وي كه پيش از اين مدير كل سابق جهاد كشاورزي استان خراسان رضوي بوده است در اولين دوره حضور خود در خانه ملت به آينده كشاورزي كشور بسيار خوشبين است و اقتصاد مقاومتي را پايه مهمي براي تحقق آرمانهاي بخش كشاورزي كشور ميداند.
در ماههاي اخير بحث اقتصاد مقاومتي يكي از موضوعات بسيار مهم در سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با مسئولان و آحاد مردم است. در خصوص اقتصاد مقاومتي صحبت شده است به نظر شما اقتصاد مقاومتي چيست و چرا اين دو واژه در كنار يكديگر قرار گرفتهاند؟ همچنين ممكن است كه اين كلمه در بين عوام به اين معني باشد كه اقتصاد مقاومتي اقتصاد مبتني بر كوپن و تحريم است به نظر شما كداميك از اين دو تعريف صحيح است؟
اقتصاد مقاومتي، داراي ويژگيهايي تجربه شده در كشوري است كه هشتسال در مقابل تمام دنيا در جنگي تحميل شده، دفاع كرده است. جنگي كه ۵۶ كشور عليه ايران اعلام آمادگي كرده بودند. بنابر اين ايران يك مجموعه مديريت قوي تجربه كرد و اتفاقاً به همين سبب الگوي انقلابها و خيزشهاي اسلامي در منطقه و شرايط كنوني شد. يكي از شاخصها هم اين است كه از سختيها و مشكلات با يك مديريتي كه در آن بايد به صورت دائم به يكديگر تذكر دهيم، عبور كردهايم. زماني كه ما با مشكلاتي مواجه ميشويم نسبت به آن مدل مديريتي كم ميآوريم. سؤال اين است كه آن مدل مديريتي چه بود؟ هشت سال چگونه دفاع كرديم؟ ميخواهم اين را بپرسم كه آيا از كسي كه چند فرزند خود را فدا كرده يا جانباز و آزاده شده و از جانش گذشته و به ميدان آمده است، كسي بالاتر ايستاده است؟
يعني ميخواهيد اين اقتصاد مقاومتي را به اين مسائل مربوط بدانيد؟ واقعاً اين طور است؟
ما كساني را داشتهايم كه در روستا زندگي ميكردهاند و باغ و املاكش را وقف جنگ كرد. من زماني مسئول پشتيباني جنگ استان خراسان بودم. ما يك بار ۶۷ كيلو طلا تحويل تهران داديم. همين مردم بودند كه كمك ميكردند. اين افراد از جان و مال، حيثيت و كيش خود گذشتند و در زمان بحراني جنگ ايستادگي كردند.
خب دلايل اين ايستادگي چه بود؟ آيا اين دلايل هنوز هم وجود دارد؟
ميتوان گفت كه دليل اين ايستادگي داشتن انگيزه الهي بوده است، اين انگيزه والا از جنس جهاد بوده و به معني واقعي نيز مردم جهاد كردند. جهاد كردن داراي ويژگيهايي است كه به واسطه آنها بود كه مردم ايستادند و از جنس قيام حركت كردند و مشكلات را در زمان جنگ و پس از آن شكستند. همچنين در آن زمان ملت خود را محكم باور كرد و اعتماد به نفس بالا داشت. امام راحل فرمودند كه ملت ايران «ميتوانيم» را تجربه كرد و تجلي پيامي كه از قرآن و رهبر خود دريافت كرد را به عمل درآورد. در مجموع ميتوان گفت كه براي اقتصاد مقاومتي بايد به سمت فعاليتهاي فرهنگي حركت كنيم و يك تجديدي صورت گيرد كه با توجه به تجربه گذشته در زمان حركت به جلو سرعتمان را افزايش دهيم.
منظورتان چيست؟
يعني ما در اقتصاد مقاومتي با كمترين هزينه و زمان و بالاترين سرعت، به اهداف اقتصادي دست يابيم. اين بدان معنا است كه با كمترين هزينه و زمان و بالاترين سرعت منطقي به سمت اهداف اقتصاديمان حركت داشته باشيم.
