کد خبر: 655516
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۶
بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی گزیده، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم.
آيه 179 سوره اعراف
 
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِّنَ الْجِنِ‏ّ وَالْإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَّا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ ءَاذَانٌ لَّا يَسْمَعُونَ بِهَآ أُوْلَئِكَ كَالْأَنْعَمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِكَ هُمُ الْغَفِلُونَ 
 
و همانا بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ آفريديم، (كه سرانجامشان به آنجا مى‏كشد، چرا كه) آنان دلهايى دارند كه با آن حقّ را درك نمى‏كنند و چشمانى دارند كه با آن نمى‏بينند و گوشهايى دارند كه با آن نمى‏شنوند، آنان همچون چهارپايان، بلكه گمراه‏ترند، آنان همان غافلانند. 
 
 
* «ذَرَأ» از «ذَرْء»، در اصل به معناى پراكنده ساختن و انتشار است و در اينجا به معناى خلق، آفرينش و اظهار نمودن است.
 
* سؤال: قرآن، در اين آيه، آفرينش بسيارى از جنّ و انس را براى دوزخ مى‏داند و در آيه‏اى ديگر خلقت جنّ و انس را براى عبادت مى‏شمارد، «و ما خلقت الجنّ و الانس الاّ ليعبدون»، [ذاريات، 56] كدام يك صحيح است؟
 
* پاسخ: هدف اصلى آفرينش، خداپرستى و عبوديّت است، ولى نتيجه‏ى كار بسيارى از انسان‏ها در اثر عصيان، طغيان و پايدارى در كفر و لجاجت، دوزخ است، گويا كه در اصل براى جهنّم خلق شده‏اند. حرف «لام» در «لجهنّم»، براى بيان عاقبت است، نه هدف. مانند نجّار كه هدف اصلى‏اش در فراهم نمودن چوب، ساختن در وپنجره‏هاى زيبا از آن چوبها مى‏باشد، ولى كار به سوزاندن چوب‏هاى بى‏فايده در بخارى مى‏انجامد كه آن هدف تبعى است.
 
* اين مطلب، شبيه اين جمله‏ى حضرت على عليه السلام است كه مى‏فرمايد: خداوند فرشته‏اى دارد كه هر روز با صداى بلند مى‏گويد: «لِدوا للموت و اجمعوا للفناء و ابنوا للخراب» [نهج البلاغه، قصار 132] بزاييد براى مرگ و بسازيد براى خرابى، يعنى پايان تولّد، مرگ، پايان ثروت‏اندوزى، فنا و پايان ساختمان، خرابى است.
 
* آرى، انسان‏هايى كه هويّت انسانى خود را از دست داده‏اند، جايگاهى جز آتش براى آنان نمى‏باشد، «ان تحسب انّ اكثرهم يسمعون او يعقلون ان هم الاّ كالانعام بل اضلّ سبيلاً» [فرقان، 44] چنانكه خود آنان نيز اعتراف مى‏كنند كه اگر دستورات الهى را شنيده بودند و تعقّل مى‏كردند، ديگر در جهنّم جاى نداشتند. «قالوا لو كنّا نسمع او نعقل ما كنّا فى اصحاب السعير» [مُلك، 10]
 
* انسان در داشتن چشم، گوش و زبان، شبيه حيوان است، ولى كيفيّت و هدف بهره‏بردارى انسان از نعمت‏ها بايد بهتر و بيشتر باشد، وگرنه همچون حيوان بلكه پست‏تر از آن است. انسان بايد علاوه بر ظاهر، ملكوت را ببيند و علاوه بر سر و صداهاى ظاهرى، زمزمه‏هاى باطنى و معنوى را بشنود.

آدمى‏زاده طرفه معجونى است‏       از فرشته سرشته، و زحيوان
  گر رود سوى اين، شود به از اين‏       ور رود سوى آن، شود پس از آن

* فرجام بسيارى از انسان‏ها و جنّيان، دوزخ است. «ذرأنا...»

* جنّ هم مثل انسان، تكليف و اختيار، كيفر و پاداش دارد. «من الجنّ و الانس»
 
* ملاك انسانيّت، فهم پذيرش معارف و تكاليف دينى است، وگرنه انسان مانند حيوانات است. «اولئك كالانعام»
 
* كسى كه با وجود توانايى از نعمت‏هاى الهى بهره‏ى صحيح نبرد، بدتر از موجودى است كه اساساً فاقد آنهاست. «بل هم اضلّ»
 
* انسان‏هاى غافل و بى‏بصيرت، (در بى‏تفاوتى، شكم‏پرستى، شهوت‏پرستى، استثمار شدن و محروميّت از لذّت معرفت) مانند چهارپايان مى‏باشند. «اولئك كالانعام»
 
* غافلان، از حيوانات هم بدترند. «بل هم أضلّ اولئك هم الغافلون»
 
* انسان‏هاى بى‏بصيرت، از هدف، خدا، خود، امكانات، آخرت، ذريّه، آيات الهى، قانون خدا، الطاف گذشته و گناهان خويش غافلند. «اولئك هم الغافلون»
 
* دوزخى شدن بسيارى از انسان‏ها، به خاطر بهره‏نبردن از نعمت‏هاى الهى در مسير هدايت و كمال است. زيرا با داشتن چشم، گوش و دل، خود را به غفلت زده‏اند. «اولئك هم الغافلون» 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار