جوان آنلاین: سالگرد رحلت زندهیاد آیتالله سید محمود طالقانی، موســـمی بهنگام است تا در باب مواجهه دیرپای او با توسعه طلبی صهیونیسم و نیز حمایت همه جانبهاش از مظلومان فلسطینی، سخن رود. مقال پی آمده با مرور برخی فرازهای تاریخی، در اینباره به نگارش درآمده است. امید آنکه تاریخ پژوهان معاصر و عموم علاقهمندان را مفید و مقبول آید.
پیدایش اسرائیل و بیداری وجدانهای هوشیار
از سال ١٩٤٨. م تاکنون، صهیونیسم با همکاری و از سوی دول استعماری از قبیل امریکا و انگلیس، سیل یهودیان را به سوی سرزمین عربی فلسطین دعوت و اعزام کرد. به دنبال این درخواست و معرفی سرزمین فلسطین به عنوان ارض موعود بنیاسرائیل، پیروان مذهب یهود از اقصی نقاط جهان به سمت فلسطین رهسپار شدند. یهودیان از هر جایی که مهاجرت میکردند، با کشتیهای انگلیسی به سرزمین فلسطین برده میشدند و همین دولت انگلیس بود که در اصل مقدمات مهاجرت یهودیان به فلسطین را فراهم کرد. پس از آنکه تعداد مهاجران از مرز یک میلیوننفر گذشت، اخراج مردم فلسطین از سرزمین خود آغاز شد و صهیونیستها که تشکیل دولتی به نام دولت اسرائیل را در سرزمین و کشور فلسطین اعلام کرده بودند، با زور به غصب کردن سرزمینهای حاصلخیز دهقانان فلسطینی پرداخته و آنان را از سرزمین خود بیرون راندند!
آغاز انقلاب فلسطین و تداوم آن، حرکت بزرگی است که اسلامشناسان بزرگ و آزاد مردان زیادی از آن حمایت کردهاند، حمایت همه جانبه، حمایتی که تقریباً حمایت تمامی ملت ایران را به دنبال داشت. انقلاب فلسطین باید به وجود میآمد، تا وطن فلسطینی آزاد شود و دوباره طعم صلح را بچشد. فلسطینی که تنها بیتالمقدس نیست، بلکه شامل تلآویو، نابلس، حیفا، دیریاسین، یافا، بیتالمقدس و سایر شهرها و بندرهای فلسطینی است. حمایت از فلسطینیها تنها به دلیل مسلمان بودن آنها نیست، چراکه هر مردمی که اسیر ظلم هستند از دیدگاه اصیل اسلامی باید مورد حمایت قرار گیرند، زیرا نخستین امام شیعیان فرمودهاند: «مردم بر دو دستهاند، یا برادر دینیات به شمار میروند یا اینکه در آفرینش همانند تو هستند...».
طالقانی دل نگران دیرین فلسطینیان
سالها قبل از کودتای ۲۸مرداد، زندهیاد آیتالله سید محمود طالقانی، مبارزات خود را علیه استبداد داخلی، استعمار خارجی و مهمتر از همه صهیونیسم آغاز کرده بود. او در سالهای ۱۳۴۲- ۱۳۴۱ - که نقطه عطفی در مبارزات مردم ایران بود- شدیداً علیه استعمار و صهیونیسم دست به افشاگری و آگاهسازی عمومی زد. او گذشته از اشرافی که بر مبارزات داخلی کشور و ایرانیان خارج از کشور داشت، با مجاهدان نهضت رهایی بخش فلسطین نیز در ارتباط بود و از آنها پشتیبانی و حمایت میکرد. در واقع توجه او تنها به ایران و مبارزات داخلی معطوف نبود، بلکه نگاه وی به وسعت کل جهان اسلام بود و از آنجا که مسئله فلسطین در آن زمان در رأس مسائل کشورهای اسلامی بود، در ایران به عنوان یکی از پیشگامان حمایت از مردم مظلوم فلسطین فعالیت میکرد. حتی هنگامی که در زندان بود، اخبار مربوط به جنگ اعراب و اسرائیل را دنبال میکرد و گاهی تا صبح بیدار میماند و از طریق رادیو، خبرهای جنگ را پیگیری مینمود. از جمله فعالیتهای تأثیرگذار او در سالهای اوج خفقان، سخنرانی معروفی با عنوان «جهاد و شهادت» بود. آیتالله در آن سخنرانی، شدیداً به همکاری رژیم پهلوی با صهیونیسم حمله نمود و هیئت حاکمه آن زمان را به دلیل کمکهای مالی فراوان به رژیم اشغالگر قدس، به باد انتقاد گرفت! او در آن سخنرانی اشاره کرد، دشمن فلسطینیها، فقط دشمن این خطه نبوده و نیست، بلکه دشمن همه عالم اسلام است و این امر یک واقعیت انکارناپذیر است. چراکه صهیونیسم همانطور که در سرزمین فلسطین به غصب و چپاول مشغول است، در نتیجه همکاری و روابط نزدیک با رژیم آفریقای جنوبی، در آنجا هم به طور غیر مستقیم مشغول تجاوز، غارت و سرکوب است.
طالقانی دشمن همه مستضعفان جهان را مشترک میدانست و در ادامه سخنرانی به این موضوع اشاره کرد: «سرنوشت ما، سرنوشت دنیای اسلام و سرنوشت مستضعفین اسلام است، سرنوشت کسانی که در برابر استعمار و صهیونیست قرار گرفتهاند. سرنوشت ما به هم پیوسته است و ما نمیتوانیم از آنها جدا باشیم، آنها هم نمیتوانند از ما جدا باشند...». وی برای اثبات حقانیت ملت مظلوم فلسطین، به مکه، لبنان و مصر سفر کرد و در ملاقات با یک هیئت کوبایی گفت: «سرنوشت ما، سرنوشت کوبا، فلسطین و همه کشورهای اسلامی است و امیدواریم کنفرانس غیر متعهدها در هاوانا بتواند به دنیای آزاد، دنیای مستضعفین و مظلومین خدمت کند...». همانطور که مشاهده شد، از دیدگاه طالقانی نه تنها سرنوشت کشورهای اسلامی با یکدیگر، بلکه سرنوشت کشورهای انقلابی و محروم نیز با مسلمانان و مستضعفین جهان ربط پیدا کرده و دارای دشمنی واحد هستند که باید با همکاری یکدیگر آن را از بین ببرند. از دید او مسئله فلسطین، اصلیترین مسئله در جهان اسلام بود. به طوری که لازم است همه مسلمین جهان و ملتهای مبارز، برای نجات فلسطین قیام کنند و این مرکز توحید را که تبدیل به مرکز شرک و خودخواهی شده است، پاک کنند. کمک به هم نوع و به انسانی که مورد ظلم و تجاوز دیگری واقع شده، امری واجب و لازم است، چنانکه معلم کبیر قرآن نیز میگفت: «در واقع هر انقلاب علیه ظلم، علیه استبداد، علیه استعمار، در هر جای دنیا که باشد، از نظر ما یک انقلاب اسلامی است. چراکه روح اسلام و تعالیم اسلام، در جهت رفع ظلم از همه ابنای بشر، همه انسانها و مظلومین و مستضعفین است...».
