کد خبر: 729538
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۳
عمليات مرصاد و احساس عجيب رزمندگان
عمليات مرصاد در سوم تا ششم مردادماه، ‌از اتفاقات بزرگ جنگ تحميلي است كه رزمندگان بسياري در آن حضور داشتند.
عليرضا محمدي

 

علت اين حضور گسترده نيز به وقايع روزهاي پس از پذيرش قطعنامه 598 در 27 تيرماه 1367 برمي‌گردد. آن زمان كه عراق سه روز پس از پذيرش قطعنامه، با تمام قوا و مانند روز اول شروع جنگ به مرزهاي كشورمان حمله كرد و چون در جبهه‌هاي جنوب شكست خورد، منافقين را به عنوان آخرين برگ برنده، در سوم مردادماه و از مرزهاي غربي كشور، رهسپار جهنم كرد!

تاريخ گواهي مي‌دهد كه نيروهاي نفاق چهارم مردادماه در تنگه چهار زبر( مرصاد) مثل موش به تله افتادند و طومارشان درهم پيچيده شد. اما نكته جالب در اين خصوص، احساس عجيب رزمندگان حاضر در آن است كه جنگ با منافقين را حاوي احساسات بد و حتي جهنمي قلمداد مي‌كنند. اين نكته وقتي براي خود من نمود بيشتري يافت كه چندي پيش در جمع رزمندگان حاضر در اين عمليات، بحث مرصاد و رويارويي نزديك با منافقين پيش آمد. به دليل آنكه در برخي از مناطق درگيري، مانند همان تنگه چهار زبر فاصله بين رزمندگان و منافقين تنها به چند متر مي‌رسيد، خيلي از رزمنده‌ها صداي گفت‌وگوها و فريادهاي منافقين را مي‌شنيدند و به ياد دارند كه آنها چه ناسزاهايي به شخص رجوي و همسر منحوسش مي‌دادند و حتي آنهايي كه زنده دستگير مي‌شدند، هدف اين ناسزاها را برگردانده و نسبت به رزمندگان هتاكي مي‌كردند.

رزمنده‌اي مي‌گفت: «جنگ با منافقين حس بدي داشت. از طرفي آنها ايرانياني بودند كه به سرزمين مادري خود علناً خيانت كرده و با دشمن قسم خورده‌اي چون صدام پيمان بسته بودند و از طرف ديگر وقتي در مرصاد با آنها روبه‌رو شديم، به وضوح ديديم كه چطور سال‌ها خيانت به كشور، منافقان را تبديل به انسان‌هايي كثيف و جهنمي كرده كه كثافات دروني‌شان را در ناسزاهايي كه برخي تنها چند لحظه قبل از مرگ نثار رجوي مي‌كردند، بروز مي‌دادند. البته اين خوب بود كه حداقل در لحظات مرگ چهره واقعي رجوي را شناخته‌اند، اما فردي (منافقي) كه از تبادل آتش ما متوجه شده بود قرار است تا چند لحظه ديگر بميرد، چطور در آن لحظه خاص به فكر ناسزا مي‌افتاد و چرا حرف ديگر نمي‌زد؟ به نظر من اين رفتار آينه‌اي از دنياي دروني آنها بود كه نفاق و خيانت، آنها را تبديل به هيولايي ساخته بود و به اين طريق سياهي‌هاي ‌دل‌شان را بروز مي‌دادند.

اين رزمنده در ادامه بيان مي‌كرد: آنهايي هم كه زنده اسير مي‌شدند، باز كينه و عقده دروني‌شان را مثل سم بيرون مي‌ريختند و به ما ناسزا مي‌گفتند. بايد آن لحظه آنجا بوديد تا مي‌ديديد احساس خيانت به كشور و مردمت، آدم را تبديل به چه موجود جهنمي مي‌كند كه حتي جنگيدن و پيروزي بر چنين فردي نيز حس بدي دارد و مرصاد را تبديل به عملياتي خاص نزد رزمندگان حاضر مي‌كند.»

حدود نيمي از 4800نفر نيروي منافق حاضر در اين عمليات، به درك واصل شدند. آنها حتي با خون‌شان سند خيانت بر مردم و كشورشان را امضا زدند و ننگي ابدي براي خود خريدند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار