جوان آنلاین: ایران سرزمینی است با تنوع اقلیمی، فرهنگی، زبانی و تاریخی شگفتانگیز، اما این تنوع، سالهاست که در قاب رسانههای رسمی، کمتر بهطور واقعی و عمیق بازنمایی شده است. ایران جان با هدفی روشن به میدان آمده: شکستن انحصار روایت از مرکز و رساندن صدای مردمان حاشیهنشینتر – از جنوب تا غرب، از مرز تا کوه.
شروع این پویش در استان خوزستان و ادامه آن در ایلام، نهتنها به معنای ثبت تصویری فرهنگی از این مناطق است، بلکه گامی عملی در جهت عدالت رسانهای بهشمار میرود؛ آنچه در سالهای اخیر از زبان کارشناسان رسانه، جامعهشناسان و فعالان فرهنگی، بهکرات شنیدهایم.
«ایران جان» امروز در ایلام روایت میشود. «ایران جان» وقتی به ایلام رسید، تنها یک برنامه نبود؛ فرصتی بود برای بازگشت نگاه ملی به استانی که همیشه در متن تاریخ ایستاده، اما در حاشیه روایت مانده بود. اینبار ایلام خودش را گفت؛ با زبان مردمان صبورش، با چهره زنانی که بیصدا ایستادهاند و ساختهاند، با طبیعتی که هنوز بکر مانده و فرهنگی که زنده است، نه تکراری. آنچه در قاب ایران جان از ایلام دیدیم، بازتعریف ایلام بود: استانی با مرز، اما بیمرز در اصالت. نه صرفاً رنجکشیده، بلکه رنجورز و امیدوار. ایلام ایران یعنی صدای آرام، اما عمیق جان ایران؛ همان که حالا شنیده شد. ایلام را باید دید، نه در قاب کلیشهها، بلکه در آینه واقعیت.
وجه تمایز ایران جان با بسیاری از تولیدات گذشته، در نوع نگاه آن نهفته است. در این برنامه، مردم صرفاً مخاطب نیستند، بلکه بازیگران اصلیاند. روایتها از پایین به بالا شکل میگیرند، نه با نریشنهای از پیش تعیینشده، بر این اساس در این برنامه شاهد گفتوگو با چوپانان، زنان کارآفرین، هنرمندان بومی، مرزداران، معلمان و کارگران هستیم. این تغییر زاویه دید، به برنامه روحی زنده و انسانی میدهد. پخش زنده برنامههایی مانند آفتاب شرقی یا مستندهایی، چون ایرانگرد، قاسو یا در مسیر حسین، نشاندهنده تلاش برای ترکیب سنت، تاریخ، اقتصاد و معنویت در قالبی جذاب و مردمی است. صداوسیما اینبار با برنامهای برنامهریزیشده و فراتر از شعار، به سراغ محتوای بومی و زنده رفته است.
از جمله دستاوردهای مهم «ایران جان» تقویت غرور ملی است. در دورانی که هجمه رسانههای بیگانه به ایجاد حس ناامیدی، یأس و تفرقه میان اقوام ایرانی متمرکز شده، این برنامه روایتی از «با هم بودن» را پررنگ میکند. تصاویر زنان مرزنشین در صنایعدستی، نوجوانان ایلامی در تیمهای رباتیک، یا کشاورزانی که با روشهای نوین زمین را احیا کردهاند، مصداقهایی زنده از امید، پیشرفت و ایمان به آیندهاند.
ایران جان نه صف یک برنامه که پروژهای رسانهای-اجتماعی است. مشارکت همزمان چندین شبکه تلویزیونی، تولید هزاران دقیقه برنامه در بازهای محدود و تمرکز هماهنگ بر استانها، نشان از عزم یکپارچه دارد؛ حرکتی که میتواند به الگویی برای روایتسازی ملی در دوران تحول رسانه تبدیل شود. افزون بر این، حضور پررنگ رادیو با برنامههایی، چون سلام صبح بخیر، راهی به آبادی یا پلاک هشت، لایهای عاطفی و نوستالژیک به این پویش افزوده و یادآور روزهاییست که رادیو صدای خانه و دل مردم بود.
بر اساس آنچه بیان شد «ایران جان» بیش از آنکه صرفاً برنامهای درباره استانها باشد، برنامهای برای بازتعریف ایران است. کشوری که اگرچه در دل خود تضادهای جغرافیایی، فرهنگی و زبانی دارد، اما در عمق وجود خود به هم پیوسته و متحد است. ادامه این مسیر، اگر با خلاقیت، تعهد به واقعگرایی، و حفظ تنوع فرهنگی همراه شود، میتواند نقطه عطفی در تغییر ذهنیتها، بازسازی سرمایه اجتماعی و حتی بازتعریف مفهوم «ایراندوستی» در نسلهای جدید باشد. ایران جان، صدای جانِ ایران است؛ همان صدای ریشهدار، مردمی و صادق که از دل کوه و دریا، از خاک تا افلاک، با غرور و سادگی طنینانداز شده است.