کد خبر: 764065
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۰
نقد و نظري بر فيلم مستند «پدر» ساخته «هانيه يوسفيان»
وقتي از فيلم مستند حرف مي‌زنيم، از چه حرف مي‌زنيم؟ مجموعه‌ تصاويري كه در آنها كمترين دخل و تصرفي صورت نگرفته و انگار يك چشم غايب يا دوربين‌مخفي تماشاگر آنهاست
احمد حجارزاده
يكم: وقتي از فيلم مستند حرف مي‌زنيم، از چه حرف مي‌زنيم؟ مجموعه‌ تصاويري كه در آنها كمترين دخل و تصرفي صورت نگرفته و انگار يك چشم غايب يا دوربين‌مخفي تماشاگر آنهاست؛ همه‌چيز شفاف و صادق و به دور از بازسازي‌هاي معمول سينمايي و در بستر چنين فرمولي ا‌ست كه نتيجه‌ كار، آثاري مي‌شوند درست شبيه به زندگي، همان‌گونه كه هست. مستند «پدر» مصداق بارز اين تعريف است؛ فيلمي شريف و ديدني از يك موقعيت دشوار و دردناك اما فيلمساز با نگاهي طناز و بي‌پروا، فيلم را از موضوع اصلي فراتر برده و تصويري حيرت‌آور و پرهيجان از زندگي به نمايش گذاشته است. به‌راستي «پدر» درباره‌ چيست؟ آلزايمر؟! بعيد است قصد و منظور هانيه يوسفيان از ساخت فيلمش در همين تك‌واژه‌ ناخوشايند خلاصه بشود. آلزايمر در مستند «پدر» بهانه‌ است براي سرك‌كشيدن به خانواده‌ ايراني، با همه‌ ريزه‌كاري‌ها و زير و بم‌هاي زندگي. در آغاز از فضاي فيلم چنين برمي‌آيد كه تنها پدر خانواده دچار فراموشي شده، ولي به تدريج در مواجهه با تك‌تك افراد خانواده ـ از جمله مادر و پسر ـ درمي‌يابيم هر كدام از افراد خانواده به نوعي درگير فراموشي‌اند، منتها نمي‌خواهند ـ يا نمي‌توانند ـ آن را بپذيرند. علي از خاطر برده زحمت‌هايي را كه پدر براي او كشيده و امروز به صراحت برابر دوربين خواهر، پدر را متهم مي‌كند كه هميشه همين‌طور بوده؛ مزاحم و خسته‌كننده و كسالت‌بار. او پياده‌روي را ترجيح مي‌دهد به اينكه پدرش را به آزمايشگاه ببرد. مادر ـ صديقه هاشمي ـ به ياد نمي‌آورد سال‌هاي دور زندگي و روزهاي عاشقانه‌اش با همسر را، چون امروز همسرش ـ ناخواسته ـ دچار بيماري هولناكي شده كه زنش را نمي‌شناسد و او را خواهر خودش مي‌پندارد و بد ماجرا اينكه همه‌ افراد خانواده اين اصل مهم را فراموش كرده‌اند كه شايد در روزگار كهنسالي، آنها هم به همين مرض مبتلا بشوند؛ نكته‌ كه داماد خانواده به آن اشاره و تأكيد مي‌كند احتمال دارد بچه‌ها هم آلزايمر بگيرند. با تمام اين تفاسير، خانواده‌ يوسفيان اين معضل را مانند عضو تازه‌ در خانه پذيرفته‌اند اما هنوز با آن كنار نيامده‌اند. هر روز و به هر بهانه، آلزايمر پدر اسبابي مي‌شود براي غم و شادي آنها. حالا اعضاي خانواده به جاي خاطره‌هاي قديمي، تنها به مرور خاطره‌هاي نزديك از فراموشي مرد خانه مي‌پردازند. با اشكي در چشم و نگراني مختصري، از همين چند روز يا نهايت چند هفته‌ پيش مي‌گويند كه از پدر برحسب فراموشي رفتار و گفتاري نامتعارف سر زده بود يا با يادآوري يكي از همين لحظه‌هاي فراموش‌كاري، اندكي مي‌خندند و خوش مي‌گذرانند.
دوم: هانيه يوسفيان در مستندش علاوه بر موضوع و محتوا، دقت نظر ويژه‌ هم به فرم و ساختار داشته است. مستند «پدر» همان‌قدر كه به لحاظ مضمون و شنيداري مهم و درست است، از منظر تكنيك و كارگرداني، بي‌نقص و تماشايي است. قاب‌ها و بخش‌هايي كه از زندگي پدر و ديگران انتخاب شده، به‌شدت جلوه و فضايي سينمايي به اثر بخشيده، و از محل قرارگرفتن دوربين و نوع واكنش سوژه‌ها در مكالمه با هانيه ـ پشت دوربين ـ پيداست هيچ‌كدام از صحنه‌ها ساختگي نيست. مستند «پدر» چيزي شبيه به زندگي نيست، بلكه خود زندگيست. خلاقيت و هوشمندي خالق اثر، فيلم را به اثري عميق و تأثيرگذار تبديل كرده است. ضرباهنگ رخوت‌بار و كند و كشنده‌ فيلم، نه تنها تماشاگر را خسته نمي‌كند كه او را دعوت به همراهي و همذات‌پنداري با 40 دقيقه از زندگي خانواده‌‌اي مي‌كند كه چند سال است مسئله فراموشي پدرشان را به دوش مي‌كشند و اكنون بيش از نگراني، به دستاويزي براي تفريح و سرگرمي‌شان تبديل شده. پلان‌هاي پر از سكون و سكوت پدر در قاب‌هاي زيبايي كه يوسفيان بسته، صحنه‌هاي آشنايي از بسياري فيلم‌هاي سينماي داستاني جهان را براي فيلم‌بين‌هاي حرفه‌‌اي تداعي مي‌كند. از جمله «پاريس‌تگزاس» - ويم وندرس - و «درياچه‌ تاهو» - فرناندو ايمبك - و همچنين بيماري پدر، يادآور شخصيت‌ها و سكانس‌هايي از فيلم‌هاي مهمي مانند «همه‌چيز درباره‌ مادرم» ـ پدرو آلمادوار ـ «جدايي نادر از سيمين» ـ اصغر فرهادي ـ و «بوي كافور، عطر ياس» ـ بهمن فرمان‌آرا ـ است. گرچه اين تشابه ناخواسته است اما مي‌توان آن را جزو امتيازهاي خالق فيلم برشمرد، زيرا هانيه يوسفيان ارتباطي ميان كاراكترها و فضاي فيلمسازي برقرار كرده كه علاوه بر بروز رفتارهاي حقيقي و روزمره‌ خود، جذابيت‌هاي كلامي، حسي و اجتماعي به فيلم افزوده‌اند. پلان پاياني فيلم نيز از بهترين صحنه‌هاي اين مستند است؛ صبح روزي كه پدر فراموش كرده همين چند روز پيش از دخترش خواسته بود او را به كازرون ببرد و اكنون فقط محتاج خواب است، خوابي كه شايد به مرگ منجر بشود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار