
احمد كاظمزاده
به موازات پيروزيهاي روزافزون ارتش سوريه عليه گروههاي تكفيري و در رأس آن داعش كه در روزهاي اخير بر حومه شهر استراتژيك ديرالزور متمركز شده، مذاكرات سياسي آستانه (كه بر پايه گفتوگوهاي سوري - سوري و با نظارت ايران، روسيه و تركيه بنا نهاده شده است)كماكان ادامه دارد و دور ششم آن جمعه با صدور بيانيه 14 بندي پايان يافت. در اين نشست درباره ايجاد منطقه عاري از تنش در ادلب نيز توافق شد كه بعد از آزادسازي شهر استراتژيك حلب به محل استقرار گروههاي مسلح تبديل شده است و گفته ميشود بيش از 40 هزار نيروي مسلح ضد سوري اعم از داخلي و خارجي در آنجا مستقر هستند. اكنون كه بنا بر اخبار و اطلاعات منتشرشده حمايتهاي خارجي از اين افراد و گروهها قطع شده است در مقايسه با گذشته از نقش و تأثيرگذاري اين افراد و گروهها در صحنه نظامي كاسته شده است يا حداقل در اولويتهاي بعدي قرار گرفته است و مسئله اصلي در اين مقطع شايد اين باشد كه با اين افراد و گروهها كه به مدت چند سال در زمين دشمنان دولت سوريه بازي كرده و عليه دولت و ملت اين كشور جنگيدهاند چه بايد كرد.
شايد كمتر دولتي حاضر ميشود كه با اين افراد و گروهها كه هزاران كشته و زخمي و ميلياردها دلار هزينه بر سوريه تحميل كردهاند، برخورد مسامحهآميزي داشته باشد اما از آنجا كه رويكرد دولت سوريه از همان ابتدا بر تفكيك معارضان داخلي و حتي مسلحين از گروههاي تكفيري خارجي و تمركز فعاليتهاي ارتش بر مقابله با افراد و گروههاي تكفيري و در رأس آن داعش و جبهه النصره بوده است و از طرف ديگر همپيمانان منطقهاي و بينالمللي دولت سوريه نيز همواره راه حل سياسي را براي بحران، حتي در اوج اقتدار نظامي، در اولويت قرار دادهاند، لذا درباره ايجاد مناطق عاري از تنش در چند نقطه توافق شد كه در اين ميان ادلب با توجه به جايگاه ويژه اين شهر در جبهه شمالي و همچنين با توجه به كثرت حضور گروههاي مسلح درآن از اهميت ويژهاي برخوردار است. در واقع ايجاد منطقه عاري از تنش در ادلب كه به مدت شش ماه خواهد بود (و البته در صورت توافق سه كشور ضامن نيز قابل تمديد خواهد بود) فرصتي دوباره به اين گروهها خواهد داد تا به تغيير رفتار و جبران عملكرد گذشته خود بپردازند.
با ادامه روند فعلي پرونده داعش به احتمال زياد تا چند ماه ديگر بسته خواهد شد و دولت و ارتش سوريه قادر خواهند شد بقيه اراضي اشغالي خود را نيز از زير اشغال اين گروه و ديگر گروهها بازپس بگيرند كه اين مسئله موقعيت دولت سوريه را در مذاكرات بعدي بيش از پيش تقويت خواهد كرد. اين بدين مفهوم است كه زمان به سرعت براي مخالفان و گروههاي مسلح و حاميان آنها از دست ميرود و آنها چارهاي ندارند جز اينكه با وضعيت جديد كنار بيايند و به دستاوردهاي حداقلي فكر كنند. با اينحال تحولات سوريه از اين جهت نيز براي عدهاي عبرتآموز است كه همكاري با دشمن و دل بستن به وعدههاي سراب گونه آنها چه سرنوشت تلخي را ميتواند براي آنها رقم بزند.