جوان آنلاین: اگر چه تقریباً تفکرات مبتذل و منحرف سازندگان و افراد پشت پرده برنامه ضد خانواده و ضد اخلاقی عشق ابدی برای بسیاری از افراد باهوش جامعه بر ملا شده است، اما انتشار عکس یکی از مجریان سابق تلویزیون با برخی از شرکت کنندگان این برنامه مبتذل بهانهای شد تا به سرمایه گذران و برخی پشت پردههای آن بپردازیم و این سؤال را مطرح کنیم که چطور میشود کسی که بارها و به هر بهانهای از دغدغه فرهنگ و هنر ایرانی و تمدن لفاظی میکند با شرکتکنندگان این برنامه عکس یادگاری بگیرد؟ آیا انسان بافرهنگ، متمدن و آزاده به بهانه کسب درآمد بیشتر حاضر میشود تن به هر ذلتی بدهد؟!
به گزارش جوان، انتشار عکس مجری سابق تلویزیون با شرکت کنندگان برنامه مبتذل «عشق ابدی» با اجرای پرستو صالحی (بازیگر فراری)، برای بسیاری از افرادی که در فضای رسانه فعالیت میکنند اصلا غافلگیر کننده نبود.
ابتذال ابدی
عشق ابدی برنامهای است که در چند ماه اخیر کسی نبود که بتواند از آن دفاع بکند و پشت آن بایستد تا جایی که اغلب جامعه شناسان و روانشناسان ایرانی و غیر ایرانی چه این طرف مرز و چه آن طرف مرز همه این برنامه را به باد انتقاد گرفتند، چرا که نه تنها از ابتدا مقصدش عشق و ازدواج و خانواده دوستی نبوده که برعکس عشق را به مبتذلترین شکل ممکن نشانه گرفته است.
برنامهای که شرکت کنندگانش سعی داشتند با حربههای مختلف و با هدف برنده شدن در مسابقه نه براساس عشق و علاقه، پارتنری را برای خود انتخاب کنند. در این مسیر هم نشان دادهاند به هر نوع بیاخلاقی و دروغ و ناسزا و فحاشی متوسل میشوند تا با هر حربهای بتوانند عشق دزدی کنند تا انتخاب عشق. مسیر برنامه و سناریوی برنامه هم از ابتدا مشخص است، چون صرفاً قرار است این میزان وقاحت آدمها در ارتباط با یکدیگر و در یک شوی تلویزیونی مخاطب و ویو بگیرد. برنامهای که همه چیز آن براساس یک فیلمنامه تعیین شده و شرکتکنندگان نیز همه بازیگر و بلاگر و … هستند.
«عشق ابدی» در ترکیه ضبط و تصویربرداری شده و رضا رشیدپور نیز ظاهراً در چند سال گذشته آنجا مشغول ضبط و مصاحبه و رایزنی با برخی چهرهها بود. صالحی، بازیگر مجری این برنامه، در یک لایو اینستاگرامی از همکاریاش با تیم تولید ترکیهای این برنامه ادعاهایی را مطرح کرد و گفت که خودش، از طریق فردی به نام آتیلا پاکنهاد به پروژه معرفی شده و نه در انتخاب شرکتکنندهها نقشی داشته، نه در طراحی محتوا و فقط آمده تا گپ بزند!
اسپانسرهای هشتگانه ترک
پرستو صالحی مجری این برنامه از دو کمپانی ترکیهای به عنوان حامیان مالی این برنامه اسم میبرد یکی «مدیاپیم» و دیگری شرکتی با عنوان ناقص «یاپیم»! ناقص به این علت که اسم «یاپیم» (Yapım) در زبان ترکی استانبولی به معنی «تولید» است و دهها شرکت با این پسوند در ترکیه مشغول فعالیت هستند.
البته شرکت مدیاپیم (MedyaPim) یکی از شناختهشدهترین کمپانیهای تولید محتوا در ترکیه است که با رویکرد «فرمتمحور» کار میکند؛ یعنی قالبهایی طراحی میکند که بدون توجه به زمینههای فرهنگی، برای کشورهای مختلف تکرار شوند؛ دقیقا همان روشی که رشیدپور طی چند سال اخیر در مسیر برنامهسازی هایش آن را طی کرده است که یکی از نمونه هایش مسابقه «سیم آخر» بود که او از روی یک برنامه تلویزیونی اسرائیلی نعل به نعل کپی کرد و روی آنتن تلویزیون برد. این شرکت با مدیریت فاتح آکسوی و مراد سایگی، دهها پروژه مشترک با رسانههایی مانند MBC داشته و بیش از ۱۰ هزار ساعت محتوای تلویزیونی تولید کرده است.
کمپانیای یاپیم (Ay Yapım) دیگر گزینهای که احتمالاً یکی از سرمایه گذاران پشت پرده این پروژه است. شرکت نسبتا مشهوری که او هم در تولید و ساخت سریالهایی مانند «عشق ممنوع» و «ایزل» فعالیت کرده است.
البته در انتهای هر قسمت از برنامه «عشق ابدی»، تنها چند ثانیه به نمایش لوگوی برندهای تجاری اختصاص یافته؛ اما همان چند ثانیه سرنخهایی از یک جریان مالی پنهان در دل این برنامه پرحاشیه است. لیستی شامل هشت ویژند متفاوت، عمدتاً از کشور ترکیه، که بهعنوان اسپانسرهای اصلی این پروژه معرفی شدهاند؛ برندهایی که هرکدام بخشی از یک پازل اقتصادی پیچیدهاند.
اغلب این اسپانسرها در صنعت مد و فشن فعال هستند؛ از لباسهای شب و مجلسی زنانه تا پوشاک روزمره و طراحی جواهرات دستساز. تنها ویژند غیرترک حاضر در این مجموعه، برندی ایتالیایی با تمرکز بر طراحیهای مینیمال و تولید پوشاک با پارچههای طبیعی به اسم SOCIETA است. اغلب ویژندهای مشارکت کننده در تولید این برنامه در استانبول حضور دارند. عشق ابدی فقط یک مسابقه نمایشی نیست، بلکه یک ماشین تولید درآمد چندلایه است. از پخش مستقیم در پلتفرمهایی مانند یوتیوب گرفته تا بازنشر در شبکههای ماهوارهای و وایرال شدن بخشهایی از آن در شبکههای اجتماعی، همهوهمه بهمعنای دسترسی به میلیونها مخاطب بالقوهاند. برای برندهایی که در جستوجوی دیدهشدن هستند، این فرصت بهاندازهای وسوسهانگیز است که با وجود چالشهای فرهنگی و انتقادها، چشم بر حواشی ببندند.
تقابل سود و فرهنگ
برآوردهای اولیه نشان میدهد فقط تا قسمت بیستم این برنامه، که یکی از نقاط اوج ماجرا نیز هست، با احتساب نرخ تقریبی درآمدزایی یوتیوب بین دو تا هفت دلار بهازای هر هزار بازدید و قیمت ارز معادل ۸۳ هزار تومان، درآمد تولیدکنندگان به چند ده میلیارد تومان میرسد؛ این مبلغ جدای از درآمدهای جانبی مانند تبلیغات داخلی قسمتها و ویدئوهای مکمل کانال است. همین پتانسیل درآمدی، برندها را ترغیب به سرمایهگذاری در برنامهای میکند که شاید از منظر اخلاقی محل مناقشه باشد، اما از نظر مالی یک سود قابل ملاحظه هست.