشی فرد است به اجرا در میآید. بعد از اجرای آن به پیامدهای آن راهحل توجه میشود و اگر پیامد رضایتبخش بود، مسئله حل شده و فرآیند حل مسئله خاتمه پیدا میکند و اگر راهحل قبلی مؤثر نبود، فرد باید از راهحلهای دیگری استفاده کند که در اختیار دارد. این روند زمانی خاتمه پیدا میکند که دیگر موقعیت برای فرد مشکل آفرین نباشد و فرد به هدف خود دست پیدا کرده باشد. اگر هیچ کدام از این راهها مناسب نباشد، این مراحل مجدداً از ابتدا شروع میشود. احتمالاً اشکال یا خطایی در جریان هر کدام از مراحل ممکن است وجود داشته باشد، برای مثال مسئله خوب و روشن تعریف نشده یا اهداف انتخابی غیرمنطقی بوده است.
درسهایی که از مسائل و مشکلات میگیرید
در فرآیند حل مسئله همیشه باید چند نکته را مدنظر داشته باشید: مسائلی وجود دارند که به هیچ عنوان قابل حل نیستند و فرد ناچار به پذیرش آن است. در نتیجه فرد مجبور به سازگاری با آن بوده و باید سعی کند مسئله را از زوایای مختلف مدنظر قرار دهد. صرفنظر از بدی و ناخوشایند بودن مسئله از خود بپرسید در این موقعیت چه فرصتی برای من نهفته است و چه درسی میتوانم از آن بگیرم یا چه نکته مثبتی میتوانم از آن دریافت کنم. سعی کنید تا حد امکان اجازه غلبه بر هیجانات منفی ندهید و با کنترل احساسات خود مسئله را بهتر ارزیابی کنید و آن را صحیحتر ببینید.
باید بپذیرید که ذات زندگی انسان همراه با رنج است و با تجربه هر مشکل انسان میتواند به رشد شخصی بیشتری دست پیدا کند. افراد کمالطلب و کسانی که از رنج فرار یا آن را انکار میکنند تنها خود را فریب و قدرت مدیریت مسائل خود را از دست میدهند.
همیشه سعی نکنید به شیوههای قدیمی و مرسوم مشکلات خود را حل کنید. گاهی اوقات استفاده از روشهای قبلی و قدیمی کارساز نیست. روشهای سنتشکن و تغییر الگوهای قبلی به وسیله تغییر نگرش به موضوع و دیدن آن از زوایای مختلف، امکان حل مسئله به شیوه جدیدی را فراهم میکند.
باید دقت داشت حل مسئله یک فرآیند است و لزومی ندارد که برای رسیدن به یک راهحل شتابزده عمل کرد. در برخی شرایط مدیریت مسئله از حل آن اهمیت بیشتری دارد و برخی از مسائل با گذشت زمان به سمت بهبودی پیش میرود. راهحلها و برنامه عمل باید انعطافپذیر باشند. خود را آماده کنید تا بعضی چیزها را مورد بازبینی قرار دهید و به صورت خشک و انعطافناپذیر به برنامهها و راهحلهای خود نچسبید.
برخی از طرز تفکرهای غلط مانند اینکه این مسئله هیچ وقت حل نخواهد شد (تفکر همه یا هیچ) یا من دیگر بدبخت شدهام، دیگر هیچ چیزی در زندگی من رو به راه نخواهد شد (تعمیمدهی) باعث میشود فرد در حل مسئله ناتوان شود، پس در این شرایط تغییر و اصلاح طرز تفکر بسیار سازنده خواهد بود.