نماز تاریخی عید فطر در سال ۱۳۴۸
آیتالله طالقانی به عنوان یکی از پیشگامان دفاع از حقوق فلسطینیان در برابر رژیم صهیونیستی، پس از بازدید از خطوط مقدم نبرد و دیدار با رهبران جنبش مقاومت و مجاهدان مبارز فلسطینی و همچنین سفرهای مختلف به مصر و کشورهای عربی، برای تکمیل فعالیتهای فکری و سیاسی خود در این زمینه، برخی اقدامات را انجام داد که بارزترین و تأثیرگذارترین این تلاشها، اقدام نمادین اختصاص فطریه به مبارزان فلسطینی در سال ۱۳۴۸ش بود. عید فطر بود و جمعیت زیادی، برای خواندن نماز عید به مسجد هدایت آمده بودند. آنان اغلب دانشگاهی، روحانی، بازاری و نیز از کسبه محل بودند. طالقانی نماز را چنان با عظمت و قلبی پر از درد اقامه کرد که وقتی در رکعت دوم، دعای قنوت به کلمات «الذی جعلته للمسلمین عیدا» رسید، حالش منقلب شد! بلافاصله مرحوم سید ابراهیم دنباله نماز را گرفت و به پایان رساند. پس از نماز، آقا به پا ایستاد و در حالی که به عصایش تکیه داده بود، با همان صراحت گفتار و زبان گویای همیشگیاش خطبه خواند. این خطبه در حالی ایراد شد که هنوز چند ماهی از آزادیاش نگذشته بود و خفقانی که رژیم ایجاد کرده بود، موجب شد که نه خودش آزادی کامل داشته باشد و نه زبانش، با این حال لب به سخن گشود! ابتدا به بیان هدف بعثت انبیا پرداخت و سپس اوضاع کشورهای اسلامی و مسلمانان را مطرح نمود. در اینجا وارد بحث فلسطین و اوضاع رقت بار مردم مظلوم و آوارگان این کشور شد که بر اثر تجاوز یهودیهای صهیونیست، خانه و زمینهای خود را از دست داده و سرگردان شده بودند. طالقانی طوری از مظلومیت آنان گفت که هم خود و هم مردم به شدت گریستند! او در خطبه نماز عید، از دردها و رنجهای ملت فلسطین سخن گفت و در پایان نماز از شرکت کنندگان خواست، تا فطریه خود را به مردم فلسطین هدیه کنند. این طرح، با استقبال چشمگیر نمازگزاران روبهرو و مبالغ قابل توجهی نیز پول جمع آوری شد که با کمک آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان، برای مردم فلسطین ارسال شد.
این اقدام مبتکرانه و شجاعانه طالقانی، توجه ملت ایران را به مسئله فلسطین جلب نمود. به طوری که در محافل مذهبی و بین مبارزان، در این مورد بسیار سخن رفت و رژیم شاه که در آن مقطع یکی از حامیان سرسخت حکومت غاصب اسرائیل بود، به وحشت افتاد و درصدد خنثی کردن تحرکات طالقانی در مورد مسئله فلسطین و کمک به مردم مظلوم و آواره آن برآمد. به همین دلیل بود که صبح روز عید فطر سال ۱۳۵۰ش، مسجد هدایت را محاصره و طالقانی را در خانهاش محبوس ساختند و بعد از یک ماه، او را به زابل تبعید کردند!
پیروزی انقلاباسلامی و دور جدید بصیرت افزایی درباره فاجعه فلسطین
پس از پیروزی انقلاب اسلامی که بسیاری از رهبران و نمایندگان جنبشهای اسلامی به ایران سفر کردند، در ملاقات با طالقانی که در راه اهداف انقلاب سختیهای زندان و شکنجه و تبعید را تحمل کرده بود، با ایدئولوژی مبارزه اسلامی آشنا میشدند. هنگامی که رهبران سازمان آزادی بخش فلسطین به دیدارش آمدند، مبارزات آنها را ستایش و در حمایت از این جنبش اسلامی به شهردار تهران پیشنهاد کرد، تا یکی از خیابانهای تهران را به نام قدس نامگذاری کرده و جمعه آخر ماه رمضان را نیز «روز قدس» بنامند. امامخمینی با این پیشنهاد موافقت کرده و به این ترتیب مقرر شد، تا جمعه آخر ماهرمضان به نام روز جهانی قدس اعلام شود، تا هر ساله همه کشورهای اسلامی در بزرگداشت روز قدس شرکت کنند.