در حال حاضر شرايط كشور ايران، شرايط آن سالهاي اوايل انقلاب نيست و هيجانات بسيار مثبت و معنوي و عِرق ملي و ميهني آنها بسيار زياد بود و فرق داشت. اكنون با تفاوت شرايط روزگار مردم اين شرايط را ميپذيرند؟
در حال حاضر شرايط آسانتر شده است. درآن زمان سراسر كشور غير از مشهد ناامن شده بود و به جز چند شهر تمام مملكت با هواپيما يا موشك مورد حمله قرار ميگرفت. آن شرايط و آن زمان همه چيز سختتر و بسيار سنگين بود و هر روز در عملياتها شرايط سختتري به وجود ميآمد و الان به شكل ديگري پيچيدهتر شده و در بحثها و شبيخونهاي فرهنگي كه از جانب دشمنان بر كشور وارد ميشود نيز همين وضعيت وجود دارد. اكنون هم جنگ داريم ولي اگر بسيج شويم، عبور از برخي گردنهها همان است و فقط شايد كيفيت و كميت آنها فرق كرده باشد.
اما از لحاظ سختيهاي آن روزها هم مثل زمان فعلي نيستند. مردم سادهتر بودند.
اينطور نيست. سختي اين شرايط فعلي به لحاظ اقتصادي مانند آن زمان نيست. آن زمان برخي اوقات يك كيلو گندم در انبارهايمان نداشتيم، اما نميتوانستيم به مردم بگوييم كه در انبارها يك كيلو گندم وجود ندارد. آن زمان گندم كم ميآورديم ميرفتيم تمام دنيا را ميگشتيم تا كسي به ما گندم بدهد. نكته قابل تأمل اين بود كه ما را تحقير ميكردند، پول هم ميداديم گندم نميدادند. اكنون فضا عوض شده است و ما خودمان ۱۳ميليون تن گندم توليد ميكنيم. در بحث توليدات مرغ و تخم مرغ، ما امكان صادرات داريم. البته هنوز در توليد برخي از مواد اوليه مشكل داريم و در بسياري از دنيا همين است. برخي مواد اوليه را توليد و برخي صادر ميكنند، پس بايد به اقتصاد مقاومتي بازگرديم. ما درحوزه مقاومتي بايد مقداري به كارهاي فرهنگي بازگرديم.
كار فرهنگي را روي چه چيزي بايد انجام دهيم؟
روي اينكه مديران اقتصادي ما بايد مدل ارائه كنند. براي حركت و چرخش چرخ اقتصادي كشور اين سرعت در اقتصاد نياز است. مسئولان بايد مدلها و طرح برنامههاي خود را به مردم ارائه كنند و مردم نيز بايد در اين زمينه كمك كنند، اين طرح و برنامهها و مدلها، مدلهايي است كه بر مبناي كار كارشناسي و عملي بايد طراحي شوند و سرعت لازم را داشته و نتيجهمحور باشند. مدلهاي كارآمد در حوزه اقتصاد داراي ويژگيهايي است كه بايد دانايي محور و بر مبناي كار علمي و كارشناسي باشند. معمولاً صفر تا صد اين مدلها به صورت كارشناسي و تجربي بسته شده و عملي هستند، يعني مديريت مكان و زمان و مديريتهاي مختلف در عرصههاي مختلف آن ميتواند منجر به خروجي شود. در آن زمان در اقتصاد مقاومتي بايد به مردم گفت كه اسراف و ميزان اسرافي كه ميكنيم چقدر است. اين مسئله واقعاً درست نيست كه ما با چيني كه بيست برابر جمعيت ايران را دارا است در برخي انرژيها يكسان يا حتي بيشتر مصرف كنيم. اينها بايد به مردم گفته شود.
چگونه بايد اين همه مسائل را به مردم آموزش داد؟ الان ديگر احساسات و هيجانات زمان جنگ بر مردم غالب نيست. راه جديدي ميخواهد؟
ببينيد بايد اين مسائل به صورت شفاف به مردم گفته شود. چگونگي كنترل كردن آن هم بايد به مردم گفته شود. ما در كشور مصرفگرايي زيادي داريم كه درصدي از آن به علت اسير شدن ما در دام تشريفات و چشم و همچشميها است. يعني ما در سايه چشم و همچشمي و تشريفات قسمتي از اين بحثها را دور ميريزيم، البته قسمتي از آن خوب شده است و اين را رسانهها بايد بگويند. در گذشته وقتي ما غذايي را ميخورديم حتماً بايد چند قاشق آن را نميخورديم شما يادتان نميآيد، اگر همه را ميخورديم ميگفتند اين آدم غذا نديده است. يا جالب است بدانيد اگر به رستوران ميرفتيم و غذايمان اضافه ميآمد اگر ميخواستيم آن را در ظرفي بريزيم و به خانه بياوريم خجالت ميكشيديم. شما اين مورد را كه يادتان ميآيد، ولي همين مسئله در حال فرهنگ شدن است و خيليها ظرفهاي يكبار مصرف ميگيرند و غذايشان را در ظرف ميريزند و به منزل ميبرند. اين اسراف و درست مصرف كردن را بايد باز كنيم. من خاطراتي از مصرف مردم كشور ژاپن دارم. در ميان آنها به اين بحث كه ما ميگوييم اسراف گناه كبيره است به معناي واقعي كلمه عمل ميشود.
چرا در ايران عمل نميشود، شايد بايد سهم مسئولان در اين زمينه را بيشتر دانست؟ درست است؟
همه مقصر هستيم و مديران بيشتر، ما بايد در اين زمينه از كودكان گرفته تا همه مردم كارهاي زيادي به ويژه توسط رسانهها انجام دهيم. بايد روي معماريمان كار كنيم. ما دركشور هدررفت انرژي زياد داريم. در خصوص هدر رفتن انرژي در كشور سوئيس برنامههاي زيادي ريخته شده است. اگر در اين كشور هدر رفت انرژي در هر بخشي به وجود بيايد با استفاده از سنجش از راه دور و با توجه به امواجي كه دارد شناسايي و از روي آن آدرس را پيدا كرده و آن منزل را جريمه ميكنند. چرا ما نبايد در كشوري كه اين همه هدررفت انرژي داريم، اين كار را انجام دهيم. البته پيش از اين كار بايد در خصوص شيوه زندگي مردم از نحوه غذا خوردن، درست مصرف كردن و همه موارد را درست به كار بگيريم. همچنين به فرمايشات مقام معظم رهبري بازگرديم كه فرمودهاند كه اگر ما بخواهيم اين مملكت را درست كنيم و اقتصاد مقاومتي داشته باشيم، بايد تلاش قوي داشته باشيم و وجدان كاريمان بالا رود، يعني بر مبناي مدلها وجدان كاريمان بالا رود. ما مدل و طرح را در مديريت دادهايم. اگر وجدان كاري و انضباط كاري ما بالا نرود به جايي نميرسيم. بايد براي مدل و طرحهايمان تلاش كنيم ولي اگر براي آن تلاش نكرده و منظم كار نكنيم، باز هم موفق نميشويم. بايد به بهرهوري بالا برسيم. بهرهوري بالا در سايه داشتن مدل، فرهنگ، تلاش قوي و مديريت شايسته است.
اين راه را چه كسي بايد شروع كند؟
اين مورد در حوزه مديريت است كه مديران با انسجام و هماهنگي بين مردم و ارتقاي فرهنگ بايد اين اتفاق بيفتد. مقام معظم رهبري همت مضاعف را چهار سال قبل فرمودند و بعد از همت مضاعف، وجدان كاري و كار و تلاش است، اصلاح الگوي مصرف را فرمودند و پس از آن جهاد اقتصادي، توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني را مطرح كردند، اينهايي كه مقام معظم رهبري فرمودند را نبايد به يك سال گذاشت و بعد ختم كرد، اين مورد بايد به صورت مرتب توسط مديران استمرار داشته باشد و مرتب بايد اين بحث را مديريت و ارزيابي كنيم و بگوييم همت مضاعف كجاست و بهرهوري ما كجا استمرار پيدا ميكند. من زماني رئيس جهاد كشاورزي استان خراسان رضوي بودم و با كمك همكارانم يك مدل را براي صنعت مرغداري ارائه كرديم كه با ورود دو ميليارد و ششصد ميليون تومان، ۲۶ ميليارد صرفهجويي را در سال به كشور ميداد، روي اين موارد بايد كار كنيم، اين طرح حركتي بود كه اگر هيترها عوض ميشدند يعني اگر دولت دوميليارد و ششصد ميليون ميگذاشت، انجام ميشد. اين كار كه مديران كشور انجام ميدهند بخش خصوصي را نيز در جاي خود فعالتر و كارآمدتر ميكند. وقتي ما زنجيره مكملي از دولتي و غيردولتي داشته باشيم و تمام انرژي خود را بگذاريم هيچ كاري براي ما غيرممكن نيست. ما يك پيكر هستيم. يعني دولت و غيردولت و نظام جمهوري اسلامي يك پيكر است، اگر بخواهيم كشور رشد كند بايد تمام وجودمان حس شود كه يكي هستيم.
در اين حوزه بخش خصوصي چه بايد كند؟
بايد بخش خصوصي شايسته را در اولويت قرار دهيم و بخشي خصوصي كه وجدان كاري دارد و منصف است را تقويت كرده و الگوسازي كنيم. بخشهاي خصوصي كه وجدان كاري ندارد بايد اصلاح شود، پس در اقتصاد مقاومتي بايد با كمترين زمان و امكانات بهترين سرعت را براي رسيدن به هدف بگيريم و به بهترين شكل، كشور را اداره كنيم، اين ميشود آرمان همه ما براي رسيدن به اقتصاد مقاومتي كه بايستي در اينباره مورد توجه قرار داد. همچنين براي موفقيت در اين عرصه بايد مدلمحور باشيم و طرح و برنامه داشته باشيم، مديريت شايسته، اعمال كنيم. يكي از شاخههاي مديريت شايسته فرهنگسازي و اطلاعرساني درست به مردم است و بعد بايد حركتهايي كه انجام ميدهيم بر مبناي كامل علمي، تجربي و كارشناسي شده باشد. يعني بگوييم گوشت مرغ به اين دليل گران ميشود و با مردم صداقت داشته باشيم و به مردم احترام بگذاريم، بعد واقعيت مشكلات را به مردم بگوييم و تحريم را همان اندازه كه است بشناسيم و درصدي كه لازم است نه كمتر و نه بيشتر را به مردم بگوييم. اكنون اين تحريمها يك حدي دارد. فرض كنيد ۱۰تا ۱۵ درصد در اقتصاد ما تأثيرگذار است ولي تبليغات و جوسازي رواني آن را تبديل به ۸۰ درصد ميكند. با كار فرهنگي و اطلاعرساني در اقتصادي مقاومتي ميتوان جلوي اين اتفاق را گرفت. اطلاعرساني و فرهنگسازي و كمك گرفتن از مردم و اسراف نكردن و درست مصرف كردن را ما بايد به مردم بگوييم و اينكه چگونه بخش خصوصي فعال شود و تشكلهاي كارا به چه صورت به كار بيايند. در بحث جمعآوري محصولات كشاورزي، اگر ما با نگاه علمي برخورد كنيم بيش از ۳۰ ميليارد تا ۶۰ ميليارد دلار ضايعات خواهيم داشت و اگر جلوي ضايعات آن را بگيريم، فكر ميكنم كه بالاي حدود ۶۰ ميليارد دلار شود.
در اقتصاد مقاومتي بايد به چه مسئلهاي در گام اول و مهمتر توجه شود؟
براي اقتصاد مقاومتي بايد به بحث توليد به صورت صحيحي توجه عملي و قوي كنيم و دراينباره مديريتي شايسته داشته باشيم. امام علي (ع) در بحث مديريت شايسته دارند كه اين يك وظيفه است. وظايف درست و منطقي بايد به كارگزاران خود بدهيم. بنابر اين بايد حد وظيفه روشن و شفافسازي وظيفه و اختيارات لازم را به كارگزاران آموزش دهيم. وقتي شما وظيفه چند برابري و بعضاً ناهمگون در وزارتخانهاي بياوريد خروجيهاي لازم در برخي قسمتها رخ ميدهد كه چندان شايسته نيست. يك قسمتي از اين موارد به مدير برميگردد و يك قسمت ديگر آن به حجم سنگيني از باري كه روي دوش فرد ديگري ميريزيد. اين است كه شما ۱۳ميليون تن گندم توليد ميكنيد و دو ميليون تن خريد ميشود، اين ضعف افراد و وزرايي است كه اين مسئله را مديريت ميكنند. ما ميخواهيم بگوييم كه ما ملت پرقدرتي هستيم و نظام جمهوري اسلامي بسيار پرقدرت است و داراي سرمايه بسيار بالايي هم هست و با عبور از تجربههايي كه در جنگ داشتيم، قدرتمند شديم و در نخبهها و المپيادها اول هستيم. بنابراين در شرايط فعلي پيادهسازي اقتصاد مقاومتي براي ما چندان سخت نيست. در حال حاضر ما قويترين پزشكان ايراني را داريم. جراحان بزرگ، دانشمندان هستهاي كه افراد پرقدرتي هستند. در بحث معادن و منابع ظرفيتهاي بسيار بالايي وجود دارد. ظرفيتهاي ما بسيار زياد هستند. در حوزه انرژيهاي خدادادي مانند خورشيد و باد سرمايههاي بسيار خوبي در كشور وجود دارد كه ميتواند رهگشا براي ما در جهت تحقق اقتصاد مقاومتي باشد.
از لحاظ شرايط استراتژيكي چقدر براي تحقق اقتصاد مقاومتي آمادهايم؟
به لحاظ موقعيت استراتژيك و بحثهاي سياسي و موقعيتهاي جغرافيايي در دنيا كه در تاريخ ديدهايد چه موفقيتهايي داشتهايم. ما موقعيت بسيار بالايي داريم ميزان آب آزاد، درياچه، منابع و معادن و بزرگترين سرمايههاي استراتژيك اين كشور كه همان سرمايه نيروي انساني و ايدههايشان است در اختيار كشور است كه در پيادهسازي اين الگوي مقاومتي بسيار مؤثر و راهگشا است. ما بايد قدر اين را بدانيم و با توجه به همين قدرت است كه اكنون نمونه و الگو شدهايم. همين كه جوان مصري افتخار ميكند به اينكه بگويد به كسي رأي ميدهم كه اسم ايران را ببرد براي ما مشخص است كه چه جايگاهي در منطقه داريم و استكبار چه بخواهد و نخواهد ما مدل و الگو شدهايم و دنيا مدل بهتري از ايران براي انقلابهايش ندارد. پس يك سرمايه و قدرت شدهايم و اين را بايد مديريت كنيم. البته قدر اين سرمايه را نميدانيم. عدم مديريت بموقع، منسجم و كجسليقگي در مديريت باعث ايجاد مشكلات در حوزههاي مختلف ميشود.
ميتوان يك نتيجهگيري كرد كه در بخش كشاورزي به ويژه، ضعف مديريت زيادي داريم. با وجود استعداد چهار فصلي بودن كشاورزي در كشور ما، چرا در اين ۳۳ سال بعد انقلاب تا كنون نتوانستهايم يك وزير قوي در حوزه كشاورزي داشته باشيم؟
اين موضوع را بايد از رئيسجمهور سؤال كنيد.
دولتها و رئيسجمهورهاي گذشته هم همين مشكل را داشتهاند؟
مشكلات در اين حوزه زياد است. زماني من به عنوان وزير جهاد كشاورزي مطرح شدم و يكي از گزينهها بودم، ۱۴معيار براي انتخاب وزير دادم كه وزير كشاورزي يا ساير وزرا بايد اين ويژگيها را داشته باشند و نحوه انتخاب وزير را پيشنهاد كردم كه البته مكتوب نشده است. به نظر من براي انتخاب وزير بايد چند كارگروه وجود داشته باشند و اين شورا قسم خورده باشد و بسيار موارد ديگر كه اگر به اين شيوه وزيرهاي بعد از انقلاب به ويژه در حوزه كشاورزي انتخاب ميشد قطعاً بدانيد كه وزيران ما قويتر از اينها بودند. ولي متأسفانه، فكر ميكنم با وجود اينكه اقتصاد مقاومتي مطرح شده است و زيربناي اقتصادي آن نيز كشاورزي است به اين بخش زياد بها داده نميشود.
رئيسجمهور در جايي گفتند كه ۶۶۰۰ ميليارد تومان براي بخش كشاورزي گذاشته شده است. بنابر اين در اين حوزه مشكل مالي نبايد وجود داشته باشد؟
بله و اين يعني همتي جديد پاي كار آمده است تا به بخش كشاورزي توجه كند، اين همت قابل تقدير است، ولي اگر اين همت به درستي مديريت نشود، به آن هدفي كه ما ميخواهيم برسيم، نميرسيم. ما دنبال اين امر هستيم كه به كشاورزي كمك كنيم. ما حتي با رئيس مجلس جلسات و بحثهايي داشتهايم تا براي اين تعامل و پيدا كردن راه حل كمكي كرده باشيم. ما دنبال اين هستيم كه اين قدرت و عظمتي كه اين ملت دارد با شرايط آرماني و واقعي خود به سرانجام برسد. نكته ديگري هم بايد اشاره شود كه يكي ديگر از سرمايههاي بزرگ اين كشور ايران رهبري است. در هيچ كجاي دنيا رهبري با اين مختصات و مشخصات و اين جايگاه ولايت فقيه را ندارد و اين سرمايه بسيار بالايي است. برخي افراد قدر اين امر را كم ميدانند، ايران سرمايه زيادي دارد و ما هم به دنبال اين امر هستيم كه در سايه يك تعامل، نقد دلسوزانه و منطقي يك قاطعيت همراه با رحمت را دنبال كرده و سعي بر حل مشكلات كشور داشتيم.
چرا كشاورزي جزو صنايع پايين دستي محسوب ميشود؟
كشاورزي اول توليد است، يعني بزرگترين حوزه كه بايد اولويت داشته باشد، در كشاورزي است، زيرا اگر توليد نكنيم تبديلي دركار نخواهد بود، اگر گندم توليد نشود آردي در كار نيست؟يا اگر گوجهاي كشت نشود ربي در كار نخواهد بود و مثالهايي از اين دست، بنابراين اولين چرخه در توليد و اقتصاد مقاومتي چرخه كشاورزي است و اولويت اول را به كشاورزي و اولويت دوم را به صنايع تبديلي اختصاص دهيم. اين امر را به بستهبندي و بعد مصرف و بازرگاني اختصاص دهيم. حال اگر به اين بخش كمتوجهي ميشود، ضعف بزرگي است. بايد اول به اين صنايع بپردازيم و بعد در بحث امنيت غذايي بايد قوي عمل كنيم يعني مواد غذايي خود را خود توليد و تبديل كنيم، با توجه به دشمناني كه داريم و اگر اين كار را انجام ندهيم شايد استقلال كشور به خطر بيفتد.
مهمترين راهكار مربوط به ايجاد جايگاه مناسب براي اقتصاد كشاورزي را در فصل اقتصاد مقاومتي در حاضر كه فرصت خوبي براي آن پيش آمده و همه درباره آن صحبت ميكنند و براي كشاورزي هم جايگاه خوبي را در نظر بگيريم بايد از كجا شروع كنيم؟ به بيان ديگر براي اقتصاد كشاورزي چه كاري ميتوان انجام داد كه جايگاه خوبي در اقتصاد مقاومتي داشته باشد؟
مديريت و انسجام قوا، مديريت شايسته و استفاده از ظرفيت تمام نظام و اگر اين موارد انجام شود يك استراتژي همافزا و قوي و منسجم كه همه انرژيها بيايد و مشكلات را حل كند نياز است.
جايگاه كميسيون كشاورزي مجلس نهم را در مقايسه با مجالس ديگر كجا ميدانيد؟ وقتي سوابق و تحصيلات اين كميسيون را نگاه ميكنيم نسبت به كميسيونهاي ديگر تحصيلات كشاورزي در آن بيشتر لحاظ شده است.
در حال حاضر تركيب و تجربه كميسيون بيشتر است و ظرفيت بسيار خوبي است كه دولت ميتواند بيش از اين از آن استفاده كند.
مجلس به چه ميزان ميتواند به دولت فشار بياورد كه از اين ظرفيت بيشتر استفاده كند؟
ما چون ماههاي اول است كه آمدهايم جايگاهها كم كم در حال پيدا شدن است و اين ارتباط و تعامل كه مديريت ميشود و اين حضوري كه وزير اقتصادي به مجلس ميآيد و جلسه علني و غير علني گذاشته ميشود و تعاملاتي كه انجام ميشود مؤثر است.
شما فكر نميكنيد تحركات نسبت به گذشته بهتر شده است؟
بهتر از گذشته شده است ولي تا چه اندازه مؤثر است را نميدانيم. ما دنبال اين امر هستيم كه به دور از غوغاسالاري به حل مشكلات بخش كشاورزي كمك كنيم و به دولت بگوييم كه چه ميخواهي كه ما كمك كنيم كه مشكل را حل كنيم. قانون يا اصلاحيه ميخواهيد؟ من فكر ميكنم اين قوانين با اين شرايط به حل بهتر مسائل كمك بيشتر كند.