جوان آنلاین: راحله سیاوشی، ووشوکار ۲۶ساله و عضو تیم ملی که سالها برای کسب افتخار میجنگید با شلیک همسرش جان باخت. خانواده او پس از اعلام مرگ مغزی با پذیرش آخرین خواست او، بیش از ۵۰ عضو و نسوجش را به بیماران نیازمند اهدا کردند.
راحله سیاوشی، دختر نهاوندی که از کودکی پایش به میدانهای ووشو باز شده بود، برای خیلیها نمادی از تلاش و استقامت بود. پدرش علی سیاوشی با صدایی شکسته، اما آرام از روزهای نوجوانی و علاقه بیوقفه دخترش به ورزش میگوید: «راحله از دوران ابتدایی عاشق ورزش بود. شرط ازدواجش این بود که اجازه دهند به ورزش ادامه دهد.» او سالها در باشگاه سپاهان اصفهان تمرین کرد و در ردههای سنی مختلف مدالهای استانی و کشوری به خانه برد و نامش در میان ورزشکاران محلی و ملی شنیده میشد و خانوادهاش به او میبالیدند.»
آغاز اختلاف.
اما زندگی خصوصیاش جدا از تشک ووشو بود. راحله با مردی از اقوام نزدیک ازدواج کرد. آنطور که پدرش شرح میدهد، در ابتدا توافقی بود، اما رفتهرفته اختلافها بر سر ادامه ورزش بالا گرفت: «بعد از ازدواج، شوهرش با ورزش او مخالفت میکرد و میگفت باید آن را کنار بگذارد. راحله مخالفت میکرد و میگفت ورزش بخشی از هویتش است.» این کشمکشها آرامآرام شکافهایی در زندگی مشترک ایجاد کرد.
تولدی دیگر
راحله در دیماه سال گذشته باردار شد و در تیرماه امسال فرزند پسرشان آریا به دنیا آمد. مدتی راحله و آریا نزد خانواده پدری بودند و پدر و مادر از او نگهداری میکردند. پس از مدتی، وقتی راحله دوباره تلاش کرد تا به تمرینها بازگردد، اختلافات با همایون (همسرش) شدت گرفت. پدر روایت میکند که ۱۰ مهرماه امسال، همایون پیش آنها آمد و گفت راحله یا باید ورزش را انتخاب کند یا ادامه زندگی مشترک را. پدر تلاش کرد میانجی شود، اما شب همان روز قرار شد این زوج برای گفتوگو بیرون بروند تا مشکل را حل کنند.
خط زمانی حادثه
صبح آن روز: همایون به خانه پدر و مادر راحله آمد و موضوع جدی شدن اختلاف را مطرح کرد. پدر میانجیگری کرد. عصر: آن دو برای گفتوگو بیرون رفتند. خانواده امیدوار بودند حل مسئله ممکن باشد. حوالی شب: همایون پس از بازگشت به خانه اعلام کرد تصمیم به جدایی دارند. او سپس پسرش را به پدربزرگ و مادربزرگش سپرد و با راحله بیرون رفت.
ساعاتی بعد: خبر رسید که در «بام نهاوند» حادثهای روی داده است؛ همایون داخل خودروی سواری از اسلحه کمری استفاده کرده و یک گلوله به سر راحله شلیک و سپس خودکشی کرده است. گزارشهای اولیه حاکی از آن بود که همایون در صحنه جان باخته و راحله علائم حیاتی داشته، اما دچار آسیب شدید مغزی شده بود.
تأیید مرگ مغزی
راحله به بیمارستان علیمرادیان نهاوند منتقل شد، پزشکان پس از بررسی تشخیص مرگ مغزی دادند. اینجا نقطهای دشوار و دردناک برای خانواده بود؛ راحله بارها گفته بود اگر مرگ مغزی شد، دوست دارد اعضایش اهدا شود. خواستهای که به گفته پدر، خانواده در ابتدا نسبت به آن بدبین بودند: «برای من شگون نداشت و قبول نمیکردم، اما راحله اصرار داشت؛ وقتی دیدیم امیدی نیست با مادرش مشورت کردیم و خواست او را انجام دادیم. گفتیم راحله از زندگی خیری ندید، او قربانی تعصب فامیلی شد، لااقل این کار بماند.»
تصمیم به اهدا
تصمیم به اهدای عضو، نه تنها بار تصمیم سنگینی بر دوش خانواده گذاشت، بلکه مسیر نجات زندگی چندین نفر را هم هموار کرد. ۱۱مهرماه، یعنی دو روز پس از حادثه در بیمارستان سینای تهران، تیم پزشکی عمل برداشت اعضا را انجام دادند. براساس اظهارات پدر و اطلاعات بیمارستان؛ دو کلیه، کبد و در مجموع ۵۷ عضو و نسوج از بدن راحله جدا و به بیماران نیازمند اهدا شد. پزشکان علت توانایی برداشت این تعداد عضو را به وضعیت جسمانی خوب او به عنوان یک ورزشکار نسبت دادند - راحله در دم فوت نشده بود و همین زمانبندی اجازه داد تا پیوندها انجام شوند.
پایانبندی احساسی
علی سیاوشی، پدر، وقتی از عمل اهدای عضو سخن میگوید، بارها اشک میریزد، اما در پایان جملهای میگوید که هم سوگ در آن هست و هم تسلی: «دخترم حتی در مرگ هم قهرمان ماند»، راحلهای که تشکهای تمرین و سالنهای مسابقه از او خاطراتی دارد، اکنون در بدن کسانی دیگر به زندگی ادامه میدهد، میراثی ناخواسته، اما عمیق که شاید درد را به امیدی کوچک بدل کند.