جوان آنلاین: سیب، یکی از مهمترین محصولات باغی کشورمان و از مزیتهای صادراتی بخش کشاورزی است. با وجود جایگاه چهارم ایران در تولید جهانی و صادرات یک میلیون تنی در سالهای اخیر، نبود سیاستگذاری واحد، ضعف در زیرساختهای حملونقل و بیتوجهی به فناوریهای نو باعث شده است بازار سیب از رقابت جهانی عقب بماند. کارشناسان تأکید میکنند؛ برای تداوم این جایگاه، باید زنجیره تولید تا صادرات بازنگری شود و دولت نقش تسهیلگر و نه مداخلهگر، ایفا کند.
سیب، علاوه بر مصرف تازهخوری، در صنایع غذایی، دارویی و نوشیدنی کاربرد گسترده دارد و کشورمان از نظر تنوع اقلیمی و خاک حاصلخیز، یکی از مستعدترین مناطق برای کشت این محصول به شمار میرود. بیش از ۶۰درصد سیب کشورمان در استانهای آذربایجانغربی، آذربایجانشرقی، فارس، اصفهان، تهران، زنجان و همدان تولید میشود. در مجموع، سالانه حدود ۴ /۵ میلیونتن سیب در ایران برداشت میشود که کشور را در جایگاه چهارم تولید جهانی قرار داده است. چین با تولید حدود ۴۵میلیونتن در رتبه نخست قرار دارد.
از نظر سطح زیرکشت، ایران سومین کشور جهان است. با وجود این جایگاه، سهم صادراتی ایران با ظرفیت واقعی آن فاصله دارد. همین چند سال پیش حدود یکمیلیونتن سیب از ایران به بیش از ۱۰کشور صادر شد که ارزش ارزی آن قابل توجه بود، اما نسبت به توان بالقوه کشور اندک محسوب میشود. بازارهای هدف صادرات ایران عمدتاً کشورهای همسایه مانند روسیه، عراق، افغانستان، پاکستان، هندوستان و امارات هستند. این ظرفیت نشان میدهد؛ این محصول میتواند نقش مهمی در اقتصاد کشاورزی کشور ایفا کند. با این حال، مشکلات ساختاری مانع بهرهگیری کامل از این فرصت شده است.
کارشناسان معتقدند؛ مهمترین چالش در این حوزه، نبود سیاستگذاری پایدار و ناهماهنگی میان نهادهای تصمیمگیر است. وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت، سازمان توسعه تجارت و گمرک هرکدام بخشی از فرآیند تولید تا صادرات را مدیریت میکنند، اما میان آنها انسجام لازم وجود ندارد. همین ناهماهنگی باعث شده است بازار سیب ایران از نوسانات فصلی، ناپایداری قیمتی و نبود برنامه صادراتی رنج ببرد.
در سال ۱۳۹۷مصوبهای تحت عنوان «میز سیب» با محوریت آذربایجانغربی به تصویب رسید تا سیاستگذاری و تنظیم بازار این محصول سامان یابد. هدف آن، مدیریت تولید، انبارداری و صادرات در قالب یک ساختار واحد بود. اما اجرای آن درحد جلسات باقی ماند و از ظرفیت این طرح برای ثبات بازار استفاده نشد. اگر این مصوبه بهدرستی اجرا میشد، بخش زیادی از مشکلات امروز، از جمله نوسان قیمت و زیان باغداران، برطرف میشد.
در سالهای اخیر هزینه تولید سیب بهطور مداوم افزایش یافته است. رشد قیمت کود، سموم، کارگر، سوخت و بستهبندی باعث شده است؛ هزینه تمامشده هر کیلو سیب تقریباً دو برابر شود. در مقابل، قیمت خرید در بازار داخلی رشد محدودی داشته است. این اختلاف، حاشیه سود باغداران را کاهش داده و انگیزه سرمایهگذاری در این بخش را کم کرده است.
از سوی دیگر، زیرساختهای صادراتی هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد. کمبود کانتینرهای یخچالدار، هزینه بالای حملونقل و ضعف در سیستمهای سردخانهای، از جمله مشکلاتی هستند که موجب فساد بخشی از محصول میشوند. بسیاری از صادرکنندگان اعلام کردهاند در فصل برداشت، به دلیل محدودیت در حملونقل یخچالی، ناچارند بخشی از سیبها را با تأخیر صادر کنند که این امر بر کیفیت و قیمت نهایی تأثیر منفی دارد.
بستهبندی نیز از نقاط ضعف جدی صادرات سیب است. در بازارهای هدف، استانداردهای خاصی برای وزن، اندازه و نوع بستهبندی وجود دارد که اغلب تولیدکنندگان داخلی آن را رعایت نمیکنند. نبود سورتینگ دقیق (تفکیک بر اساس کیفیت و اندازه) باعث میشود؛ بخشی از محصول ایران در بازار جهانی در رده پایینتری عرضه شود و توان رقابت خود را از دست بدهد.
کارشناسان تأکید دارند؛ اگر باغداران و صادرکنندگان از فناوریهای نوین در سورتینگ و بستهبندی استفاده کنند، میتوانند سهم ایران را در بازار جهانی بهطور قابل توجهی افزایش دهند. بهویژه که سیب ایرانی از نظر طعم و ماندگاری، در رده محصولات باکیفیت قرار دارد و بازار بالقوه گستردهای در کشورهای واردکننده دارد.
در کنار مسائل فنی، تأمین مالی نیز یکی از موانع توسعه صادرات است. بسیاری از تولیدکنندگان به دلیل نرخ بالای بهره بانکی، توان دریافت تسهیلات برای نوسازی باغها یا احداث سردخانه ندارند. در حالی که در کشورهای رقیب مانند ترکیه و لهستان، دولت بخشی از هزینههای بیمه و انبارداری را پرداخت میکند تا صادرات محصولات باغی پایدار بماند.
برخی کارشناسان پیشنهاد میکنند دولت بهجای مداخله مستقیم در بازار، نقش تسهیلگر را ایفا کند. ایجاد صندوق حمایت از صادرات محصولات باغی، ارائه تسهیلات کمبهره برای نوسازی باغها، و توسعه خطوط حملونقل یخچالی از جمله اقداماتی است که میتواند شرایط بازار سیب را متعادل کند.
از منظر علمی، بخش قابل توجهی از باغهای سیب کشور نیازمند بازسازی و اصلاحنژاد است. بسیاری از درختان قدیمی بهرهوری پایینی دارند و به آفات مقاوم نیستند. اجرای برنامه ملی اصلاح باغها، استفاده از نهالهای مقاوم و بهرهگیری از سامانههای نوین آبیاری میتواند، عملکرد در هکتار را افزایش دهد و مصرف آب را کاهش دهد.
سیب ایرانی به دلیل ویژگی «فرازگرا» بودن، حتی پس از برداشت، فرآیند رسیدن خود را ادامه میدهد. این ویژگی امکان صادرات طولانیمدت را فراهم میکند، اما در نبود سیستم نگهداری مناسب، به نقطه ضعف تبدیل میشود. ذخیرهسازی غیر استاندارد باعث فساد زودهنگام محصول و کاهش ارزش صادراتی آن میشود. توسعه سردخانههای مدرن و مراکز لجستیکی مجهز میتواند این مشکل را برطرف کند.
در صورت بهبود زیرساختها و مدیریت صحیح، کارشناسان پیشبینی میکنند؛ ایران ظرفیت صادرات بیش از ۱ /۵ میلیون تن سیب را دارد. تحقق این هدف، نیازمند جذب سرمایهگذاری در بخش فرآوری و زنجیره سرد است. این توسعه موجب افزایش صادرات و اشتغالزایی در مناطق روستایی و رشد پایدار اقتصاد کشاورزی خواهد شد.
بازار سیب نمونه روشنی از این واقعیت است که در اقتصاد کشاورزی، «مدیریت» به اندازه «تولید» اهمیت دارد. ایران از لحاظ تولید در جایگاه قابل قبولی قرار دارد، اما ضعف در برنامهریزی، هماهنگی نهادی و فناوری مانع بهرهبرداری از مزیتهای نسبی شده است.
دولت میتواند با تشکیل یک نهاد مشترک میان وزارتخانههای مرتبط، نقش خود را از تصمیمگیر به ناظر و تنظیمگر تبدیل کند. ایجاد شفافیت در زنجیره تولید تا صادرات، حمایت از صنایع تبدیلی و آموزش باغداران، سه محور اساسی برای احیای بازار سیب ایران است.