سرويس سياسی جوان آنلاين: بر اساس آنچه طی یک سال اخیر اتفاق افتاده است ایالات متحده امریکا و بسیاری از تحلیلگران و کنشگران سیاسی در این کشور از اثربخشی تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه کشورمان بسیار ناامید شدهاند و خروجی افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی ایران را تقریباً نزدیک به هیچ برآورد میکنند.
«خروج از برجام»، «بازگرداندن تحریمهای هستهای»، «افزایش تحریمهای غیرهستهای»، «وارد کردن شوک به افکارعمومی داخلی بر اساس اطلاعات اشتباهی که درباره میزان فساد و رانت به آنها داده شد»، «تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران»، «تروریست خواندن سپاه»، «تلاش برای ناامن کردن مرزهای جغرافیایی و افزایش حملات تروریستی در داخل کشور» و «سخن گفتن از احتمال حمله نظامی به ایران» و «تلاش برای همراهسازی جامعه ایرانی با خود در تریبونهای رسمی» تنها بخشی از تلاشهای ایالات متحده امریکا جهت تقابل با جمهوری اسلامی ایران طی یک سال اخیر (بعد از خروج ایالات متحده از برجام) بوده است.
مهمترین خروجی فعالیتهای ضدایرانی گسترده غرب (از اردیبهشت ماه سال گذشته تاکنون) را میتوان «ناامیدی غرب از سودمند بودن فعالیتهای ضدایرانی» دانست؛ ناامیدیای که امروز به مرز اعتراف رسیده و از رسانههای امریکایی و تحلیلگران این کشور به حلقههای نخست کاخ سفید نیز رسوخ پیدا کرده است.
هفته گذشته بود که وندی شرمن معاون وزیر امورخارجه سابق امریکا به صراحت تأکید کرد افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی اساساً نتیجهای برای امریکاییها به همراه نخواهد داشت و شنبه اخیر نیز نشریه فارین پالیسی در تحلیلی به عدم سودمند بودن فشارهای ضدایرانی برای امریکا پرداخت و در بخشی از تحلیل خود نوشت: «در کوتاهمدت، تاکتیک فشار تا حد زیادی کارگر خواهد بود و میتواند با موفقیت بخش قابل توجهی از صادرات نفت ایران را متوقف سازد. خریداران بزرگ در تعداد زیادی از کشورها که همچنان در حال انجام معاملات نفتی با ایران هستند یا در نهایت تسلیم خواهند شد یا جریمه شده و فریادشان بلند میشود و در آخر هم ناگهانی ناپدید میشوند. بعید به نظر میرسد، این خریداران به دلیل نبود گزینههای ارزان قیمت و قابل دسترستر از نفت ایران، خرید خود را به صفر برسانند که این یعنی احتمال مجوز ایالات متحده امریکا برای کاستن از سرعت عقب نشینی آنها از خرید نفت و تن دادن به کلهشقی آنها، اما این خریداران احتمالاً از نقض آشکار تحریمهای ایالات متحده طفره رفته و از خودکشیهای مالی و اعتباری خودداری میکنند.»
سیاست ضدایرانی ترامپ با کمترین قدرت اثرگذاری
این نشریه امریکایی در ادامه تأکید میکند که سیاستهای ضدایرانی دولت دونالد ترامپ به بن بست خواهد رسید و عملاً مهمترین سیاست این روزهای دولت امریکا مبنی بر به صفر رساندن نفت ایران نتیجهای به همراه نخواهد داشت: «ایالات متحده صرف نظر از اینکه چقدر نیازمند کارایی این سیاست فشار باشد، احتمالاً نمیتواند همه نقض کنندههای تحریمهای ایران را مجازات کند. واشنگتن نمیتواند روی همان تسهیم اطلاعات بینالمللی و کمکهای اجرایی که در دوره ۲۰۱۵- ۲۰۱۲ تحریمهای شدید ایران مورد استفاده قرار میگرفت، حساب کند. همچنان که بخشی از نفت ایران راه خود را به بازار پیدا میکند، ناظران میتوانند به این نتیجه برسند که تحریمهای ایالات متحده آن همه هم سفت و سخت نیست که میتواند انگیزهای برای عبور یا نقض آن باشد. این باعث میشود سیاست ترامپ در برابر ایران کمتر مؤثر باشد.»
روزنامه واشنگتن پست نیز روز گذشته در سرمقاله خود به همین مسئله اشاره کرده و نتیجه بخش بودن رفتارکنونی امریکا در قبال ایران را تقریباً غیرممکن دانسته است، این روزنامه امریکایی در این باره مینویسد: «.. بعید است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از عراق و سوریه عقب نشینی کند. مقامهای ارشد دولت ترامپ به روشنی امیدوارند که فشار تحریمهای جدید به تغییر رژیم بینجامد، اما واشنگتن از سال ۱۹۷۹ تاکنون در انتظار چنین ضدانقلابی بوده است. هر گونه دستاورد فشار بر ایران با هزینههایی تازه همراه خواهد بود. احتمال از سر گرفته شدن حملات به اهداف امریکا در عراق و سوریه یا به چالش کشیدن ناوگان دریایی محدود امریکا در خلیج فارس وجود دارد. احتمال از سر گرفته شدن برنامه هستهای ایران میرود؛ اقدامی که دولت ترامپ را گذشته از اقدام نظامی با گزینههایی اندک روبهرو میکند. اگر نتیجه نهایی این باشد، تصمیم پرزیدنت ترامپ در خروج از برجام نتیجه معکوس داشته است.»
اظهار ناامیدی تحلیلگران نسبت به آینده فشارها بر ایران
در کنار اظهار رسانههای مشهور غربی به فاقد نتیجه بودن سیاستهای ضدایرانی دولت و کنگره امریکا، بسیاری از تحلیلگران برجسته نیز طی هفتههای اخیر نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و سیاستهای اخیر امریکا در قبال ایران را کمافیالسابق خالی از دستاورد دانستهاند، به عنوان نمونه باربارا اسلاوین کارشناس مسائل ایران در شورای آتلانتیک در واشنگتن گفت: «شرایط در مقایسه با سال ۲۰۱۲ میلادی تغییر کرده است. اکنون دیگر جامعه جهانی در کنار امریکا نیست. ما در شرایطی به سر میبریم که دولت ترامپ تلاش میکند جامعه بینالملل را به پایبندی به سیاستهایش مجبور کند در حالی که بیشتر کشورها این سیاستها را قبول ندارند، بنابراین نظام ایران در مرحله اول پیروز شده و برگ برندههایی را که در نتیجه توافق هستهای به دست آورده بود تقویت کرده است و اکنون در عرصه بینالمللی به این کشور به عنوان یک بازیگر اساسی نگاه میشود.»
همچنین پیتر هاریل کارشناس برجسته مرکز «نیو امریکن سکیوریتی» در واشنگتن در این باره میگوید: «کشورهایی مثل چین و هند که به نفت ایران نیاز مبرمی دارند احتمال دارد از طریق ایجاد شرکتهای کوچکی در امریکا که منافع تجاری ندارند برای دور زدن تحریمها تلاش کنند. این کشورها از طریق این شرکتها میتوانند نفت ایران را بخرند، بنابراین تحریمهای ثانوی و قرار دادن این شرکتها در لیست سیاه وزارت خزانهداری امریکا برای مجازات آنها، نتیجهای به دنبال نخواهد داشت.»
بیشتر از آنکه مؤسسات تحقیقاتی امریکایی یا رسانههای این کشور نسبت به آینده فشارها بر جمهوری اسلامی ایران ناامید باشند، خود مقامات کاخ سفید به این نقطه و نتیجه رسیدهاند، اما ناچارند برای زنده نگه داشتن امیدهای یک جریان داخلی، به جای پذیرش شکست ضمن کوبیدن بر طبل مذاکره- جنگ از افزایش فشارها بر ایران گفته و از تغییر رفتار ایران در آیندهای مبهم سخن به میان بیاورند و این همان تجربه ۴۰ ساله غرب در برابر جمهوری اسلامی ایران است که در دوره رؤسای مختلف ایالات متحده امریکا تکرار شده است.