کد خبر: 1310427
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۰
آخرین فیلم بهروز افخمی را باید یکی از آثار شکست‌خورده امسال دانست
غروب فیلمسازی افخمی در «صبح اعدام» افخمی تلاش داشته است با «صبح اعدام» اثری تأمل‌برانگیز، انسانی و تاریخی خلق کند، اما ایستایی روایی و فقدان تعلیق دراماتیک باعث شده است با فیلمی خسته‌کننده روبه‌رو باشیم. آندره بازن از فیلسوفان و منتقدان برجسته معتقد بود که اقتباس در سینما نباید تقلیدی سطحی باشد و فیلمساز برای غنای تصویری از دل مستندات باید ایده‌های دیگری داشته باشد، بنابراین می‌شد در «صبح اعدام» ایده کلی را از گزارش روزنامه گرفت و ساختار دراماتیک داستان را به شکلی جذاب‌تر قرار داد
احمد محمدتبریزی

جوان آنلاین: سینمای ایران اتفاقات عجیب و مبهم کم ندارد و بخشی از این شگفتی‌ها به داوری‌ها در جشنواره فیلم فجر برمی‌گردد. گاهی انتخاب داوران به قدری محیرالعقول است که سخت می‌توان فهمید چطور یک فیلم جوایزی مثل بهترین کارگردانی یا بهترین فیلم را می‌گیرد. فیلم «صبح اعدام» یکی از همین فیلم‌هایی است که در جشنواره فیلم فجر چهل‌ودوم، در کمال تعجب جایزه بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری نقش اول مرد را مال خود کرد و هنوز هیئت داوران آن دوره توضیح نداده‌اند فیلم بهروز افخمی بر اساس چه متر و معیاری این سیمرغ‌ها را کسب کرده است. 

فروش ۲۰۰ میلیونی در ۲ ماه!

«صبح اعدام» از ۳۱ اردیبهشت ماه در سینما‌های کشور اکران شده و در این دو ماه کمی بیشتر از ۲۰۰ میلیون تومان فروخته است! این میزان فروش برای فیلمی سینمایی شکستی تمام‌عیار به حساب می‌آید و میزان موفقیت فیلم در جذب مخاطب را نشان می‌دهد. فیلم افخمی به هیچ عنوان نتوانست میان مخاطبان عام و منتقدان جایگاهی پیدا کند و به عنوان یکی از شکست‌خورده‌ترین فیلم‌های سینمای ایران در این سال‌ها به حساب می‌آید. کارگردانی که فیلم‌هایش تا این حد از سطح کیفیت تنزل پیدا کرده، باید فکری اساسی برای آینده فیلمسازی‌اش بکند. در دنیای امروز که فیلم‌های سینمایی از هر راهی برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند، این سبک فیلمسازی یک شکست مطلق به حساب می‌آید. فیلم‌ها برای مردم و مخاطبان ساخته می‌شوند و وقتی در سینما اکران می‌شوند، قرار نیست برای صندلی‌ها و سالن‌های خالی نمایش داده شوند. ساخت چنین فیلم‌هایی باز هم الزام ساختن فیلم‌های جذاب و باکیفیت را به مدیران سینمایی به ویژه مدیران فارابی گوشزد می‌کند که بودجه‌های‌شان را باید خرج آثار مخاطب‌پسند کنند. 

ریتم خسته‌کننده فیلم

«صبح اعدام» با اقتباسی از گزارش واقعی خبرنگار روزنامه کیهان از مراسم تیرباران طیب حاج‌رضایی و حاج اسماعیل رضایی نوشته شده است و بنا دارد مخاطب را در جریان اتفاقات مربوط به اعدام این دو شخص بگذارد. اما ایراد اصلی فیلم در این است که کارگردان تلاش بیشتری برای پروار کردن قصه نکرده و همه چیز را در حد همان گزارش روزنامه کیهان خلاصه کرده است، به خاطر همین فیلم به لحاظ تاریخی و شخصیت‌پردازی خیلی حرفی برای گفتن ندارد و در حد ارائه یکسری حرف‌های کلی باقی می‌ماند. فیلم از ابتدا با روایتی تخت جلو می‌رود و در ریتم به شدت ساکن و بالکنت است. فقدان درام در طول فیلم سبب می‌شود «صبح اعدام» در حد همان گزارش روزنامه باقی بماند و توانایی اضافه کردن چیزی بیشتر را نداشته باشد، در حالی که کارگردان با ارائه تمهیداتی در فیلمنامه می‌توانست به شناختن شخصیت‌ها و فعالیت‌های‌شان کمک کند و موجب شناخت بیشتر و دقیق‌تر مخاطبان از شخصیت‌ها شود. 

ضعف‌های مفرط فیلمنامه

ضعف اطلاعات فیلم باعث شده است با فیلمنامه‌ای نحیف و لاغر طرف باشیم که چیز زیادی برای ارائه ندارد. وقتی فیلمنامه ضعیف باشد، پلان‌ها بیخودی کش می‌آیند و طولانی می‌شوند و در میانه فیلم آهنگ پخش می‌شود تا زمان فیلم به حد نصاب لازم برسد. برای نمونه صحنه نوشتن وصیت‌نامه اسماعیل رضایی بیش از حد کش می‌آید و خسته‌کننده می‌شود. او در مدت‌زمانی طولانی در حال حساب کردن بدهکاران و طلبکارانش است و برای یک فیلم سینمایی نیازی به گفتن تمام این موارد نیست. صحنه‌هایی از این دست در فیلم زیاد است. 

افخمی سعی کرده در «صبح اعدام» از ایده مهدویان در «ایستاده در غبار» استفاده کند و صدای راوی را روی تصاویر مستندگونه فیلم بگذارد، اما این ایده به چند دلیل در فیلم جواب نداده است. نخست آنکه اطلاعات و حرف‌های راوی چیز خاصی به فیلم اضافه نمی‌کند. راوی همان حرف‌های کلی را می‌زند و از حدی بیشتر جلوتر نمی‌رود، ضمن اینکه راوی، حب و بغض‌هایش را هم به فیلم اضافه کرده و جهت‌گیری‌های شخصی به فیلم داده است. 

اگر «صبح اعدام» دقیق‌تر عقبه شخصیت‌هایش را معرفی می‌کرد، درست مثل همان کاری که مهدویان درباره حاج احمد متوسلیان انجام داد، آن زمان فرصت برقراری ارتباط با شخصیت‌ها شکل می‌گرفت. اطلاعات الکن و ناقص فیلم، کمکی به شناخت بیشتر شخصیت‌ها نمی‌کند و همین موجب از دست رفتن فیلم می‌شود. فیلم حتی پیوستی تاریخی به قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲ هم ندارد و خیلی راحت از کنار اتفاقات مهم آن روزگار می‌گذرد. «صبح اعدام» ظرفیت این را داشت که به بهانه گزارش روزنامه به زندگی پرفراز و نشیب طیب حاج‌رضایی بپردازد و عجیب اینکه خیلی ساده از کنار تمام اینها عبور کرده است. 

ضعف‌های درام در صبح اعدام

افخمی تلاش داشته است با «صبح اعدام» اثری تأمل‌برانگیز، انسانی و تاریخی خلق کند، اما ایستایی روایی و فقدان تعلیق دراماتیک باعث شده است با فیلمی خسته‌کننده روبه‌رو باشیم. آندره بازن از فیلسوفان و منتقدان برجسته معتقد بود که اقتباس در سینما نباید تقلیدی سطحی باشد و فیلمساز برای غنای تصویری از دل مستندات باید ایده‌های دیگری داشته باشد، بنابراین می‌شد در «صبح اعدام» ایده کلی را از گزارش روزنامه گرفت و ساختار دراماتیک داستان را به شکلی جذاب‌تر قرار داد. 

در «صبح اعدام» تلاشی از سوی کارگردان برای غنای تصویری فیلم صورت نگرفته و فیلم بیانیه‌محور و در حد گفت‌و‌گو‌هایی صرف باقی مانده است، کاملاً چیزی شبیه نمایشی رادیویی، یعنی اگر در طول فیلم چشم‌های‌تان را ببندید و فقط به دیالوگ‌ها گوش دهید، به لحاظ بصری چیزی از دست نخواهید داد، در حالی که سینما هنر قصه‌گویی در مدیوم تصویر است و سینمای بدون خلق صحنه‌های ناب، کارکرد هنرمندانه خودش را از دست می‌دهد. 

صحنه‌های اتاق بازجویی نیز کشش لازم برای پیشبرد داستان را ندارد و نمی‌توان مثل فیلم‌های دادگاهی تمام توان فیلم را بر دوش آن گذاشت. گاهی در فیلم‌های دادگاهی، دیالوگ‌ها به قدری قوی و پرکشش است که مخاطب را با خودش همراه می‌کند ولی در اینجا خبری از دیالوگ‌های قوی فیلم نیست و دیالوگ‌های شخصیت‌ها ساده و معمولی هستند. 

اقتباسی شکست‌خورده

«صبح اعدام» یکی از نمونه‌های شکست‌خورده در اقتباس است و در ژانر تاریخی نیز حرفی برای گفتن ندارد. افخمی که در گذشته تجربه و سابقه اقتباس از کتاب را داشته در «صبح اعدام» به شکلی ساده و کم‌زحمت فیلمش را ساخته است و نخواسته دوربینش از محوطه اتاق و دادگاه بیرون بیاید، در حالی که زندگی دو شخصیت اصلی فیلم قابلیت زیادی برای پرداخت داشت و کارگردان خیلی ساده از کنار زندگی و گذشته‌شان عبور کرده است. 

مشخص نیست چرا کارگردانان ایرانی در اقتباس از کتاب‌ها و گزارش‌های رسانه‌ها، آنقدر ساده و راحت خود را کنار می‌کشند و می‌خواهند همه چیز را در حد همان کتاب یا گزارش خلاصه کنند، در حالی که کارگردانان بزرگ برای اقتباس، ایده اولیه را از آن کتاب یا گزارش مکتوب می‌گیرند و بعد با خلاقیت و هنر خودشان، اثری درخور خلق می‌کنند. 

اما چنین چیزی کمتر در ایران مشاهده می‌شود و «صبح اعدام» نمونه واضح چنین چیزی است. این فیلم با پرداخت ضعیف و دم‌دستی‌اش به یک ماجرای تاریخی، سوژه و شخصیت‌هایش را می‌سوزاند و به فیلمی کم‌اثر تبدیل می‌شود؛ فیلمی که نه می‌تواند روایت تاریخی‌اش را خوب و درست روایت می‌کند و نه قابلیت پرداختن به شخصیت‌ها و قهرمانانش را دارد.

برچسب ها: فیلم ، بهروز افخمی ، سینما
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار