کد خبر: 944638
تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۲:۱۸
نگاهی به هفدهمین دوره جام ملت‌های آسیا در گفت‌وگوی «جوان» با رسول کربکندی
جام هفدهم را بدون تردید می‌توان جام شگفتی‌ها نامید. جامی که تیم‌های بزرگ و مدعی آن یکی پس از دیگری از گردونه رقابت‌ها کنار رفتند تا فینال آن سهم قطر و ژاپنی شود که کمتر کسی سهمی برای فینالیست شدن آن‌ها قائل می‌شد.
دنيا حيدری
سرويس ورزشی جوان آنلاين: جام هفدهم را بدون تردید می‌توان جام شگفتی‌ها نامید. جامی که تیم‌های بزرگ و مدعی آن یکی پس از دیگری از گردونه رقابت‌ها کنار رفتند تا فینال آن سهم قطر و ژاپنی شود که کمتر کسی سهمی برای فینالیست شدن آن‌ها قائل می‌شد. جامی که به گفته رسول کربکندی ثابت کرد برای دستیابی به موفقیت نمی‌توان تنها به حضور مربیان بزرگ اکتفا کرد و دلخوش اسم و رسم‌ها بود بلکه باید ابزار‌های مهم دیگر، چون مدیریت و برنامه را نیز مد نظر قرار داد که اگر غیر از این بود، این دوره از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به قتلگاه مربیان بزرگی، چون لیپی، کرش، آنتونیو پیزی، زاکرونی، پائولو بنتو، گوران اریکسون و کوپر تبدیل نمی‌شد.

هفدهمین دوره رقابت‌های جام ملت‌های آسیا با اتفاقات جالب توجهی همراه بود که از جمله آن حضور تیمی مثل قطر در فینال بود. دلیل ناکامی‌تیم‌های بزرگ چه بود؟
دو تفکر می‌تواند حاصل این اتفاق باشد. اول اینکه برخی تیم‌ها به جام ملت‌ها اهمیت چندانی نداده و همه برنامه‌ریزی خود را معطوف به جام جهانی کردند و برنامه چهار ساله‌ای ریختند برای جام جهانی بعدی، اما دست‌کم گرفتن دیگر حریفان آسیایی هم می‌تواند دلیل این ناکامی باشد. یعنی این امکان هم وجود دارد که برخی تیم‌ها بعد از حضور در جام جهانی با این تصور که دیگر آسیایی‌ها حریف دست و پاگیری برای آن‌ها نیستند قدم به این مسابقات گذاشته باشند و همین تصور اشتباه باعث ناکامی آن‌ها شده باشد که البته ایران جزو هیچ یک از این دو گروه نیست چراکه کرش به‌رغم اینکه می‌دانست بعد از این مسابقات به احتمال فراوان باید با نیمکت تیم ملی خداحافظی کند، به دنبال کسب قهرمانی بود و هدفش این بود که با کسب یک دستاورد بزرگ برای فوتبال ایران به کارش در تیم ملی خاتمه دهد که این اتفاق رخ نداد و باوجود شایستگی‌های تیم ملی کشورمان حسرت ۴۰ ساله به قوت خود باقی ماند!

حضور تیمی چون قطر در فینال نشان از پایین بودن سطح کیفی رقابت‌ها دارد یا نشان‌دهنده پیشرفت دیگر تیم‌های آسیاست؟
هر دو این موارد می‌تواند در فینالیست شدن ژاپن و قطر دخیل باشد. حضور قطر در فینال نشان‌دهنده این است که تیم‌ها می‌توانند با برنامه و کار خوب، خود را به مراحل بالاتر رسانده و در بین مدعیان جای دهند. کمتر کسی تصور حضور قطر را در فنیال می‌کرد، اما این تیم به رغم اینکه همانند ایران و عراق و عربستان و کره حمایت هواداران خود را هم نداشت توانست خود را تا پای جام برساند. در واقع درست در شرایطی که ایران و عراق و عربستان و استرالیا مراقب یکدیگر بودند، تیمی چون قطر از کنار آن‌ها رد شد و به فینال رسید تا ثابت کند که دیگر نمی‌توان به صرف حضور در جام جهانی یا آقایی در آسیا و حضور بین نام‌های مطرح قاره فینالیست شد.

با توجه به اتفاقات رقم خورده، شگفتی یا نکته بارز این دوره از رقابت‌های جام ملت‌های آسیا چه بود؟
مهم‌ترین مسئله این بود که دریافتیم هیچ تیمی دست و پابسته نیست و هیچ حریفی را نمی‌توان از پیش بازنده دانست. تیم‌های بی نام و نشان و گمنامی که تا پیش از این محلی از اعراب نداشتند دارند در خفا کار می‌کنند تا خود را به سطح مدعیان نامی برسانند. به همین دلیل است که می‌بینیم در همان هفته‌های ابتدایی جام استرالیا، مدافع عنوان قهرمانی، کار خود را با شکست برابر اردن آغاز می‌کند یا ویتنام با برنامه و هماهنگ بازی می‌کند و می‌تواند از مرحله گروهی نیز صعود کند، اما بدون شک مهم‌ترین شگفتی‌ساز این رقابت‌ها که همه را غافل کرد هندوستانی بود که تا پیش از این هیچ جایی در فوتبال آسیا نداشت، اما با بازی‌های خوبی که از خود به نمایش گذاشت نشان داد که دارد مسیر پیشرفت را به خوبی طی می‌کند.

بحث مدیریتی تا چه اندازه می‌تواند در کسب موفقیت تیم‌ها تأثیرگذار باشد؟
خیلی زیاد. بدون شک هر موفقیتی می‌تواند نشان از مدیریت خوب باشد و در مقابل شکست و عدم نتیجه‌گیری نیز ناشی از عدم مدیریت یا مدیریت نادرست است. قطر نمونه خوبی بر این مدعاست. تیمی که جایگاهی در آسیا ندارد، اما براساس برنامه‌ریزی و مدیریت اصولی توانست با پشت سر گذاشتن تیم‌های مطرح و از یک مسیر سخت خود را به فینال برساند، اما عدم مدیریت درست باعث شد تا تیمی مثل ایران به رغم شایستگی‌های فراوان نتواند یکی از فینالیست‌ها باشد چراکه یک اشتباه مدیریتی از سوی بازیکنان و رفتاری غیرحرفه‌ای که درست نقطه مقابل قطری‌ها بود توانست جام را از تیمی که شایسته بالا بردن آن بود، بگیرد.

یکی از مسائلی که در این رقابت‌ها به شدت به چشم آمد، عدم موفقیت مربیان بزرگ بود.
بله، به این دلیل که برای رسیدن به موفقیت ابزار‌های مهمی لازم است و تنها نمی‌توان به داشتن یک مربی بزرگ اکتفا کرد. برای نمونه چین باوجود نشاندن لیپی روی نیمکت خود نتوانست به نتیجه دلخواه دست یابد. لیپی مربی کوچکی نیست، اما وقتی می‌بینیم مدافعان این تیم در یک بازی (برابر ایران) سه اشتباه مرگبار مرتکب می‌شوند یعنی اینکه تنها حضور یک مربی بزرگ نمی‌تواند ضامن موفقیت باشد و در کنار آن باید ابزار‌های دیگر، چون برنامه‌ریزی، مدیریت و... را نیز مد نظر قرار داد.

تیم ملی ایران یکی از مدعیان اصلی این جام بود. فکر می‌کنید چرا شاگردان کرش هم به سرنوشت استرالیا، عربستان و کره دچار شدند و، چون ژاپن به فینال نرسیدند؟
کرش با وجود خدمات بسیاری که به فوتبال ایران کرد و چهارچوب‌های منطقی و اصولی که ایجاد کرد نتوانست یک نقض را برطرف کند. تیم ملی برای زمانی که گل می‌خورد برنامه ندارد. برای همین است که وقتی جلو باشد به خوبی و روان کار می‌کند و از همه فضا‌های زمین استفاده می‌کند و پاسکاری‌های تک‌ضرب و کوتاه زیادی را شاهد هستیم، اما وقتی گل می‌خوریم، شیرازه تیم می‌پاشد و بازیکنان نمی‌توانند بازی همیشگی خود را به نمایش بگذارند. یکی دیگر از اشکالات این است که تیم ملی با وجود خط دفاع خوبی که دارد، وقتی انسجام دفاعی آن کم می‌شود و بین خطوط تیمی فاصله می‌افتد شکننده می‌شود. به همین دلیل تیم‌هایی، چون عراق و ژاپن که ایران را تیمی آنالیز کرده بودند با تغییرات مهره‌ای سردرگم نشدند و توانستند به ایران غلبه کنند و نتیجه بگیرند به خصوص ژاپن که با نتیجه‌ای که خودش نیز تصور نمی‌کرد به برتری رسید.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار