کد خبر: 621106
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۲۰:۵۹
آيا مديران رسانه ملي اين سريال را ديده‌اند؟!
مخاطبان تلويزيون اين روزها بيش از هرچيز اخبار مذاكرات هسته‌اي را پيگيري مي‌كنند؛ اين شب‌ها البته شب‌هاي حضور در مجالس روضه‌خواني و عزاداري امام حسين(ع) است اما مخاطباني كه بنا به هر دليلي شب‌ها در خانه مي‌مانند، به جاي آنكه با مشاهده سريال‌هاي تلويزيوني دچار حس و حالي معنوي شوند، با يأس و افسردگي شديدي مواجه مي‌شوند.
كريم كاوياني

مخاطبان تلويزيون اين روزها بيش از هرچيز اخبار مذاكرات هسته‌اي را پيگيري مي‌كنند؛ اين شب‌ها البته شب‌هاي حضور در مجالس روضه‌خواني و عزاداري امام حسين(ع) است اما مخاطباني كه بنا به هر دليلي شب‌ها در خانه مي‌مانند، به جاي آنكه با مشاهده سريال‌هاي تلويزيوني دچار حس و حالي معنوي شوند، با يأس و افسردگي شديدي مواجه مي‌شوند. «خرده ستمگران» كه اين شب‌ها از شبكه سه سيما پخش مي‌شود، يكي از اين آثار نمايشي است كه تماشاي آن چيزي جز يأس، افسردگي، غم و اندوه را نصيب مخاطب خود نمي‌كند.

تلويزيون هر سال در مناسبت‌هايي مانند عيد نوروز، ماه رمضان و ماه محرم، تدارك وسيعي براي پخش ويژه برنامه‌هاي متناسب با اين ايام در پيش مي‌گيرد. تجربه اين سال‌ها نشان داده برنامه‌ريزي مسئولان تلويزيون انطباق بيشتري با ايام شادي دارد و حتي در مناسبتي مانند ماه رمضان نيز اولويت به برنامه‌هاي طنز اختصاص مي‌يابد اما زماني كه نوبت به مناسبت‌هايي مانند ماه محرم يا شب‌هاي قدر مي‌رسد، عملكرد مسئولان تلويزيون رويه‌اي مشخص را در پيش مي‌گيرد. ناگهان موسيقي حزن‌انگيز بر تمامي برنامه‌ها سايه مي‌افكند، فضا و دكور برنامه‌ها سياه مي‌شود، سخنراني و نمايش زنده عزاداري در تمامي شبكه‌ها حضور مي‌يابد و در نهايت با راديويي شدن تلويزيون، ساده‌ترين شيوه براي پوشش يك رويداد مذهبي فراهم مي‌شود. حال آنكه تلويزيون اساساً رسانه‌اي متكي بر تصوير است و بايد در يك برنامه تلويزيوني از قابليت‌هاي مهم اين موضوع استفاده كرد.

امسال در دهه اول ماه محرم، تلويزيون سريالي براي پخش تدارك نديد و در هفتمين روز ماه محرم، در حالي خبر از پخش سريال « زماني براي عاشقي» مي‌رسد كه با توجه به نزديك شدن به ايام تاسوعا و عاشورا، بخش عمده‌اي از مخاطبان ترجيح مي‌دهند تا در شب‌هاي باقيمانده در هيئت‌هاي عزاداري و جلسات سخنراني حضور داشته باشند. اما موضوع اين يادداشت، پخش سريالي با عنوان «خرده ستمگران» از شبكه سه سيما در اين شب‌‌هاست؛ سريالي كه در عنوان‌بندي پاياني آن، زمان توليدش سال 1387 عنوان شده و مشخص نيست به چه دليل با پنج سال تأخير و آن هم در شرايط امروز روي آنتن رفته است. پيگيري خبرنگار سينماپرس براي يافتن علت اين تأخير و نيز چگونگي توليد اين سريال به نتيجه‌اي نرسيد. نه كارگردان، نه تهيه‌كننده و نه روابط عمومي شبكه سه حاضر به پاسخگويي به اين سؤال نشدند. خُرده ستمگران در هر قسمت، داستاني مجزا را روايت مي‌كند اما شباهت فراواني ميان قسمت‌هاي مختلف آن وجود دارد. شخصيت‌هاي محدود، فضاهاي خلوت، زندگي عاري از معنويت و نگاهي روشنفكرانه به اتفاق‌ها و رويدادها، بخش‌هايي از ويژگي‌هاي مشترك هر قسمت است.

در داستان اول، دختري جوان را مي‌بينيم كه پدرش بيمار است و او براي تأمين هزينه‌هاي زندگي، به عنوان منشي در يك شركت استخدام مي‌شود. رئيس شركت هيچ فعاليتي ندارد و اين دفتر عملاً خلوتگاهي براي كارهاي خلاف اوست. او تلاش مي‌كند به مرور دختر را مطابق ميل خود تغيير دهد تا در نهايت با او به دوبي سفر كرده و از او سوء‌استفاده كند. دختر نيز با رد اين پيشنهاد از شركت خارج مي‌شود و حين خروج، به طور اتفاقي لوله بخاري را از جا مي‌كند و ناخواسته باعث مرگ رئيس شركت مي‌شود. در داستاني ديگر مردي ميانسال در آستانه جدا شدن از همسرش، گذشته خود را مرور مي‌كند و به روايت اتفاقي مي‌افتد كه در دوران كودكي براي او رخ داده و ناخواسته پسربچه‌اي زورگو و قلدر را به ته يك چاه هُل داده و باعث شده تا او ناگهان پير و لال شود و بعد از دو سال هم بميرد. همين مسئله در طول سال‌هاي بعد، از اين مرد ـ راوي ـ فردي توسري‌خور ساخته است. در داستان ديگر هم كه با حضور مرحوم احمد آقالو ساخته شد، يك كارگر ساختماني كه امكان هيچ فعاليتي ندارد، ناخواسته گول دزدها را مي‌خورد و بعد از حضور در يك ساختمان به عنوان سرايدار، ساختمان از سوي دزدها مورد دستبرد قرار مي‌گيرد و طي ماجرايي سرايدار دستگير و همسرش توسط پليس كشته مي‌شود.

خرده ستمگراني كه يأس و نااميدي را رواج مي‌دهند

اين مجموعه نمايشي حرف جديدي براي گفتن ندارد و قصه‌هايش به شدت شبيه مجموعه «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» است. با اين تفاوت كه در مجموعه شبكه پنج، حداقلي از اميد به مخاطب تزريق مي‌گردد اما در اين سريال چيزي جز يأس و نااميدي بر فضا غلبه ندارد و انسان‌ها به شدت دچار پوچي و يكنواختي هستند. مذهب، خدا، دين و... در زندگي آنها جايگاهي ندارد. حتي دختري كه مي‌خواهد پاكدامن بماند، انگيزه‌اي ديني و مذهبي ندارد و از همه مهم‌تر آنكه پسربچه زورگويي كه در داستان دوم به پسربچه ديگر ظلم مي‌كند، نمادي مذهبي ـ دعا ـ بر گردن دارد. مشاهده اين سريال، چيزي جز يأس و نااميدي نصيب بيننده نمي‌كند و صرفاً او را با خشونتي عريان و آزار‌دهنده مواجه مي‌كند. حال اين سؤال براي مخاطب پيش مي‌آيد كه چرا چنين ايامي براي پخش سريال انتخاب شده است؟ آيا تماشاي زندگي افراد مأيوس و سرخورده مي‌تواند باعث ترغيب بينندگان به حضور در مراسم‌هاي عزاداري شود؟ آيا تزريق افكار نهيليستي به مخاطب باعث خواهد شد تا در چنين ايامي به حال و هوايي معنوي دست يابد؟ اساساً اين سريال چگونه توليد شده و چگونه اجازه پخش يافته است؟ دغدغه‌هاي مطرح شده در سريال تا چه اندازه دغدغه طيف وسيع جامعه است؟ حتي اگر از اين منظر هم به سريال نگاه نكنيم، پخش آن در شرايطي كه دولتي با شعار «تدبير و اميد» بر سر كار آمده هم سؤال برانگيز است.

شبكه سه سيما كه سال‌هايي نه چندان دور آثاري همچون «مسير سبز» را با موضوع محرم توليد و پخش كرده عجيب است كه امسال با چنين اثري به استقبال ماه محرم رفته است. گويا اين شبكه صرفاً در توليد آثاري سرگرم‌كننده از جنس پژمان تبحر دارد و عملاً زماني كه نوبت به طرح مباحث ديني مي‌رسد، با پخش يك اثر كم‌مايه و سؤال‌برانگيز جاخالي مي‌دهد. بد نيست معاونان سيما به تماشاي اين سريال بنشينند و به اين سؤال پاسخ دهند كه محتواي ارائه شده در اين سريال چه تناسبي با ايام محرم دارد؟!

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار