جوان: كاروان خاكريز خبرنگاران جبهه جهادي منتظران خورشيد به ياد شهيده ناهيد فاتحي كرجو راهي استان مازندران شد تا در روزهاي نهم و دهم مرداد ۱۳۹۱ همزمان با ماه مبارك رمضان با اين حماسهسرايان عرصه جهادي همراه شود، بخش اول از اين سفر جهادي در روستاي شيت خدمت شما ارائه شد و اينك بخش دوم و پاياني آن تقديم حضورتان ميشود.
مادري براي جهادگران در ايستگاه دوم، كاروان رسانهايمان به روستاي لايي رودبار رسيد، اين روستا نيز در بخش هزار جريب شهرستان نكا قرار دارد. با آب و هوايي بسيار مطبوع و مردمي مهماننواز. تنها دو ساعتي مانده به افطار زن روستايي با زبان روزه براي افطاري خواهران جهادي نان ميپزد، بچهها بيهيچ درنگي به سمت خانهاش ميروند. مهماننوازي اهل خانه را به خوبي ميتواني از طعم و عطر نانهاي پخته شده در تنور گرم محبتشان حس كني. نامش را ميپرسيم، خواهران جهادگر ميگويند: «ما مادر جهادگران صدايش ميكنيم» گويي مدتي كه اين خواهران رهروان شهدا، در روستاي لايي رودبار بودند، خواهر شهيد رمضان علينژاد مادري را در حقشان تمام كرده بود.
شادي كودكان در كنار ديوارهاي تركخورده جمعيتي بالغ بر ۴۰۰ خانوار در روستاي لايي زندگي ميكنند. شغل اكثر مردم هم همان كشاورزي و دامداري است. اينجا زنان پابهپاي مردان در تلاشند تا در كسب روزي حلال همراه مردانشان باشند. اكثر مردان روستا براي چوببري در جنگل مشغول كار هستند. اينجا نيز نقش زنان چون هميشه پررنگتر ميشود. چراكه وظيفه مردان هم به دوش زنان ميافتد. گروه خبرنگاران و عكاسان وارد مدرسه شهيد سورتچي لايي رودبار ميشوند. مدرسهاي قديمي كه هر لحظه احساس ميكردي در حال ريزش است. ديوارهاي تركخورده و زخمي مدرسه در نظرمان چنان تنگ و تاريك آمد كه علاقهاي براي ماندن در آنجا نداشتيم، اما همين جاي تنگ و نمور بهترين مكان براي شادي دل بچههاي روستاست. بچههايي كه همه شور و شوق و نشاط كودكيشان را در وجب به وجب اين مدرسه روخواني ميكنند. كلاسهاي هنري، فرهنگي و تربيتي در اين مدرسه توسط گروه جهادي خواهران رهروان شهدا برگزار ميشود. مسئول اين گروه فعال جهادي خانم نسيبه حاتمي كه از ۲۰تيرماه ۱۳۹۱ در اين روستا مستقر شده و عزم خود را براي خدمت شايسته جزم كردهاند، ميگويد: «ما ۱۴ نفر از دانشجويان مقطع كارشناسي دانشگاه پيام نور ساري هستيم كه داوطلبانه در اينجا حاضر شدهايم. كلاسهاي آموزشي خود را در زمينههاي خياطي، كامپيوتر، نقاشي، جلسات قرآن و احكام براي سنين مختلف برگزار كردهايم.» برگزاري همايش حجاب و عفاف و يادواره شهدا از فعاليت ديگر خواهران جهادي گروه رهروان شهداست.
از عمدهترين مشكلات مردم روستاي لايي رودبار ميتوان به آب آشاميدني و جادههاي خاكي اشاره كرد كه تردد در آنها با مشكلاتي مواجه است و اين اميد وجود دارد كه با حضور اصحاب رسانه و انعكاس مشكلات مردم، مسئولان امر به اين روستا توجه بيشتري كنند.
زمزمه دوري و دلتنگي مادر شهيد همراه خواهران جهادي راهي ميشويم تا لباس و وسايل متبرك شهدا را كه در يادواره شهدا نزد بچهها به امانت مانده بود به خانوادههايشان برسانيم. ابتدا به خانه شهيد قدير علي دارابي ميرويم. پدر شهيد به استقبالمان ميآيد و مادر هم برايمان چاي تازهدم ميريزد. لباس فرزندش را ميگيرد، ميبويد و ميبوسد. پلاك فرزندش را به دست گرفته و ميفشارد. گويي تازه خبر شهادت قدير را به آنها داده باشند، مسرورند و همه افتخارشان اين است كه فرزندشان در راه اسلام و قرآن به شهادت رسيده است.
زمان كوتاهي تا به افطار مانده، بايد به روستاي شيت ميرفتيم اگرچه دلتنگيمان و جدايي از مادر شهيد دشوار است، اما مادر شهيد با دعاي خيرش بدرقهمان ميكند و به سمت روستاي شيت راهي ميشويم. ميانه راه به مردم روستا فكر ميكنم كه چگونه اين چنين پاي آرمانهاي خود ايستادهاند و لحظهاي امام و رهبرشان را تنها نميگذارند. شايد مشكلات اهالي روستا زياد باشد، اما آنها بيهيچ چشمداشتي با تمام ارادت و اخلاصشان به انقلاب شهدا و كشورشان اعتقاد دارند.
آميني بر دعاي مردم و جهادگران در غروب اولين روز از حضورمان در ميان خواهران گروه جهادي منتظران مهدي (عج) سر سفره افطاري ساده و بيآلايش، به دعاي دلهاي مهربان مردم و همت جهادگران روستاي شيت و لايي رودبار آمين ميگوييم و از خدا تنها سعادت و توفيق خدمت برايشان ميخواهيم. به اميد روزي كه هيچ نقطه محرومي در نقشه جغرافيايي كشورمان ديده نشود.
ايستگاه دوم روستاي للرد خاكريز خبرنگاران جهادي در دومين روز از سفر خود مهمان مردم مهربان «للرد» ميشوند. نام روستا را از آن روي «للرد» نهادند كه «لل»يا همان ني به تعداد زيادي در آن منطقه ميرويد. روستاي للرد يكي از روستاهاي بخش هزار جريب شهرستان نكاست. يكي از همان روستاهاي باسابقه و زيبا ولي محروم از نظر امكانات و تسهيلات.
۱۱۰خانوار با جمعيتي حدود ۵۰۰نفر در للرد ساكن هستند كه اين تعداد با توجه به آب و هوا و شرايط مطلوب در تابستان گاهاً به ۷۰۰نفر ميرسد. ايستگاه اول كاروان رسانهمان در اصليترين خيابان خاكي و پرفراز روستا به مسجد اميرالمؤمنين(ع) ميرسد. مسجدي كه محل برگزاري كلاسهاي آموزش فرهنگي و پرورشي و هنري شده است.
مسئول گروه ياوران ولايت خادمه جهادي سكينه رضاپور به نمايندگي از ۱۴ نفر از دانشجويان دانشگاه پيام نور ساري به استقبالمان ميآيد. گروه ياوران ولايت از ۲۰تيرماه مهمان دلهاي مهربان و گرم مردم روستايي شدهاند كه بيش از هر نوع فعاليت عمراني و ساخت و ساز بچههاي جهادي، به فعاليت فرهنگي و آموزشي و تربيتي نيازمندند. رضاپور و همراهانش آمدهاند تا در رفع محروميت فرهنگي و تربيتي روستاي للرد، تلاش كرده و جهادشان را با ماه ضيافت الهي متبرك كنند.
رضاپور از روستا و مردمش برايمان ميگويد: «ابتداي ورودمان به روستا در حسينيه مسجد مستقر شديم و همان روز اول براي ثبتنام از دختران و زنان به منازلشان رفتيم با آنها صحبت كرده و از حضور در كلاس و پرفايده بودن برايشان حرف زديم و آنها را در كلاسها ثبتنام كرديم. كلاسها و برنامههاي مختلفي را در روستاي للرد اجرا كرديم. در بحث كلاسهاي آموزشي سعي كرديم با مشورت و توافق خود بچهها و دانشآموزان روستا، كلاسهاي تقويتي مثل زبان انگليسي، رياضي و عربي كه نياز بيشتري به آن داشتند، برگزار كنيم. كلاسهاي ديگري چون كامپيوتر، ورزش، تئاتر و سرود براي كودكان و نوجوانان برگزار كرديم. در كلاسهاي هنري هم، به آموزش هويهكاري، گلسازي، خياطي، قاليبافي، كاموابافي و عروسكسازي و... پرداختيم. كلاسهاي آموزشي از ۸ صبح تا ۱۲ ظهر و كلاسهاي هنري هم از ۱۵ ظهر تا ۲۰ عصر ادامه داشت. مردم روستا از آنجايي كه در زمينه هنري آشنايي چنداني نداشتند در اوايل تشكيل كلاسها نگران بودند كه نتوانند به خوبي آموزش ببينند و كار بسيار دشواري باشد. براي همين بسياري از آنها در كلاسها شركت نميكردند كه بحمدالله با تلاش بچهها و اصرار ما در كلاسها حاضر شدند و در حال حاضر بسيار خوب از اين كلاسها استفاده كرده و توانمند شدند، اما در برخي موارد عدم وجود سادهترين وسايل موردنياز هنرجويان مشكلساز ميشد.»
للرد از داشتن خانه بهداشت محروم است از ديگر برنامههاي آموزشي گروههاي جهادي در للرد با توجه به عدم وجود خانه بهداشت در اينجا، آموزش كمكهاي اوليه و تزريقات است كه بسيار مفيد واقع ميشود. متأسفانه روستاي للرد از داشتن خانه بهداشت محروم است. اين مسئله مشكلات عديدهاي را براي زنان به وجود آورده زيرا در صورت بروز مشكلات زنان نميتوانند خيلي راحت به مراكز بهداشتي در شهرستان نكا دسترسي داشته باشد، فاصله زياد و جاده صعبالعبور و عدم وجود وسيله نقليه مناسب، به مشكلات زنان روستا دامن زده است. اين جاده خاكي و نامناسب در زمستان مشكل عمده اهالي محسوب ميشود.
مدرسه روستاي للرد فقط مقطع دبستان دارد. براي همين سطح سواد مردم به ويژه زنان در اينجا بسيار پايين است با اين وجود زنان و دختران علاقه و اشتياق عجيبي براي حضور در كلاسهاي مذهبي، احكام و قرآن از خود نشان ميدهند.
رضاپور در ادامه صبحتهايش ميگويد: «ما براي ترويج احكام و دستورات ديني و آموزش قرآن و رفع شبهات آنها از همكاري و خدمت از خواهران طلبه گروه ياوران ولايت بهره برديم كه بحمدالله توفيقات زيادي هم حاصل شد. چراكه يكي از اصليترين مشكلات مادر روستاي للرد بحث پوشش خواهران بود. زنان و دختران روستا با همان پوشش درون منزل در كوچههاي روستا حاضر شده و تردد ميكردند. نحوه استفاده از چادر و روسريهاي بلند و شال را بچههاي گروه جهادي به دختران و زنان علاقهمند نشان دادند و اين بهترين و زيباترين ثمره جهاد خواهران در للرد بود. بعد از گذشت ۱۵روز از حضورمان نوع پوشش و رفتار خواهران روستا به حدي تغيير كرده بود كه خودشان هم براي استفاده و همكاري و همراهي با جهادگران اشتياق نشان داده و همه اين موفقيتها از بركات ماه مبارك رمضان بوده است.
نهادينه كردن فرهنگ عفاف و حجاب در اين روستا از اولويتهاي ما بود. مردم روستا شايد جاده آسفالته و سهلالعبور يا خانه بهداشت نداشته باشند، اما دركنار همه مشكلاتشان بايد در بحث فرهنگي و تربيتي مردم تلاش مضاعف شود. اين كار با همت و ياري مسئولان و تداوم اين حركتهاي جهادي امكانپذير خواهد بود. يكي ديگر از خواستهاي مردم روستاي للرد حضور يك روحاني به شكل مستمر و هميشگي در روستاست. متأسفانه تنها در ماه مبارك رمضان يا ماه محرم مبلغين در اينجا حاضر ميشوند. براي همين مردم در اين مدت اندك نميتوانند آن بهره لازم را از مبلغ و روحاني ببرند، زيرا نياز لزوم به مبلغين در همه سال براي مردم حس ميشود.»
همت زنان كم از مردان نيست
زنان روستاي للرد هيچ كدامشان خانهنشين نيستند. آنها همواره همراه مردانشان پابهپاي آنها براي خانه و خانوادهشان تلاش ميكنند. كشاورزي، دامداري و... از عمده فعاليتهاي آنهاست. مردان روستا براي پيمانكاران در جنگل كار ميكنند يا براي كارگري به اطراف هم ميروند. چوببري هم يكي از ديگر فعاليتهاي مردان روستاي للرد است. مردم روستا با بچههاي جهادي انس گرفته و همراهشان ميشوند.
بچههاي گروه جهادي ياوران ولايت ميگويند كه در اولين روز از ماه مبارك رمضان مهمان سفرههاي افطار روستاييان زحمتكش للرد شده بودند كه خود نان پخته و سفرههايشان را با عشق و علاقه به جهادگران تزئين كرده بودند.
وقتي تلاش جهادگران رنگ خدايي ميگيرد دختران و زنان علاقهمند به كلاسها و جهادگران با ذوقي غيرقابل وصف در ساعات تعيين شده حاضر ميشوند. آنها از حضور خواهران جهادگر در روستا بسيار خرسند هستند و دوست دارند تا حضور بچههاي جهادي در روستايشان هميشگي باشد. يك دختر روستايي از علاقه خود به كلاسها و ارادتش به بچههاي جهادي ميگويد كه ماه مبارك رمضان براي آنها تلاش ميكنند تا شايد در مدت اندكي كه در اينجا حضور دارند، بيشترين و بهترين آموزشها را به بچههاي روستا بدهند.
اولين و دلنشينترين طعم شيرين جهاد گروه ياوران ولايت زماني است كه دختران و زنان روستاي للرد با پوشش و حجاب اسلامي در كلاسها و محيط روستا و كوچهشان ديده ميشوند. عاطفه لطفاللهزاده، دانشجوي مديريت و برنامهريزي دانشگاه پيام نور ساري براي چهارمين بار به شكل داوطلبانه در مناطق محروم و كمبرخوردار حاضر شده است. او معتقد است كارهاي جهادي انگيزه الهي ميخواهد تا همت جهادگران رنگ خدايي بگيرد كه اگر غير از اين باشد، تلاشها بيثمر خواهد بود و با اندك مشكل و سختي كار، دلزدگي حاصل ميشود، اما به اعتقاد او جهادگران فقط براي رضاي خدا در مناطق كمبرخوردار حاضر ميشوند.
رفع محروميت فرهنگي با استمرار حضور جهادگران يكي ديگر از مهمترين مسائلي كه لطفاللهزاده به آن اشاره داشت حضور مهمانان و مهاجران در تابستان از شهر به روستاست. حضور آنها با تيپها و پوششهاي نامناسب تأثير بسيار منفي بر پوشش و رفتار زنان و دختران خواهد داشت. مشكل عمراني شايد با ساخت و ساز و آباداني و مصالح حل شود، اما بحث فرهنگي و ديني كه در اين روستا در سطح پاييني قرار دارد، جز با تلاش و استمرار حركتهاي جهادي و فرهنگي مسئولان قابل جبران نيست. مسئولان فرهنگي تربيتي بايد همت كرده و چارهاي براي اين معضلات بينديشند، اما متأسفانه اهالي اين روستا فقط در ايام محرم و ماه مبارك رمضان حق بهرهمندي از روحاني و مبلغ ديني را دارند كه يك بيانصافي بزرگ در حق اهالي روستاست.
آنچه پيش از پيش در اين نوع حركت جهادي و گذر از روستاي للرد برايمان به اثبات ميرسد، لزوم حضور و فعاليت خواهران در حركتهاي جهادي است كه خوشبختانه تأثير به سزايي در بين زنان و دختران مناطق محروم خواهد داشت.
در نيمههاي آخرين روز سفرمان، به مقصد تهران راهي ميشويم...