اولین خطبه نمازجمعه روز قدس
ایراد خطبههای نخستین نمازجمعه روز قدس از سوی آیت الله طالقانی، از دو جنبه مهم و درخور توجه مینماید. نخست: اینکه شخصیتی این مراسم را به انجام رساند که خود دارای سابقه طولانی در مواجهه با حکومت نامشروع اسرائیل بود و دیگر، مضامین مهم سخنانی که در این مراسم ارائه کرد. طالقانی در آغاز ضمن تأکید بر ضرورت همبستگی اسلامی در موضوع فلسطین، با استناد به منابع دینی اظهار داشت: «بار دومی است که به نام قدس، به نام سرزمین مقدس فلسطین، در همین دانشگاه دور هم جمع میشویم و همین آیات را تلاوت میکنیم. آن بار جمیعتی محدود و این بار جمعیتی نامحدود. این مسئله به دستور و ابتکار و سعه نظر رهبری ما و دولت ما از ایران انقلابی شروع شد که روزی به نام روز قدس، نه در سطح کشور که در سطح کشورهای اسلامی و همه مسلمانهای مسئول و متعهد باشد. روز همبستگی، روزی است که ما مسلمانان ایران، با صدای بلند و بدون مانع، دعوت مظلومین فلسطین و قدس از دست رفته را اجابت میکنیم. فرمود: انالمومنین فی تعاونهم و تعاضدهم کالراس من الجسد، اذا اشتکی تداعى علیه سائر الجسد بالسهر والحمی. همه مسلمانها در هر جایی که هستند، در تعاونی که با یکدیگر دارند، تعاضدی که دارند، تراحمی که دارند، همه مانند سری هستند از پیکری. آنگاه که شکایت کند و به درد آید، هر عضو بدن انسان وقتی به درد آمد و به وسیله اعصاب شکایت خودش را به مراکز فرماندهی و اعضای دیگر رساند، همان عضو رأس میشود و همه اندیشه، فکر، چشم و گوش، متوجه همان عضو آسیبدیده میشود تا آن را نجات بدهد. چرا؟ برای اینکه اگر آن نجات پیدا نکرد، همه اعضا فلج میشوند. باید مسلمانهای دنیا بدانند، همه عضو یک پیکرند و گمان نکنند با بیتفاوتی و بدون توجه به درد مسلمانهای دیگر، میتوانند خود را حفظ کنند و از رنج و درد آفاتی که متوجه آنهاست، نجات پیدا کنند...».
افشای ماهیت فکری و رفتاری صهیونیسم و ضرورت خروج قدس از انحصار آنان، از دیگر محورهای خطبه اولین روز جهانی قدس بود: «یک مشت مردم از گوشه و کنار دنیا جمع شدند و مکتبی را درست کردند که مخرب مکتب همه انبیا و ادیان است. نباید بجنبند؟ همه ادیان؟ اینها هستند که چهره انبیا را خراب کردهاند. اینها هستند که توحید خالص را تبدیل به شرک و خودپرستی کردهاند. بیتالمقدس را که از آن همه ادیان الهی اسلام، مسیحیت و یهودیت است، به انحصار خود گرفتهاند. این مرکز، باید از لوث صهیونیسم پاک شود. این وظیفه فرد فرد مسلمانهاست. بکوشید. باید دنبال امروز که روز قدس مینامیم، بیش از این شعارها و اجتماعات، به عمل بپردازیم و مجهز شویم. همانطوری که امام فرمودند: اگر هر کدام از مسلمانها یک سطل آب ریخته بودند، سیلی بود که صهیونیسم را از بین میبرد! همانطور که در منا هرکدام هفت ریگ میزنید و برج شیطان را غرق ریگ میکنید، هرکدام یک ریگ، سنگ، یک سلاح، در دست بگیرید. همه باید مجهز شویم. خصوصاً ما مسلمانهای ایران که دائماً در معرض این فتنه هستیم. ببینید الان صهیونیسم خونخوار، چه جور خشمگین دندان روی هم میگذارد و برای ما نقشه میکشد و به خصوص از این اتحادی خشمگین است که مسلمانها، رهبر ما، دولت ما، ملت ما در روز قدس، روز جمعه آخر رمضان، در سراسر کشورهای اسلامی دارند. ما حسابمان با عموم ملتهای اسلامی است. بعضی از دولتها هستند که بازی میکنند، بعضی شناخته، بعضی ناشناخته. ملتهای مسلمان، باید خودشان راه بیفتند. همه مجهز، همه آماده، روزی برسد که همه حرکت کنیم به طرف بیتالمقدس. ما هم باید آماده باشیم، از دبستان، دبیرستان، دانشگاه. باید بچههای خردسال ما، زنهای ما، مردهای ما، پیر و جوان ما، باید آماده دفاع باشیم. دفاع از بیتالمقدس. دفاع از بیتالمقدس، دفاع از حریم خداست و بر همه واجب است. بر زن و مرد و کوچک و بزرگ ما، واجب است. من پیشنهاد میکنم در مدارس ما، در روستاهای ما، درکارخانههای ما، روزهای معینی، اشخاص وارد، بچهها، اطفال و جوانها و زنهای ما را تمرین نظامی بدهند و در تمام کشورهای اسلامی اینگونه باشد...»؛ و سرانجام لزوم توجه مداوم نظام جمهوری اسلامی به مظلومان فلسطینی و ضرورت ادامه تظاهرات و تبلیغات در این فقره و نیز اشاره به سنگ اندازیهای دشمنان پس از اعلام روز قدس از سوی امام خمینی، از دیگر نکات مورد اشاره طالقانی در خطابه تاریخیاش بود: «اگر یک انسانی، غیر مسلمان هم باشد و مظلوم واقع شود و فریادش بلند شود، مسلمانها به داد ما برسید و اجابت نکنند، اینها از اسلام خارجاند. فریاد فلسطینیها، لبنانیها بلند است، مسلمانها به داد ما برسید. ما را از این خونخوار و از این وحشی به اسم صهیونیسم نجات بدهید. سوریه، لبنان، مردم مصر، توده مردم مصر، نه دولت مصر، اردن، همه دارند فریاد میکشند و امروز روزی است که ما میگوییم: برادرها، ما به امروز دعوت شما را اجابت کردیم. این ملت عظیم ما در روز ماه مبارک رمضان، با زبان روزه، در زیر آفتاب، در میان خیابانها، فریاد میزنند: قدس، قدس، فلسطین، فلسطین و برادران ما در کشورهای اسلامی، در یک صف قرارگرفتهاند. همین است که اسرائیل، صهیونیسم و امریکا را به وحشت میاندازد. منتظر باشید، توطئهها بیشتر میشود. از آن روزی که روز قدس اعلام شد، ببینید در خیابانهای تهران چه حوادثی به وجود آمد. اینجا یک مقداری آرام گرفت، پاوه چه خبر شد! اینها چه هستند؟ چه میگویند؟ به یقین بدانید، بخواهند یا نخواهند، اینها آلت دست صهیونیستها و استعمارند و اگر سر جایشان ننشینند، ملت مسلمان اینها را سرجایشان خواهند نشاند. آن ملتی که خون داده (صحیح است)، تسامح اسلامی، گذشت اسلامی و عفو اسلامی حدی دارد. تا آنجاست که نهضت ما، انقلاب ما که انقلاب دنیاست، انقلاب محرومین و مستضعفین دنیاست، لطمه نبیند. ما امروز متأثریم که میبینیم، دائم فریاد مسلمانان دنیا بلند است. اجابت میکنیم، ولی از درون برای اینکه ما را مشغول کنند و ما را از مسائل دیگر مسلمانها غافل کنند، دائماً فتنه میکنند. همانطوری که قرآن فرمود: (این فتنه) دامنگیر خودشان خواهد شد. ما پیشنهاد میکنیم شهردار تهران، یکی از خیابانهای تهران را به نام قدس نامگذاری کند و ما این روز را هرسال به نام روز قدس اجتماع داشته باشیم و مسائل قدس و مسائل فلسطین، برای عموم مسلمانان تفهیم شود: ظهور صهیونیسم، کی اینها را آوردند؟ و چهها کردند؟ و آن چهره مظلومیتی که یهودیها در جنگ اخیر به دست نازی به خود گرفته بودند و تغییر کرد. الان مردم دنیا، این چهره مظلومیت را در این یهودیها نمیبینند. یهودیهای موحد و مؤمن آزادمنش دنیا، باید چهره توحید و دعوت انبیا را به دنیا نشان بدهند و از صهیونیسم خونخوار و عوامل آنها، خودشان را تبرئه کنند...».