تا به حال به این فکر کردید؛ زندگی ما پر از عدد است. از زمان بیدار شدن تا دقیقهای که دوباره به خواب میرویم، ردپای دادهها در همه چیز هست. چقدر خوابیدیم؟ چقدر قدم زدیم؟ چند لیوان آب نوشیدیم؟ چقدر خرج کردیم؟ مانده حساب بانکی چقدر است؟ چند دقیقه را در شبکههای اجتماعی گذراندیم؟ اما سؤال اصلی اینجاست؛ آیا ما فقط زندگی میکنیم، یا آن را مدیریت هم میکنیم؟
ما وقتی کلمه «داده» یا «آمار» را میشنویم، فوراً ذهنمان میرود سمت گزارشهای دولتی، نمودارهای بودجه، تورم، نرخ بیکاری، در حالیکه دادهها، در شخصیترین بخشهای زندگی ما حضور دارند. شما شاید ندانید، اما همین حالا هم زندگیتان پر از داده است. قبض موبایل، الگوی استفاده شما از اینترنت را نشان میدهد، ساعت خواب و بیداریتان را گوشی یا ساعت هوشمند ثبت میکند، خریدهای روزانهتان در اپهای بانکی یا کیفپولهای دیجیتال ذخیره شده است، حتی اینکه چه روزهایی پرانرژی بودید یا چه روزهایی بیحوصله، با یک دفترچه یادداشت ساده قابل ردیابی است، اما مسئله مهم این است. آیا این دادهها را تحلیل میکنیم یا از آنها یاد میگیریم؟!
یکی از سادهترین و مؤثرترین کارهایی که میتوان با دادههای شخصی انجام داد، مدیریت مالی است. شاید بزرگترین دلیل استرس مالی، بیاطلاعی از روند واقعی خرجکردن باشد. کافی است یک ماه، همه هزینههای روزانه خود را از قهوهای که سر کار خریدید، تا خریدهای بزرگ برای خانه را بنویسید. خیلی زود متوجه میشوید که بخش بزرگی از پول شما، نه در جای ضروری، بلکه در خرجهای کوچک بیبرنامه صرف میشود. جالب اینجاست که امروزه ابزارهایی مثل اپلیکیشنهای مدیریت مالی یا حتی یک فایل اکسل ساده میتوانند به شما کمک کنند الگوی هزینههایتان را تحلیل کنید. وقتی این کار را چند ماه ادامه دهید، میبینید که رفتارهای مالیتان شفافتر میشوند. میفهمید چه چیزهایی اولویت دارند و کجاها میتوان صرفهجویی کرد بدون اینکه کیفیت زندگی پایین بیاید. چند ساعت از روز را در اینستاگرام هستید؟ چند دقیقه برای ورزش وقت میگذارید؟ چهقدر زمان صرف ترافیک یا دیدن ویدئوهای بیهدف میکنید؟ بسیاری از افراد، به دلایلی مانند «نداشتن وقت» از کارهای مهمی مثل مطالعه، یادگیری، خواب کافی یا حتی معاشرت با خانواده صرفنظر میکنند، اما وقتی برای چند روز، زمان خود را رصد کنند، متوجه میشوند چند ساعت ناب در روزشان هدر میرود. ردیابی زمان روزانه، به کمک دفترچههای زمانبندی یا اپهای مختلفی که وجود دارند، حتی یادداشت دستی، میتواند نشان دهد آیا زمان کافی برای استراحت دارید؟ آیا برنامهریزی شما واقعبینانه است و حتی چقدر در دام اتلاف وقت افتادید! با این آگاهی، میتوان زمان را به شکل مؤثرتری مدیریت کرد و سبک زندگیای ساخت که هم کارآمد و هم رضایتبخش باشد. سبک زندگی سالم، بدون دادهها قابل سنجش نیست. بسیاری از ما تصور میکنیم که مثلاً بهاندازه کافی میخوابیم یا تحرک داریم، اما وقتی دادهها را ثبت میکنیم، واقعیت فرق دارد. ابزارهای پوشیدنی (مثل ساعتهای هوشمند)، اپلیکیشنهای پایش سلامت یا حتی دفترچههای دستی ساده میتوانند نشان دهند در هفته چند ساعت واقعاً خواب مفید داشتیم. چند روز را با غذای سالم گذراندیم؟ سطح استرسمان در کدام روزها بالاتر بود و چرا؟ وزن، فشارخون، یا سطح انرژیمان در چه حالتی قرار دارد؟ حتی بدون تجهیزات خاص، صرفاً با یادداشتبرداری روزانه درباره حال عمومی بدن، خلقوخو، یا عادتهای غذایی میتوان تصویر بهتری از وضعیت سلامت ساخت و برای بهبود آن برنامهریزی کرد. شاید فکر کنیم فقط رواندرمانگرها میتوانند به ما کمک کنند بفهمیم چرا گاهی پرخاشگر میشویم، چرا دچار اضطراب میشویم یا چرا در بعضی روزها بیانرژی هستیم، اما دادهها میتوانند به ما کمک کنند؛ خودمان را دقیقتر بشناسیم. فرض کنید در دفتر روزانه خود مینویسید امروز ششساعت خوابیدم، دیر از خواب بیدار شدم، صبحانه نخوردم، با همکارم بحث کردم، عصر خسته و بیحوصله بودم. اگر این الگو برای چند روز تکرار شود، میتوان نتیجه گرفت کمخوابی، تأثیر مستقیم بر خلقوخوی شما دارد. صبحانه نخوردن باعث افت انرژی میشود یا اینکه روابط کاری پرتنش، روی روان شما یا خیلیهای دیگر اثر میگذارد. این خودشناسی به کمک دادهها، میتواند منجر به تصمیمهای سادهای شود که اثرات بزرگی در کیفیت زندگی دارند، مثل زودتر خوابیدن، برنامهریزی برای وعدههای غذایی، تمرین مهارتهای ارتباطی و... در نهایت، هر چه بیشتر از زندگی خود داده داشته باشیم، تصمیمهای ما بیشتر از روی آگاهی خواهد بود و احساسات لحظهای به مرور از دادههای ما حذف میشوند. وقتی عدد و نمودار به شما میگویند که ماه گذشته چقدر خرج کردید، چه روزهایی کمانرژی بودید یا اینکه چند ساعت کار کردید و چه زمانی بیهدف وقت گذراندید، دیگر نمیتوانید خودتان را گول بزنید. این آغاز تحول است. در نتیجه از آمار نترسید، از بیخبری بترسید. بیشتر مردم فکر میکنند زندگی با عدد و حسابوکتاب، خشک و بیروح میشود، اما واقعیت برعکس است؛ وقتی با عددها زندگی کنید، زندگیتان معنادارتر میشود. نوشتن دخلوخرج، رصد کردن زمان، تحلیل عادتهای غذایی یا بررسی کیفیت خواب، شاید در ابتدا وقتگیر یا وسواسی بهنظر برسد، اما بهمرور، اینها به ابزارهایی برای آرامش، رشد و رسیدن به اهداف تبدیل میشوند. زندگی امروز پر از عدم قطعیت است؛ قیمتها بالا و پایین میشوند، برنامهها بههم میخورند، آینده مبهم است. در چنین شرایطی، هر داده کوچکی که از خودمان ثبت میکنیم، تکهای از پازل اطمینان و آرامش است.